ضروريات فقه جهـــاد و مقايسه عمل داعــش با قرآن و سنت

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
سلام علیکم

پس معلوم شد که گردن زدن یا همون سر بریدن در اسلام که نمیدونم شما در چی تفاوتشو دیدین درسته.این به کنار.حالا گردن زدن و سر بریدن تو اسلام تفاوتش چیه نمیدونم.(مثل اینه که برادر زاده آدمو عمو حسن صدا کنه و خواهر زاده هم بگه دایی حسن ولی مشکل اینجاست که حسن همون حسن کچل خودمونه).



وعلیکم السلام و رحمة الله

این همه قصه ی لیلی و مجنون خونودیم بعد در آخر لیلی زن بود یا مرد؟!

هرچند میگویند: در مثال مناقشه ای نیست لکن مثالتان کاملاً بی ربطه ، بی ربطی آن در این است که بحث معانی کلمات و جملات است نه کیفیت صدا زدن یا وجود وجه مشترک ... بزارید یک بار دیگر عرض کنم؛
شما اگر بخواهید یک گوسفند را ذبح کنید چگونه می کشید ؟ آن را می گیرید رو زمین می خوابانید یا طوری دست و پایش را می بندید و بعد چاقو را بر گلویش میزنید ؟ اگر این کار را می کنید این معنی ذبح است (در اسلام آدابی را برایش ذکر کردند) ، اما "فضرب الرقاب" چنین حالتی که در بالا ذکر شد متصور نمی شود بلکه باتوجه به حذف فعل در این جمله که تقدیر آن "فضربوا الرقاب ضرباً " زدن گردنها است که این زدن با نوع بریدنی که در ذبح است استنباط نمی شود.

یکی دیگر از تفاوت های اساسی در بریدن سر با گردن زدن می توان گفت که در نوع آلتی است که بکار می رود در گردن زدن ( ضرب العنق) آلت شمشیر است "ضرب العنق بالسيف" لکن در بریدن سر که معنای ذبح است با سکین (چاقو یا تیخ) است. علت آن است که در شمشیر فعل ضرب اعمال می شود اما در چاقو یا تیخ این طور نیست.
حالا دائماً بفرمائید گردن زدن با سربریدن یکیست ایرادی ندارد مخاطب خودش متوجه میشود که تفاوت در کجاست.



علامه شیخ ابوبصیر طرطوسی برای این حکم خوارج رو بر داعش ایراد کرد که از زیر فرمان الظواهری در آمده بودند.پس این یک قضیه سیاسی است.این هم بکنار


بله خُب ظاهراً در قاموس شما سیاست با احکام دین جدا هستند و آن راهیست و این راهی دیگر ولابُد درسیاست قتل و امثال آن دخلی به دین ندارد و گناهی ندارد و خوارج خواندند آن هم چه خارجی ای به صراحت تمام داعش را "الخوارج الغلاة " و به آن پسنده نکرده بلکه باز به صراحت آنها را با اوصافی همچون "
الغلو" و "البغي" و"العدوان" و"سفك الدم الحرام" خوانده و در آخر تیر خلاصی را هم زده است و حدیثی صحیح را که به آتشی و جهنم بودن خوارج از فرموده ی مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم بوده را بر این گروه داعش حمل کرده و آنها را جزو آن دانسته است ، همه اینها از بُعد سیاسی بوده بکنار ؟!!!!!!!!

جالبه که ادعا میشه امام علی با خوارج جنگید.مگر همین امام علی با عایشه و طلحه و زبیر و معاویه هم نجنگید؟؟؟حالا این هم بکنار


جنگ سیدنا علی رضی الله عنه با خوارج صرفاً ادعا نیست بلکه یک واقعیت است ، اما جنگ با سیدتنا عائشه و طلحه و زبیر و معاویه رضی الله عنهم ، باید عرض کنم سبب فتنه بوده وهیچ گروهی شروع کننده ی جنگ نبوده و علما بر آن تصریح کردند که عامل این فتنه منافقان بودند که بعداً همان خوارج شدند. توضیح و مشروح این جریانات تاریخی بسیار است در دوسه پاراگراف تمام نمی شود ناچاراً باید به کتابهای تاریخی معتبر مراجعه شود. اما چیزی که می توان گفت آن است که هیچ شباهتی در کار داعش با جنگ صدر اسلام وجود ندارد و قائل بودن به این شباهات اشتباه محض است.و تشبیه امیر داعش با سیدنا علی رضی الله عنه نشان دهنده ی ناصبی بودن شخص است؛ زیرا طعن در امام علی رضی الله عنه محسوب می شود.


لا حول و لاقوة الا بالله

وعلیکم السلام ...
 

سامان

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
193
پسندها
0
در این ورطه از زمان اسلام در گیر خطرات عظیمی شده است

خداوند ما را از این فتنه ها حفظ بدارد
 
آخرین ویرایش:

ناصر

Active member
تاریخ ثبت‌نام
6/6/14
نوشته‌ها
35
پسندها
0
محل سکونت
جای پای مادرم
خب دوست عزیز.جناب آقای صدیق یه نصیحت برادرانه به شما دارم.هیچ وقت فکر نکنید عقل کل هستید.قبول کن که همه چیزو نمی دونید و هیچ کس بخاطر این ازتون خورده نمیگیره.مهم اینه آدم بتونه بگه اینو نمی دونستم و ممنون که یادم دادین.من نمیخوام شما رو در نظر دوستاتون کوچک کنم و اگه میخواستم تا حالا این کارو کرده بودم.


اولا شما گفتین سر بریدن در اسلام وجود نداره.

بعد که من جواب دادم و آیه آوردم شما تو جوابتون کل حرفاتونو از اینجا گرفتین

http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=3224&idto=3225&bk_no=48&ID=2676

و من همون موقع فهمیدم ولی به روتون نیاوردم و دوستاتون براتون کف زدن که علامه هستی و اینا.و بعد گفتین فقط ضرب الرقاب در میدان جنگ هستش.غافل از اینکه اگه سبب نزول همین آیه 6 سوره محمد رو میخوندین می دونستین که این آیه بعد از اسیر گیری در جنگ بدر نازل شده.من با چند حدیث جوابتونو دادم.

بعد از اون ضرب الرقاب در ماجرای اسارت رو هم قبول کردین و این دفعه چسبیدین به شیوه ضرب الرقاب.من هم به عرضتون رسوندم که ضرب الرقاب چند نوعش وجود داره.

بعد گفتی گردن زدن.من یه سوال از شما دارم.اگه سند بیارم گردن زدن به شیوه زبح هم هست اون وقت چی میگین؟؟؟من میخوام از اول تکلیف رو روشن کنم که این بار چکار میکنید؟؟؟

ببینید دوست عزیز من قصد هیچ دعوایی رو ندارم.فقط یه تمنا.مقابل حقیقت گردن کج باشین.یه چیزی رو که نمیدونستین بگین نمیدونستم.عیب نیست بخدا.
مطمئن باشید داعش بدون حکم شرعی کاری نمیکنه.حالا اگر حکمش رو هم اشتباه حالی شده باشه که نظر من همون اشتباه حالی شدن داعشه.داعش هیچ وقت اسیرانشو شکنجه نکره.این یه نمونه اش.

همون طور که گفتم دایی حسن و عمو حسن همون حسن کچل خودمونه و وقتی که من میگم سر بریدن در اسلام وجود داره معنیش اینه که یه همچین ضرب الرقابی هست.حالا اگر چه شیوه فعل و لحنم هم با حقیقت فرق داشته باشه.بلاخره همون اول شما باید فهمیده باشید.اتفاقا مثال خیلی هم بجا بود.

دوما.شما اگه ابوقتاده و شیخ طرطوسی و ایمن الظواهری رو قبول دارین من از همین الان جلوی چشم همه از شما بابت بحثی که داشتم معذرت خواهی میکنم.ولی بخدا اگه فبول داشته باشید.ابوقتاده فلسطینی میفرماید: ای مجاهد بخدا قسم که اگر ظالم باشی یا مظلوم از تو دفاع خواهم کرد.شیخ ایمن الظواهر و ابوقتاده فلسطینی و ابوبصیر طرطوسی و ابومحمد مقدیسی چهار عالم بزرگ جماعت مجاهدان هستن.شما بگو اینا رو قبول داری تا من همین الان بابت بحث از شما معذرت خواهی کنم.
اگر هم قبول نداری به حرف کسی که قبولش نداری استناد نکن.من همون اول گفتم که من داعش رو تاما تایید نمیکنم.اما در مورد کسی که خودتون میگید موهون چطور شما حکم صادر میکنید؟؟؟
من از همون اول حرفهامو با چند سوال شروع کردم
من جواب این سوالتونو خیلی وقته دادم که گفتین ابو قتاده و ابو بصیر داعش را مزلت کرده اند.من گفتم تا وقتی که داعش زیر پرچم ایمن الظواهری بود و با النصره دوست بود اینا با داعش هی مشکلی نداشتن و تنها خروج داعش از زیر پرچم ایمن الظواهری و جنگ با النصره باعث همچین واکنش های تندی شد.که من شخصا این واکنش های تند را قبول ندارم اما داعش را هم قبول ندارم فقط از شمشیر مجاهد هر کجا باشه دفاع میکنم.
سوالاتی که هیچ وقت پاسخ ندادین.
شما میگین ابوبکر بغدادی شخصی موهون است و قرآن میگه به آنچیزی که بهش علم نداری استناد نکن.شما با چه حکمی این شخصیت رو مزمت میکنید؟؟؟؟
میبینید که در عراق سنی ها فرماندهی خودشونو دادن دست ده هزار مجاهد داعش.در حالی که راحت میتونستن از بینشون ببرن.اینو چگونه توجیه میکنید؟؟؟آیا این اعتماد از روی ترسه؟؟؟یا از روی لیاقت؟؟؟
سوال دیگرم اینه که طبق چه حکمی با داعش سر ناسازگاری داری که گفتی جواب میدم.که ما منتظر جوابیم
مگر قرآن نمیگه از مفسدین اخبار نگیرید؟؟؟آیا شما منبعی غیر از منبع مفسدین برای گرفتن اخبار داعش دارید؟؟؟

آیه ای از قرآن است که هرچی فکر کردم نه لحنش یادم اومد و نه اینکه خود آیه کجاستیادم اومد.اما مفهوم آیه این است که مومنان تا زمانی که ظلم نکرده اند ایمن هستند.در آیه گفته است مومنان و نگفته مسلمین و همچنین بزرگترین ظلم شرک است.شما با چه حکمی میگید که داعش برای اینکه مقابل مسلمانان ایستاده باید مورد مذمت قرار بگیره؟؟؟

اینا رو جواب بدین تا سوالات دیگه هم یادم بیاد.

جالبه که میگید سبب جنگ علی با مسلمانان منافقان بودند که بعدا خوارج شدند.یعنی آدم شاخ میشه.واقعا هدف شما از این حرفتون چی بود؟؟
اولا اگر حدیث رسول الله نبود ما هیچ وقت نمیدانستیم که افضلیت در این جنگ ها امام علی بوده است.شما با چه حکمی گفتید داعش خوارج هستن؟؟؟شما که حتی به ابوبکر بغدادی هم میگید موهون
دوما من بارها گفتم که اونجا عایشه مسلمان بود و علی هم مسلمان بود.اگه این جنگ باعثش منافقان بودن پس جنگ معاویه و امام علی چی؟؟؟آیا اون هم سببش منافقان بودن یا اجتهاد دو طرف؟؟؟اگر اجتهاد حکم میکنه پس قضیه جنگ داعش با النصره هم اجتهاد بوده.من غیر از النصره و جیش الحر مسلمان دیگری رو نمیبینم که داعش باهاش وارد جنگ شده باشه.
سوما جنگ با مسلمان احکامی هم دارد و به این معنی نیست که هر کسی مسلمان بود نباید باهاش جنگ بشه و این رای شما از این نظر هم مشکل داره.

یه بار دیگه میگم که اگر شما ابو محمد مقدیسی رو قبول دارین من شخصا از شما عذر خواهی میکنم.فقط تعصب ها رو کنار بزنید و با حقیقت فکر کنید.همین
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
خب دوست عزیز.جناب آقای صدیق یه نصیحت برادرانه به شما دارم.هیچ وقت فکر نکنید عقل کل هستید.قبول کن که همه چیزو نمی دونید و هیچ کس بخاطر این ازتون خورده نمیگیره.مهم اینه آدم بتونه بگه اینو نمی دونستم و ممنون که یادم دادین.من نمیخوام شما رو در نظر دوستاتون کوچک کنم و اگه میخواستم تا حالا این کارو کرده بودم.


اولاً این نصیحت به خودتان روا است ، به قول خواجه حافظ رحمه الله :

عیب کسان منگر و احسان خویش / دیده فرو بر گریبان خویش

ثانیاً بنده افقر – الحمدلله – جایی ادعای عالِم بودن و عقل کل نکردم ، اگر چنین ادعائی از بنده سراغ دارید بفرمائید نشان بدهید ببینم کجا چنین ادعائی کردم آنگاه بنده را مستحق ذم بدانید.

ثالثاً چندین بار شما بر بنده بهتان زدید این دفعه نیز بهتان بستید لکن باز از شما میگذرم ، الله تعالی از شما و ما بگذرد.

رابعاً تحقیر کار شکست خورده ها است فکر میکنید اگر کسی تحقیر بشود نزد مردم ، نزد الله تعالی نیز تحقیر شده است ؟!! هرگز ... برایم هیچ تفاوتی نمی کند ...

فقط از باب نصیحت که همانا "الدین النصیحة "رواه البخاری و مسلم ، سخنی از استادم حفظه الله تعالی برایتان نقل می کنم که می گوید:

إن من عیوب النفس الإساءة إلی الخلق و سوء الظن بهم والاستعلاء علیهم


اولا شما گفتین سر بریدن در اسلام وجود نداره.

بعد که من جواب دادم و آیه آوردم شما تو جوابتون کل حرفاتونو از اینجا گرفتین

http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=3224&idto=3225&bk_no=48&ID=2676

و من همون موقع فهمیدم ولی به روتون نیاوردم و دوستاتون براتون کف زدن که علامه هستی و اینا.و بعد گفتین فقط ضرب الرقاب در میدان جنگ هستش.غافل از اینکه اگه سبب نزول همین آیه 6 سوره محمد رو میخوندین می دونستین که این آیه بعد از اسیر گیری در جنگ بدر نازل شده.من با چند حدیث جوابتونو دادم.

بعد از اون ضرب الرقاب در ماجرای اسارت رو هم قبول کردین و این دفعه چسبیدین به شیوه ضرب الرقاب.من هم به عرضتون رسوندم که ضرب الرقاب چند نوعش وجود داره.

بعد گفتی گردن زدن.من یه سوال از شما دارم.اگه سند بیارم گردن زدن به شیوه زبح هم هست اون وقت چی میگین؟؟؟من میخوام از اول تکلیف رو روشن کنم که این بار چکار میکنید؟؟؟


اولاً در مورد سربریدن در اسلام بسیار سخن گفته شد و تنها تکرار مکررات است ولاغیر.

ثانیاً آن لینکی دادید بنده هرگز از آن مطلبی نگرفتم نه جزئاً و نه کلاً بلکه مستقیماً به تفسیر امام قرطبی رحمه الله رجوع کردم باز این بهتان دیگر است که بر بنده روا داشتید... اگر این سایت و سایتی دیگر مطلب می گرفتم بدون شک به آن ارجاع میدادم کما این که قبلاً آن کار را کردم و ابایی ندارم.

ثالثاً
باز بنده تدکید میکنم که نگفتم ضرب الرقاب در جنگ مطلقاً درست است و در غیر ان جایز نیست خاصتاض برای اسیران جنگی ، بنده کجا گفتم این آیه در مورد اسیران صدق نمی کند؟؟!! قبلاً نیز این سخن را فرموده بودید که پاسخ دادم لکن ظاهراً شما متوجه نمی شوید. شما با این جمع بندی الفاظ دارید به نوعی تدلیس و تذویر می کنید وطوری وانمود می کنید که ظاهراً هرآنچه شما فرمودید یکی پس از دیگری ، بنده به آن اعتراف نموده و صدق شما اثبات شده است هرگز ... بنده با ادله کافی و وافی به تمام ایرادات شما پاسخ دادم و هرگز از موضع خودم تنازل نمیکنم مگر اینکه خلافش ثابت گردد که تا کنون ثابت نشده است ، مطالب بنده در این تایپیک موجود است و اهل انصاف خود قضاوت می کنند.

رابعاً
درمورد ان احادیثی که از کتاب جناب ابوالله المهاجری استناد کردید همگی به ضرب العنق دلالت می کرد نه سربریدن به معنی ذبح ...
خامساً بسم الله بفرمائید این حدیث را نشان بدهید...

ت عزیز من قصد هیچ دعوایی رو ندارم.فقط یه تمنا.مقابل حقیقت گردن کج باشین.یه چیزی رو که نمیدونستین بگین نمیدونستم.عیب نیست بخدا.
مطمئن باشید داعش بدون حکم شرعی کاری نمیکنه.حالا اگر حکمش رو هم اشتباه حالی شده باشه که نظر من همون اشتباه حالی شدن داعشه.داعش هیچ وقت اسیرانشو شکنجه نکره.این یه نمونه اش.


اولاً - الحمدلله - بنده افقر هرجا به حق نزدیک بوده - باتوجه به سعی و تلاشم – به سوی آن رفتم. امکان خطا و اشتباه هم داشتم و دارم ، منکر آن نیستم .
ثانیاً پاسخ های بنده غالباً مستند بوده یا احادیث یا از اقوال علما بوده است.

ثالثاً
خوبه خود شما هم بر این دیدگاه هستید که داعش از نصوص اشتباه حالی شده ، همه بر آن قائل هستند که آنها اشتباه حالی شدند ، لکن این از دیدگاه شما یا ماست که اشتباه از نصوص دینی برداشت کردند اما از دیدگاه خودشان کاملاً صحیح است ، خوارج عصر صحابه هم چنین دیدگاهی داشتند طوری که با خود قرآن سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله عنه را تکفیر کردند.

ثالثاً
ان شاء الله بعداً در مورد داعش و اعمالشان بحث خواهم کرد.


دوما.شما اگه ابوقتاده و شیخ طرطوسی و ایمن الظواهری رو قبول دارین من از همین الان جلوی چشم همه از شما بابت بحثی که داشتم معذرت خواهی میکنم.ولی بخدا اگه فبول داشته باشید.ابوقتاده فلسطینی میفرماید: ای مجاهد بخدا قسم که اگر ظالم باشی یا مظلوم از تو دفاع خواهم کرد.شیخ ایمن الظواهر و ابوقتاده فلسطینی و ابوبصیر طرطوسی و ابومحمد مقدیسی چهار عالم بزرگ جماعت مجاهدان هستن.شما بگو اینا رو قبول داری تا من همین الان بابت بحث از شما معذرت خواهی کنم.
اگر هم قبول نداری به حرف کسی که قبولش نداری استناد نکن.من همون اول گفتم که من داعش رو تاما تایید نمیکنم.اما در مورد کسی که خودتون میگید موهون چطور شما حکم صادر میکنید؟؟؟
من از همون اول حرفهامو با چند سوال شروع کردم
من جواب این سوالتونو خیلی وقته دادم که گفتین ابو قتاده و ابو بصیر داعش را مزلت کرده اند.من گفتم تا وقتی که داعش زیر پرچم ایمن الظواهری بود و با النصره دوست بود اینا با داعش هی مشکلی نداشتن و تنها خروج داعش از زیر پرچم ایمن الظواهری و جنگ با النصره باعث همچین واکنش های تندی شد.که من شخصا این واکنش های تند را قبول ندارم اما داعش را هم قبول ندارم فقط از شمشیر مجاهد هر کجا باشه دفاع میکنم.
سوالاتی که هیچ وقت پاسخ ندادین.


اولاً بنده با جهاد و مجاهدی که با اسلوب و فقه جهاد آگاهی دارد و خود را ملزم به ان میکند مخالفتی ندارم بلکه دفاع هم می کنم این موضعم نسبت به جهاد و مجاهد.

ثانیاً
این چهار عالم مجاهد همگی داعش را مذمت کردند و حتی برخی از انها به صراحت آنها را خوارج و کلاب النار دانستند.

ثالثاً
این که بنده این علمای جهادی را قبول داشته باشم یا نه باز تفاوتی ندارد چون بحث بر سر آنها نیست بلکه در مورد فقه الجهاد است ، این علمای جهادی با این که با نوع منهج و اسلوبی که اتخاذ کردند مخالفم لکن در کل نزد بنده ی حقیر مقبول هستند هرچند هزار مرتبه از داعش و داعشیان بهتر هستند بلکه به جرئت می توان گفت که به نسبت قابل مقایسه نیستند.

رابعاً
اگر این علمای جهادی را قبول نداشته باشم همین کافیست که از باب الزام مخالف کرده باشم ولذا در اصل بنده شما را به آنچه مقید هستید ملزم کردم ولو این که انها را قبول نداشته باشم . یعنی شما دوحالت دارید یا آنها را قبول نداشته باشید و اعلام برائت از این علمای جهادی کنید تا ملزم واقع نشوید و یا این که در صورت قبولیت آنها نزد شما با الزاماتی که بنده شما را به آن وادار نمودم حجت را بر شما تموم شده بدانم حال خودتان میدانید در هر حالت. در حقیقت حجت بر علیه شماست نه بنده ...

خامساً شما در سخنانتان اضطراب دیده می شود یکجا می فرمائید داعش را تاماً قبول ندارید و آنها را بعضاً خطاکار هم میدانید لکن در جایی دیگر به صراحت کامل عکس آن را فرمودید . هرچند بنده از باب حسن الظن آن را ناشی از عصبانیت مقطعی شما میدانم ،این هم سند ؛
من حرف خودمو پس میگیرم و ادعا میکنم که امت اسلامی عراق د شام هیچ عمل مغایر با دینی انجام نداده.
اصلا بیعتشو قبول میکنم ببینم کی میتونه جلومو بگیره.توهینا ها همیشه در مقابل حق بوده است.طبق احادیث صحیح عذت اسلام در آخرت بدست گروهی به اسلام برمیگردد که همه میگن اینا مسلمان نیست که اگر مسلمان بودن کمی ترحم در قلبشون وجود داشت.
معیار ما قرآن و سنت است نه عقل نابخرد انسانهایی که چیزی جز حق بودن خودشون نمی بینند.آمریکا هم خود را حق می داند
http://www.faezin.ir/forum/newreply.php?do=newreply&p=14370

سادساً تفاوتی ندارد این از چه بُعدی است خواه سیاسی خواه هرچیزی دیگر ،مهم آن است که این علمای جهادی اعلام برائت از این گروه داعشی کردند ، حرف بنده افقر نیز همین است که نشان دهم عمل این گروه مغایرت دارد با اصول و مبانی اهل سنت ، نیامدم که از سایر گروه ها و احزاب ایراد بگیرم حتی از این علمای جهادی بنده نقدی نکردم – نه این که جای نقد نباشند – لکن محکومیت این داعش برای همه محرز است و در آن شکی روا نیست.

سابعاً به شیخ ابوقتاده الفلسطینی اشاره کردید جا دارد که سخن ایشان را در مورد داعش نقل کنم و به تفسیر سخنی که از وی نقل کردید بپردازم ، ابتدا سخن ایشان در مورد داعش ؛

إن هؤلاء لم يكونوا يوما منا ولا نحن منهم بل من بداية الطريق ولله الحمد تكلمنا ورددنا عليهم ... جربناهم في بيشاور والجزائر وهم اسفل خلق الله ولا أقول عنهم خوارج بل هم أسوأ فالخوارج أهل عبادة وصدق وكل من عرفني وقرأ لي يعلم أني كنت من أشد الناس قسوة وشدة على هؤلاء
همانا آنان (داعش) امروز از ما نیستند و ما از آنها نیستیم بلکه از همین ابتدای راه الحمدلله سخن گفتیم و آنها را رد کردیم .. ما آنها را در پیشاور و الجزائر تجربه کردیم آنها پست ترین مخلوقات خداوند هستند نمی گویم آنها خوارج هستند بلکه بدترند ؛ زیرا خوارج اهل عبادت و راستی بودند ، هرکس مرا می شناسد می داند که من سخت ترین مردم در مقابله با آنها هستم.

http://islamion.com/news/14726


اما این سخن شيخ ابوقتادة الفلسطینی که گفته است: ای مجاهد به خدا اگر ظالم یا مظلوم باشی از تو دفاع میکنم ؛ از دو دیدگاه قابل توجیه است :

اول اینکه : نفس این سخن نیکوست لکن به عمومیت آن توجه بفرمائيد؛

عن أنس رضي الله عنه قال : قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: انصر أخاك ظالما أو مظلوما . قالوا يا رسول الله هذا ننصره مظلوما فكيف ننصره ظالما ؟ قال: تأخذ فوق يديه
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که می گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: برادرت را یاری کن چه ستمکار باشد یا ستم دیده . [صحابه] عرض کردند یا رسول الله! ستم دیده را یاری می دهیم پس چگونه ستمکار را یاری بدهیم؟ آنحضرت فرمود: او را از ستم کردن باز دار.
صحيح البخاري 2 / 863 ح 2312؛ الناشر : دار ابن كثير ، اليمامة – بيروت
صحيح ابن حبان 11 / 571 ح 5167؛ الناشر : مؤسسة الرسالة - بيروت
سنن الترمذي 4 / 523 ح 2255؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت


پس سخن ابوقتاده فلسطینی احتمال زیاد دارد که منظور این نوع نصرت و دفاع باشد و بعید نیست بلکه شواهد بر آن دلالت می کند.

دوم اینکه: خود شیخ ابوقتاده داعش را مطرود دانسته و آنها را هرگز مجاهد نمی داند پس این سخنش در وصف حال داعش منطبق نمی شود .

ثامناً از شمشیر مجاهد فرمودید باید عرض کنم صرف وجود شمشیر در دست مجاهد دلیل بر صدق راهش و جهادش نیست، برادرم! چه بسیار کسانی که شمشیر دردست داشتند اما نیتشان خدا نبوده بلکه درنهایت چیز دیگری بوده است .

عن أبي موسى قال :جاء رجل إلى النبي صلى الله عليه و سلم فقال الرجل يقاتل حمية ويقاتل شجاعة ويقاتل رياء فأي ذلك في سبيل الله ؟ قال : من قاتل لتكون كلمة الله هي العليا فهو في سبيل الله
از ابوموسی اشعری رضی الله عنه روایت است می گوید: مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و عرض کرد: مردی برای دفاع از خویشاوندانش ، و مردی به خاطر شجاعتش و مردی برای ریا می جنگد ، کدام یک از آنها در راه خداوند است؟ آنحضرت فرمود: کسی که برای کلمة الله هی العلیا (توحید و دعوت اسلام) جنگ کند آن در راه خداست.
صحيح البخاري 6 / 2714 ح 7020؛ الناشر : دار ابن كثير ، اليمامة – بيروت
صحيح مسلم 3 / 1512 ح 1904؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت


در حدیثی با اسناد حسن – شیخ آلبانی آن را تحسین کرده است - از سیدنا و مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم روایت است که می فرماید:

الغزو غزوان فأما من ابتغى وجه الله وأطاع الإمام وأنفق الكريمة وياسر الشريك واجتنب الفساد فإن نومه ونبهه أجر كله وأما من غزا فخرا ورياء وسمعة وعصى الإمام وأفسد في الأرض فإنه لم يرجع بالكفاف
جنگ دو نوع است کسی که به خاطر رضایت خدا بجنگد و از امام اطاعت کند و بهترین چیز را انفاق کند و با شریک به نیکی معامله کند و از فساد دوری کند همانا خواب و بیداری اش همه اجر و پاداش است و اما کسی که به خاطر ریا و فخر بجنگد و از امام نافرمانی کند و در زمین فساد کند ، ثواب و اجری عایدش نشده است.
سنن أبي داود 2 / 17 ح 2515؛ الناشر : دار الفكر - بیروت
سنن النسائي الكبرى 3 / 33 ح 4397؛ الناشر : دار الكتب العلمية – بيروت
مسند أحمد بن حنبل 5 / 234 ح 22095؛ الناشر : مؤسسة قرطبة – القاهرة


حافظ ابن الجوزی رحمه الله در کتاب "تلبیس ابلیس" در باره ی تلبیس شیطان بر برخی مجاهدان مینویسد:

قد لبس إبليس على خلق كثير فخرجوا إلى الجهاد ونيتهم المباهاة والرياء ليقال فلان غاز وربما كان المقصود أن يقال شجاع أو كان طلب الغنيمة وإنما الأعمال بالنيات
براستی که ابلیس بر بسیاری از مردم مشتبه کرده است ؛ برای جهاد بیرون رفتند درحالی که نیاتشان فخرفروشی و ریا است تا بگویند فلان جنگجوست وچه بسا مقصودشان این است که بگویند شجاع است ویا این که برای غنیمت می باشد و همانا اعمال با نیت ها سنجیده می شود.
تلبيس إبليس ص 179 ؛ الناشر : دار الكتاب العربي – بيروت الطبعة الأولى ، 1405 – 1985م

در اثری - با سند صحیح لکن منقطع - از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است که فرمود:

إياكم ان تقولوا مات فلان شهيدا أو قتل فلان شهيدا فإن الرجل يقاتل ليغنم ويقاتل ليذكر ويقاتل ليرى مكانه
برحذر باشید از این که بگویید فلان شخص شهید شد یا فلان شخص به شهادت رسید ؛ زیرا [ممکن است] شخص برای غنیمت و برای این که یاد شود و یا مکانتش را ببيند بجنگد.
مسند أحمد بن حنبل 1 / 416 ح 3952؛ الناشر : مؤسسة قرطبة - القاهرة

در حدیث ِ صحیح – بسیار هشدار دهنده - از مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم روایت است که فرمودند:

ان أول الناس يقضى فيه يوم القيامة ثلاثة رجل استشهد فأتى به فعرفه نعمه فعرفها فقال وما عملت فيها قال قاتلت فيك حتى قتلت قال كذبت ولكنك قاتلت ليقال هو جريء فقد قيل ثم أمر به فيسحب على وجهه حتى ألقى في النار ورجل تعلم العلم وعلمه وقرأ القرآن فأتى به ليعرفه نعمه فعرفها فقال ما عملت فيها قال تعلمت فيك العلم وعلمته وقرأت فيك القرآن فقال كذبت ولكنك تعلمت ليقال هو عالم فقد قيل وقرأت القرآن ليقال هو قارئ فقد قيل ثم أمر به فيسحب على وجهه حتى ألقى في النار ورجل وسع الله عليه وأعطاه من أصناف المال كله فأتى به فعرفه نعمه فعرفها فقال ما عملت فيها قال ما تركت من سبيل تحب أن ينفق فيها الا أنفقت فيها لك قال كذبت ولكنك فعلت ذلك ليقال هو جواد فقد قيل ثم أمر به فيسحب على وجهه حتى ألقى في النار
اولین مردمی که در روز قیامت قضاوت می شوند سه صنف هستند ؛ مردی که شهید شده است ، نعمتش را برایش می آورند و آن را می شناسد و می گوید: چه کار کردی در آن ، مرد میگوید: برای تو جنگیدم تا این که کشته شدم ، آن می گوید: دروغ گفتی بلکه تو جنگیدی تا بگویند : او جسور است. پس گفته می شود او را بر صورتش کشان کشان به آتش بندازید. و مردی که علم را آموخته و آن را تعلیم میدهد و قرآن را قرائت کرده است پس پاداش آن را برایش می آورند و آن را می شناسد به او میگویند چه کار کردی برای آن ؟ می گوید: علم آموختم و آن را آموزش دادم و قرآن قرائت کردم ، آن می گوید: دروغ گفتی بلکه تو تعلیم دیدی تا بگویند او عالم است و قرآن قرائت کردی تا بگویند قاری است پس گفته می شود: او را بر صورتش کشان کشان به جهنم بیاندازید . و مردی که خداوند او را وسعت مال داده واو همه ی آن را اعطا کرده است پس او را با پاداشش می آورند و آن را می شناسد ، می گوید: چه عملی برای آن انجام دادی؟ می گوید: راهی که دوست داشتن باشد در آن انفاق شود باقی نماند مگر این که در آن انفاق کردم برایت ، آن می گوید: دروغ گفتی بلکه تو آن را آنجام دادی تا به تو بگویند او جواد و بخشنده است. سپس گفته می شود او را کشان کشان بر صورتش به دوزغ بیاندازید.
صحيح مسلم 3 / 1513 ح 1905؛ الناشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت
سنن النسائي الكبرى 3 / 17 ح 4345؛ الناشر : دار الكتب العلمية – بيروت
مسند أحمد بن حنبل 2 / 321 ح 8260؛ الناشر : مؤسسة قرطبة – القاهرة


قضاوت با خود شما جناب ناصر!


شما میگین ابوبکر بغدادی شخصی موهون است و قرآن میگه به آنچیزی که بهش علم نداری استناد نکن.شما با چه حکمی این شخصیت رو مزمت میکنید؟؟؟؟
میبینید که در عراق سنی ها فرماندهی خودشونو دادن دست ده هزار مجاهد داعش.در حالی که راحت میتونستن از بینشون ببرن.اینو چگونه توجیه میکنید؟؟؟آیا این اعتماد از روی ترسه؟؟؟یا از روی لیاقت؟؟؟


اولاً بنده کجا گفتم ابوبکرالبغدادی "موهون" است؟!! این افترا است ، بلکه عارض بودم که ابوبکرالغدادی "موهوم" است و این مذمت واقع نمی شود بذات .
موهون از وهن است به معنی؛ سُست و ناتوان اما موهوم از وهم است یعنی؛ گمان و پندار ، شیء که وجود خارجی ندارد ، تخیل ، اشتباه ، و بنده لفظ موهوم را بکار بردم.

حافظ ابونعیم اصفهانی در "حلیة الاولیاء" در مورد اسامی برخی از اهل الصفة می نویسد:

وفي كتابه أسامي جماعة موهوم فيها لأن جماعة عرفوا من أهل القبة نسبوا إلى أهل الصفة

و در کتابش اسامی گروهی می باشد که در آنها موهوم است؛ زیرا گروهی را که چادرنشین بودند به اهل الصفة نسبت دادند.
حلية الأولياء 1 / 347 ؛الناشر : دار الكتاب العربي - بيروت الطبعة الرابعة ، 1405هــ

در اینجا موهوم برای مذمت بکار نرفته بلکه عدم صحت آن اسامی یا اشتباه در آنها مراد است و لذا سخن بنده در مورد ابو بکر البغدادی نیز از این قبیل صفت بوده است هرچند به طور عام او از خوارج است.

ثانیاً
همانطور که قبلاً عارض بودم بنده از قول علما در باره ی داعش و اُمرای آن سخن به میان آوردم و از نرد خود چیزی نگفتم.

ثالثاً شخصی که خودش را در عموم نشان نمی دهد وبا زور و نیرنگ و با پر رویی تمام اعلان خلافت می کند این جز جسارت و حماقت و جنون معنا ندارد و مردم را با اعمال قبیحانه ای که انجام داده است (داعش) مگر کسی می تواند مخالفت کند؟!

رابعاً
هنگامی که داعش و جبهة النصرة از هم جدا شدند بسیاری از داعشیان به جبهة النصره پیوستند و از آن طرف آتش مخالفت و جنگ را داعش بر ضد النصرة آغاز کرد و هرکس که با وی مخالفت کرد از بین برد همین برای جنایاتش کافیست .


سوال دیگرم اینه که طبق چه حکمی با داعش سر ناسازگاری داری که گفتی جواب میدم.که ما منتظر جوابیم
مگر قرآن نمیگه از مفسدین اخبار نگیرید؟؟؟آیا شما منبعی غیر از منبع مفسدین برای گرفتن اخبار داعش دارید؟؟؟

آیه ای از قرآن است که هرچی فکر کردم نه لحنش یادم اومد و نه اینکه خود آیه کجاستیادم اومد.اما مفهوم آیه این است که مومنان تا زمانی که ظلم نکرده اند ایمن هستند.در آیه گفته است مومنان و نگفته مسلمین و همچنین بزرگترین ظلم شرک است.شما با چه حکمی میگید که داعش برای اینکه مقابل مسلمانان ایستاده باید مورد مذمت قرار بگیره؟؟؟

اینا رو جواب بدین تا سوالات دیگه هم یادم بیاد.


اولاً تا حالا که از مفسدان منبعی در مورد داعش نگرفتیم بجز این که از علمای جهادی همچون شیخ ابوبصیر الطرسوسی و شیخ ابو قتادة الفلسطینی و شیخ ابو محمد المقدسی و امثال آنها ، آیا این اشخاص نزد شما مفسدان قلمداد می شود؟! البته بعید میدانم ...پس منابع بنده موثق هستند و مورد تأیید خود شما هم است ولذا محل بحث نیست.

ثانیاً
بنده کسی را مذمت ( به شرک یا کفر و یا امثال این صفات) متهم نکردم تا این که آیه قران بر ضدم قرائت کنید ، بنده هر آنچه بوده از دیدگاه علما بوده ، شما کسی که داعش را قبول دارد نشان بدهید ببینیم کیست و چه جایگاهی دارد در میان مسلمانان ؟!

ثالثاً
استناد شما به این آیه البته مضمونش بنابه دیدگاه خودتان به این معنی است که قرآن جواز تعدی و جنگ با مؤمنان را در صورتی که اهل ظلم باشند داده است ، توجیه شما این است که با ظلم ِ اهل ایمان امنیت از بین می رود. این استنباط کاملاً مردود است و تفسیر به رأی تلقی می- شود. هرچند باید اصل آیه را بیاورید ببینیم در چه مورد است.


جالبه که میگید سبب جنگ علی با مسلمانان منافقان بودند که بعدا خوارج شدند.یعنی آدم شاخ میشه.واقعا هدف شما از این حرفتون چی بود؟؟
اولا اگر حدیث رسول الله نبود ما هیچ وقت نمیدانستیم که افضلیت در این جنگ ها امام علی بوده است.شما با چه حکمی گفتید داعش خوارج هستن؟؟؟شما که حتی به ابوبکر بغدادی هم میگید موهون
دوما من بارها گفتم که اونجا عایشه مسلمان بود و علی هم مسلمان بود.اگه این جنگ باعثش منافقان بودن پس جنگ معاویه و امام علی چی؟؟؟آیا اون هم سببش منافقان بودن یا اجتهاد دو طرف؟؟؟اگر اجتهاد حکم میکنه پس قضیه جنگ داعش با النصره هم اجتهاد بوده.من غیر از النصره و جیش الحر مسلمان دیگری رو نمیبینم که داعش باهاش وارد جنگ شده باشه.
سوما جنگ با مسلمان احکامی هم دارد و به این معنی نیست که هر کسی مسلمان بود نباید باهاش جنگ بشه و این رای شما از این نظر هم مشکل داره.

یه بار دیگه میگم که اگر شما ابو محمد مقدیسی رو قبول دارین من شخصا از شما عذر خواهی میکنم.فقط تعصب ها رو کنار بزنید و با حقیقت فکر کنید.همین


اولاً دیدگاه علمای اهل سنت چنین است که عامل قتل سیدنا عثمان رضی الله عنه منافقان بوده که در رأس آنها عبدالله بن سبأ یهودی است و با قتل خلیفه راشده عثمان رضی الله عنه این فتنه تا قیامت برپا شد ، عامل جنگ جمل همین قضیه خونخواهی از قاتلان خلیفه بود که سیدنا طلحه رضی الله عنه قبل از جنگ منصرف و در راه بازگشت شهید شد و سیدنا زبیر رضی الله عنه نیز پشیمان شد لکن قبل از این که جدا شود فتنه ی جنگ توسط منافقان شروع و در این جنگ به شهادت رسید لشکر سیدتنا عائشه رضی الله عنها به قصد بصره خروج کرده بودند و قصد جنگ نداشتند اما با دسیسه ی منافقان و کسانی که فریب مکر آنها شده بودند سبب برانگیزی این جنگ جمل شدند همچنین ماجرای صفین نیز به دنبال همین قضیه خونخواهی بود ... اما جنگ نهروان درواقع جنگ با خوارج بود که احادیث صحیح دلالت بر وقوع این جنگ می کرد. مشروح این قضایا در کتب معتبره ی تاریخی آمده است.

ثانیاً
داعش به دنبال خودخواهی هایش ادعای خلافت کرده و هرکس که مخالفت ورزد کشته می شود و آن اعمال قبیحانه ای که کلیپ های آن موجود است گواه بر این است که هرگز این گروه خارجی قابل مقایسه نیست با مسلمانان صدر اسلام.

ثالثاً
برای چندمین بار عرض میکنم که علما قائل به خارجی بودن داعش هستند پس از جانب بنده نیست بلکه تنها به تأسی از آنها آن را تقریر می کنم.

رابعاً
داعش بسیاری از مردم را تکفیر می کنند پس صرفاً جنگ با مسلمان نیست بلکه از دیدگاه آنها هرکس با آنها مخالفت کند تکفیر می شود و این صفت خوارج و امثال آن می باشد.

خامساً
قبلاً هم عارض بودم که هدف قبول یا رد گروه های دیگری نیست بنده تنها در مورد داعش موضع مخالف گرفتم ، از طرفی خود داعشها از دید شیخ ابو محمد المقدسی مردود هستند.

 

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
من غیر از النصره و جیش الحر مسلمان دیگری رو نمیبینم که داعش باهاش وارد جنگ شده باشه.


برادر ناصر واقعا منکه نمیدنم درکتون از مسلمانی چی هست و کی رو مسلمان میدونید و کی رو مسلمان نمیدونید


به گزارش "الشرق الاوسط"، تروریست*های داعش "عبدالسلام محمد"، امام جماعت اهل سنت در شهر موصل را به دلیل عدم پذیرش بیعت با آنان اعدام كردند.



فقط دلم میخاد یک خاصیت این وحوش داعش روو نام ببرید فقط اگر شما یک فایده فقط یک فایده ی اینها رو بگید ببینم چی هست . اخه یه تیکه سنگ که توی کوچه افتاده شاید به یه دردی بخوره اما این وحوش به جز کشت و کشتار چی کار کردند ؟؟



در سمت راست گوشه ای از جنایات اسرائیل رو میبینیم و در سمت چپ هم یکی از وحوش درنده خوی داعشی رو میبینیم . قطعا وجه اشتراک این دو در مسلمان کشی هست .




g99e2hvo7m5odk972gju.jpg

عکس زیر هم به یک یهودی تعلق داره که به نظر من درک انسانی اش از وحشی های جنایت کار داعشی بهتر هست .

rabbi-burns-zionist-flag.jpg
 

سامان

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
193
پسندها
0
با تشکر فراوان از برادر بزرگوار (صدیق) که واقعا جوابها را داده اند .

بهترین سخنی که میتوانم در رابطه با این تاپیک بگذارم سخن الله تعالی است که میفرماید :


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ ۚ كَذَٰلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ( 94 النساء )

اى کسانى که ايمان آورده ايد، چون در راه خدا سفر مى کنيد [خوب ] رسيدگى کنيد و به کسى که نزد شما [اظهار] اسلام مى کند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى» [تا بدين بهانه ] متاع زندگى دنيا را بجوييد، چرا که غنيمتهاى فراوان نزد خداست. قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد، و خدا بر شما منت نهاد. پس خوب رسيدگى کنيد، که خدا همواره به آنچه انجام مى دهيد آگاه است.

البته قابل توجه است که مخاطب اصلی این آیه مومنین هستند

واگر امور به دست کسانی همچون داعش بیفتد کسی را جز خودشان را مسلم نمیدانند وهمه را از دم تیغ می گذارانند

خداوند ما را از جمود فکری و فتنه های اسلام ستیز حفظ کند
 
آخرین ویرایش:

Moslim-Skin

Member
تاریخ ثبت‌نام
23/5/13
نوشته‌ها
22
پسندها
0
وب سایت
www.moslimskin.net
سلام علیکم
من بیشتر مطالب رو میخونم تا اینکه نظر بدم !
اما بعضی مطالب باعث شد یه نظری بدم
متأسفانه نمیدونم چرا علمای ما یا حداقل کسانی که علمی دارند مثل برادر صدیق وقتی به میدان میاند و هزارتا حدیث میارند که کار از کار گذشته باشه من اعتقاد دارم که همه این اتفاقات باعث و بانیش همچین آدم هایی هستند چون این همه سال در عراق که به اهل سنت تجاوز و شکنجه میشد شما هیچ دمی از اسلام نزدید! مگر دولت عراق کم اهل سنت سر برید! یا کم به زنان اهل سنت تجاوز شد من ندیدم شما جایی حداقلش با احادیث وظایف ما مسلمانان رو یاد آور بشید!
این طبیعیه که وقتی که شما (علماء) در میدان باشند خودشون رو دور میکنند از میدان اشخاصی پیدا میشند مطمئن باشید اکثر این داعشی ها که شماها میگید وحشی هستند فرزند همون زن هایی هستند که توسط آمریکایی ها و سربازان عراقی بهشون جلوی عام تجاوز شد هستند یا حداقلش آسیب دیده اون زمان هستند!
حالا از شما سوال میکنم تصاویر زیر رو ببینید شما وقتی این شکنجه ها و تجاوزها میشد شما کجا بودید؟!!!
پیشاپیش از تصاویری که میزارم معذرت میخوام ولی واقعیته!!!

65m20723.jpg

k006xqs1e09z.jpg

zeyad003.jpg

%D8%B3%D9%86%D9%8A4.jpg


شما این زمان کجا بودید؟ آیا حدیثی در مورد وظایف مسلمان در قبال سایر مسلمانان وجود نداره؟!!!
و زمانی که آمریکا در عراق بود
80d66f52c817.jpg


a87ec95fc091.jpg


we.jpg


جناب صدیق شما کجا بودین یا الان کجا هستید که رژیم صهیونیستی داره فلسطین رو به خاک و خون میکشه اما من ندیدم شما حدیثی بیارید که وظایف من و تو رو در قبال اونها بیان کنه!!!
وقتی که ما وقتی که لازمه حرف بزنیم ساکت میشیم مطمئن باشید این گروه ها بوجود میاد و بدتر از این ها هم بوجود میاد پس نباید بشینیم اون گروها رو سرزنش و تکفیر کنیم چون این از کم کاری من و تو در قبال سایر مسلمونا هست که این وضعیت رو بوجود آورده!
من مطمئنم الان اگه یه فلسطینی بره توی توی منطقه رژیم صهیونیستی استشهادی انجام بده یا چندتا از رژیم صهیونیستی به هلاکت برسه داد همه علما در میاد!!!
سخن آخر اینکه از ماست بر ماست!
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
دوست عزیز جناب "مسلم اسکین" !

اولاً عرض کنم خدمتتان بنده عالِم نیستم ...

ثانیاً بنده هرگز اعمال قبیحانه و غیر انسانی دشمنان اسلام خاصتاً دولت آمریکا و اتبائش را توجیه نکردم تا ملامت شوم.

ثالثاً این تصاویر بسیار دردناک است و مایه ی تأسف بسیار لکن آیا عملی که این کفار مشرک نا انسان ها انجام دادند باید ما نیز همانند ان را انجام بدهیم؟ به زن مسلمان تجاوز کردند ما نیز به زنان آنها تجاوز کنیم؟ معاذالله - اتفاقاً همین فقه الجهاد است که ج میان وحشی ها و درندگان با عاقلان و هوشمندان تفاوت ایجاد میکند.

رابعاً ما پیروی مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم هستیم نه تابع درندگان (سربازان) آمریکائی و غیره ... اگر یک آمریکائی این عمل زشت را انجام داده که قطعاً یک آمریکائی دیگر از آن انزجار نشان می دهد ، آیا ما آن را بر تمام آنها تعمیم بدهیم و همه را به قتل برسانیم ؟!

خامساً سخن این است که حال آن درندگان آمریکائی و اتبائش مشخص است لکن مسلمان چرا باید چنین بکند ، داعش یا امثال آن چرا این کار را بکند؟! اگر بر داعش خورده گرفته می شود چون داعش از جانب مسلمانان چنین عمل می کند و باید عملی مطابق قرآن و سنت انجام دهد نه تابع حس درندگی .

سادساً علمای اهل سنت فتوای جهاد علیه این اقوام وحشی که به مملکت اسلامی حمله کردند همان زمان صادر کردند و بنده سن زیادی ندارم آن موقع 16 سال داشتم.

سابعاً در مورد فلسطین مگر شما از دل من خبر دارید ؟؟!! از حالم نسبت به امت محمدی مگر خبر دارید؟؟ که قضاوت میکنید؟! من چه کاری می توانم در حال حاضر انجام بدهم بجز گریه و دعا و طلب از الله تعالی ...

این تصاویر بسیار دردناک هستند اما دردناک تر آن است که مسلمان به مسلمان رحم نمی کرد ....
 

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
چرا برخی از دوستان به درو دیوار میزنن تا از داعش دفاع کنن و جنایاتش رو توجیه کنن . اگر درنده خو تر از داعش هست که قطعا هست دلیل بر تبرئه ی داعش نیست .
 

Moslim-Skin

Member
تاریخ ثبت‌نام
23/5/13
نوشته‌ها
22
پسندها
0
وب سایت
www.moslimskin.net
سلام علیکم
من نگفتم شما اعمال آمریکایی ها رو توجیه میکنید من گفتم وقتی در همین عراق که دولتش بر علیه اهل سنت ظلم میکرد حتی همین سر بریدن و قتل عام های و ... کسی مطلبی چیزی نمیزاره اما وقتی کسانی مثل داعش پیدا میشند چندین نفر پیدا میشند می کوبوننش این نتیجه عمل اشتباه ما هست یعنی وقتی که لازم باشه حرفی نمیزنیم و سکوت میکنیم خوب معلومه چنین افرادی بوجود می آیند منتظر بوجود آمدن همچین گروه هایی در فلسطین هم باشید!
در مورد فلسطین من قضاوت نکردم گفتم شما که در مورد جنایت های داعش این همه مطلب میزارید و توجیه و حدیث در مورد دفاع از مردم فلسطین و سایر مسلمانان توجیه حدیث هم بزارید!
مثلا چند روزه که به فلسطین حملات شدید میشه و مردم فلسطین رو به خاک و خون کشیدند من فقط یک مطلب برادر مسلم گذاشته بود!
xcxcxc
 

Moslim-Skin

Member
تاریخ ثبت‌نام
23/5/13
نوشته‌ها
22
پسندها
0
وب سایت
www.moslimskin.net
چرا برخی از دوستان به درو دیوار میزنن تا از داعش دفاع کنن و جنایاتش رو توجیه کنن . اگر درنده خو تر از داعش هست که قطعا هست دلیل بر تبرئه ی داعش نیست .

سلام علیکم
من اصلا به دنبال دفاع از داعش نیستم من میگم علت بوجود آمدن همچین گروه های همین رفتار خود ماست من خودم از مخالفین این گروه هستم ولی باید منصفانه قضاوت کرد وقتی شما فقط می آیید وقتی همچین گروه هایی بوجود می آد شروع به کوبیدن میکنید و قبل از آن که افراد و خانواده های همین گروه زیر شکنجه و تجاوز هستند چیزی نمیگید معلومه همچین گروه هایی بوجود می آد
منتظر بوجود آمدن همچین گروه هایی در فلسطین هم باشید!
 

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
قطعا سهل انگاری عده ای در ایجاد چنین گروه هایی نقش داره . اما دوست عزیز نه اینکه بخاطر راست ازمایی حرف شما بلکه در کل خودم دوست دارم که بیشتر بدونم . سوالی که ازتون دارم انه که اسناد و مدارکی که :

الف : اسناد و مدارکی که خانواده های داعشی ها در زندان هستند و یا تحت شکنجه بوده اند

ب : اسناد و مدارکی که اصل نیروهای داعش (نه افرادی که اخیرا به دلایل مختلف به انها پیوسته اند ) اکثرا عراقی هستند


من الله توفیق
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
سلام علیکم
من نگفتم شما اعمال آمریکایی ها رو توجیه میکنید من گفتم وقتی در همین عراق که دولتش بر علیه اهل سنت ظلم میکرد حتی همین سر بریدن و قتل عام های و ... کسی مطلبی چیزی نمیزاره اما وقتی کسانی مثل داعش پیدا میشند چندین نفر پیدا میشند می کوبوننش این نتیجه عمل اشتباه ما هست یعنی وقتی که لازم باشه حرفی نمیزنیم و سکوت میکنیم خوب معلومه چنین افرادی بوجود می آیند منتظر بوجود آمدن همچین گروه هایی در فلسطین هم باشید!
در مورد فلسطین من قضاوت نکردم گفتم شما که در مورد جنایت های داعش این همه مطلب میزارید و توجیه و حدیث در مورد دفاع از مردم فلسطین و سایر مسلمانان توجیه حدیث هم بزارید!
مثلا چند روزه که به فلسطین حملات شدید میشه و مردم فلسطین رو به خاک و خون کشیدند من فقط یک مطلب برادر مسلم گذاشته بود!
xcxcxc

وعلیکم السلام و رحمة الله

بهتر است گفته شود از ملت عراق است که بر ملت عراق است (نه از ماست که برماست) ، همین ملت با شیعه و سنی اش با کورد و غیره اش روزی هیاهو میکردند برای برچیدن حکومت صدام حسین وقتی برچیده شود - توسط کفار - به تمنای همان حکومت صدام دوزانو نشستند. کم جنایات نکرده بود صدام حسین ... ظلم به دنبال ظلم میاد ...

مطمئن باشید داعش و یا هرگروهی که منتسب است به مسلمانان ریشه ای از کفار غربی در تقویت آنها دخیل است مگرنه اگر کسی واقعاً و حقیقتاً و لله و فی الله برای نجات انسانها خاصتاً مسلمانان گروهی جهادی تشکیل دهد هرگز دست به کشتن کسی نمی زند که حتی یک درصد احتمال مسلمان بودنش باشد حال در کشور اسلامی که هزاران مرتبه از باب اولی است.

اما این که سکوت علما سبب به وجود این گروه ها شده بله از یک بُعدی این سخن صحیح است از این جهت که علما گاهی در مداخله تعجیل نمی کنند لکن مسلمان عاقل است الكيس من دان نفسه وعمل لما بعد الموت ، باز این دلیل بر قبول این گروه نیست .

در مورد فلسطین ، 60 سال است که مظلوم واقع شده و سخت ترین جنایات بر علیه آنان اعمال شده توسط صهیونیسم لکن چنین اعمالی که خلاف اسلام باشد در مقابله با این دشمن خونخوار از مردم فلسطین آشکار نگشته علتش پرواضح است چون ظلم از کفر صادر شده و مسلمانان آنجا نحوه ی مقابله با ظلم را می دانند و مهمتر این که فرماندگان و امرای مجاهد و علمایی ربانی و خداترس و اهل تقوا و نظر به دلی همچون امیرالمجاهدین شیخ عزالدین قسام رحمه الله بودند ... آنها سرجنگ با نظامیان کفر دارند نه با مسلمانان و حتی شهروندان یهود ساکن در فلسطین اشغالی ... البته اگر همین گروه های خوارج به آنجا هم رسوخ کنند قطعاً با گروه های جهادی خود غزه هم می جنگند ... به مردم بی سلاح عراق و سوریه رحم نکردند - به جرم این که با آنها مخالفت می کردند - آنها را کشتند حال اگر مردم از خود دفاع کنند خدا میداند آنها چه بلائی برسر مردم بیاورند.
هرگروهی که افراطی باشد و به نام اسلام و مسلمانان جنایت کند طوری که دودجنایاتش دامن گیر خود مسلمانان هم بشود چنین گروهی محکوم و مطرود هستند از دیدگاه اسلام .
داعش نزد تمام مسلمانان (علما اعم از سلفیون و غیر آنها)
مطرود واقع شدند و حتی علمای مجاهدی که بانگ جهاد در این عصر سر میدهند مانند شیخ ایمن الظواهری یا شیخ ابوقتاده فلسطینی و امثال آنها همگی اعلان انزجار از گروه داعش کردند.

در مورد تعداد تایپیک هایی که در مورد فلسطین می باشد و فرمودید اندک است نیز ان شاء الله مطالبی قرار می دهیم ...

اللهم انصر المجاهدین فی فلسطین - اللهم آمین
 

سامان

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
193
پسندها
0
البته اگر همین گروه های خوارج به آنجا هم رسوخ کنند قطعاً با گروه های جهادی خود غزه هم می جنگند ... به مردم بی سلاح عراق و سوریه رحم نکردند - به جرم این که با آنها مخالفت می کردند - آنها را کشتند حال اگر مردم از خود دفاع کنند خدا میداند آنها چه بلائی برسر مردم بیاورند.

دقیقا همانگونه که خوارج اولیه با عبدالله ابن خباب عمل کردند .

عبدالله بن خبّاب فرزند صحابى پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم بود. قبل از جنگ نهروان او به اتفاق همسرش در مسيرى حركت مى كرد و در بين راه با گروهى از خوارج روبرو مى شوند، آنها گفتند: تو كيستى ؟ عبدالله گفت : بنده مؤ من به خدا. گفتند: اسم تو چيست ؟ گفت : عبدالله بن خبّاب الاّرت . وقتى فهميدند او فرزند صحابى پيامبر است گفتند: حديثى را كه از پدرت و او از پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم شنيده است براى ما نقل كن . عبدالله گفت : پدرم نقل كرد كه پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم فرمود: ((پس از من فتنه اى رخ مى دهد كه قلب مؤ من در آن مى ميرد دران فتنه نشسته بهتر از ایستاده است وایستاده بهتر از رونده )). گفتند: با شنيدن اين حديث ، به خدا سوگند تورا به گونه اى مى كشتيم كه تا كنون كسى را چنان نكشته ايم . آنگاه دست و پاى او را بستند و همراه زن باردارش به زير نخلى كشاندند.
پس از آن عبدالله را در كنار نهر آوردند و مثل گوسفند سربريدند و به اين هم اكتفا نكردند و همسر او را نيز به قتل رسانده و شكم او را دريدند.

: المنتظم . ابن الجوزی


الكامل في التاريخ . ابن الأثير


تاريخ بغداد . الخطيب البغدادي
 
آخرین ویرایش:

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
دقیقا همانگونه که خوارج اولیه با عبدالله ابن خباب عمل کردند .

عبدالله بن خبّاب فرزند صحابى پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم بود. قبل از جنگ نهروان او به اتفاق همسرش در مسيرى حركت مى كرد و در بين راه با گروهى از خوارج روبرو مى شوند، آنها گفتند: تو كيستى ؟ عبدالله گفت : بنده مؤ من به خدا. گفتند: اسم تو چيست ؟ گفت : عبدالله بن خبّاب الاّرت . وقتى فهميدند او فرزند صحابى پيامبر است گفتند: حديثى را كه از پدرت و او از پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم شنيده است براى ما نقل كن . عبدالله گفت : پدرم نقل كرد كه پيامبرصلّى اللّه عليه وسلم فرمود: ((پس از من فتنه اى رخ مى دهد كه قلب مؤ من در آن مى ميرد دران فتنه نشسته بهتر از ایستاده است وایستاده بهتر از رونده )). گفتند: با شنيدن اين حديث ، به خدا سوگند تورا به گونه اى مى كشتيم كه تا كنون كسى را چنان نكشته ايم . آنگاه دست و پاى او را بستند و همراه زن باردارش به زير نخلى كشاندند.
پس از آن عبدالله را در كنار نهر آوردند و مثل گوسفند سربريدند و به اين هم اكتفا نكردند و همسر او را نيز به قتل رسانده و شكم او را دريدند.

: المنتظم . ابن الجوزی


الكامل في التاريخ . ابن الأثير


تاريخ بغداد . الخطيب البغدادي

احسنت !

اسناد اين اثر صحيح است ؛

أخبرني الحسن بن محمد الخلال قال نبأنا عبد العزيز بن أبي صابر الدلال قال نبأنا يحيى بن محمد بن صاعد قال نبأنا أبو خيثمة علي بن عمرو بن خالد الحراني بمصر قال حدثني أبي قال نبأنا الحكم بن عبدة الشيباني البصري وهو جد الجروي لأمه عن أيوب عن حميد بن هلال عن أبي الأحوص قال كنا مع علي يوم النهروان فجاءت الحرورية فكانت من وراء النهر قال والله لا يقتل اليوم رجل من وراء النهر ثم نزلوا فقالوا لعلي قد نزلوا قال والله لا يقتل اليوم رجل من وراء النهر فأعادوا هذه المقالة عليه ثلاثا كل ذلك يقول لهم علي مثل قوله الأول قال فقالت الحرورية بعضهم لبعض يرى علي انا نخافه فأجازوا فقال علي لأصحابه لا تحركوهم حتى يحدثوا حدثا فذهبوا إلى منزل عبد الله بن خباب وكان منزله على شط النهر فأخرجوه من منزله فقالوا حدثنا بحديث حدثكه أبوك سمعه من رسول الله صلى الله عليه و سلم فقال حدثني أبي انه سمع من رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول تكون فتنة القاعد فيها خير من القائم والقائم فيها خير من الساعي فقدموه إلى الماء فذبحوه كما تذبح الشاة فسال دمه في الماء مثل الشراك ما أمذقر قال الحكم فسألت أيوب ما أمذقر قال ما اختلط قال وأخرجوا أم ولده فشقوا عما في بطنها فأخبر علي بما صنعوا فقال الله أكبر نادوهم أخرجوا لنا قاتل عبد الله بن خباب قالوا كلنا قتله فناداهم ثلاثا كل ذلك يقولون هذا القول فقال علي لأصحابه دونكم القوم قال فما لبثوا ان قتلوهم جميعا فقال علي اطلبوا في القوم رجلا يده كثدي المرأة فطلبوا ثم رجعوا إليه فقالوا ما وجدنا فقال والله ما كذبت ولا كذبت وإنه لفي القوم ثلاث مرات يجيئونه فيقول لهم هذا القول ثم قام هو بنفسه فجعل لا يمر بقتلى جميعا إلا بحثهم فلا يجده فيهم حتى انتهى إلى حفرة من الأرض فيها قتلى كثير فأمر بهم فبحثوا فوجد فيهم فقال لأصحابه لولا أن تنتظروا لأخبرتكم بما أعد الله تعالى لمن قتل هؤلاء

تاريخ بغداد - الخطيب البغدادي 1 / 205 - 206؛الناشر : دار الكتب العلمية - بيروت


أخبرنا إسماعيل بن إبراهيم عن أيوب بن حميد بن هلال عن رجل من عبد القيس كان مع الخوارج ثم فارقهم قال دخلوا قرية فخرج عليهم عبد الله بن خباب ... الخ

الطبقات الكبرى - ابن سعد 5 / 245 - 246؛الناشر : دار صادر - بيروت


حدثنا المقدام بن داود ثنا أسد بن موسى ( ح ) وحدثنا عبد الله بن أحمد بن حنبل ثنا شيبان قالا ثنا سليمان بن المغيرة : عن حميد بن هلال ثنا رجل من عبد القيس كان يجالسنا في المسجد الجامع قال : صحبت أصحاب النهر فكنت فيهم ثم كرهت أمرهم خشيت أن يقتلوني فبينا أنا مع طائفة منهم إذ أتينا على قرية وبيننا وبين القرية نهر إذ خرج رجل من القرية مروعا فقالوا له : كأنا روعناك ؟ قال : أجل قالوا : لا روع لك فقلت : والله يعرفوه ولم أعرفه فقالوا : أنت ابن خباب صاحب رسول الله صلى الله عليه و سلم ؟ قال : نعم ... الخ

المعجم الكبير - الطبراني 4 / 59 ح 3629؛الناشر : مكتبة العلوم والحكم - الموصل الطبعة الثانية ، 1404 - 1983م

حدثنا أبو يزيد القراطيسي حدثنا إسماعيل بن مسلمة بن قعنب حدثني أبي مسلمة عن أيوب عن حميد بن هلال : عن رجل من عبد القيس قال : كنت مع الخوارج فأتينا على رجل فقالوا : أنت عبد الله بن خباب صاحب رسول الله صلى الله عليه و سلم ؟ قال : نعم .... الخ

المعجم الكبير - الطبراني 4 / 60 ح 3630؛الناشر : مكتبة العلوم والحكم - الموصل الطبعة الثانية ، 1404 - 1983م


حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا إسماعيل أنا أيوب عن حميد بن هلال عن رجل من عبد القيس كان مع الخوارج ثم فارقهم قال : دخلوا قرية فخرج عبد الله بن خباب ذعرا يجر رداءه فقالوا لم ترع قال والله لقد رعتموني قالوا أنت عبد الله بن خباب صاحب رسول الله صلى الله عليه و سلم قال نعم قال فهل سمعت من أبيك حديثا يحدثه عن رسول الله صلى الله عليه و سلم تحدثناه قال نعم سمعته يحدث عن رسول الله صلى الله عليه و سلم أنه ذكر فتنة القاعد فيها خير من القائم والقائم فيها خير من الماشي والماشي فيها خير من الساعي قال فإن أدركت ذاك فكن عبد الله المقتول قال أيوب ولا أعلمه إلا قال ولا تكن عبد الله القاتل قالوا أأنت سمعت هذا من أبيك يحدثه عن رسول الله صلى الله عليه و سلم قال نعم قال فقدموه على ضفة النهر فضربوا عنقه فسال دمه كأنه شراك نعل ما أبذقر وبقروا أم ولده عما في بطنها جال اسناد اثر

مسند أحمد بن حنبل 5 / 110 ح 21101؛الناشر : مؤسسة قرطبة - القاهرة

اولی که از تاریخ بغداد است همگی روات ثقه و معتمد هستند بجز یک راوی آن که مستور است.

دومی که از ابن سعد است نیز همگی روات ثقه و معتمد هستند لکن راوی نهائی آن که "رجل من عبدالقدس" است مبهم است .

سوم و چهارم و پنجمی نیز روات ثقه و معتمد هستند بجز این که راوی نهائی مبهم است.

شیخ شعیب الارناؤوط در تحقیق حکم اسناد این اثر مروی مذکور می گوید:

رجاله ثقات رجال الشيخين والرجل المبهم الذي روى عنه حميد إن كان ثقة عنده فالإسناد صحيح والله تعالى أعلم

رجال آن از معتمدان ، رجال شیخان (بخاری و مسلم) است و این مردی که حمید از او روایت کرده مبهم است ، اگر نزد او ثقه و معتمد باشد پس اسناد صحیح است و خداوند متعال داناتر است.

حافظ هیثمی رحمه الله در بیان حکم حدیثی که از معجم الکبیر امام طبرانی رحمه الله است می گوید:

رواه أحمد وأبو يعلى والطبراني ...ولم أعرف الرجل الذي من عبد القيس،وبقية رجاله رجال الصحيح

احمد و ابویعلی و طبرانی آن را روایت کردند ف این مردی که از عبدالقیس است را نشناختم ، باقی رجال آن رجال صحیح هستند.

مجمع الزوائد 7 / 247 ح 12335؛دار الفكر، بيروت، طبعة 1412 هــــ

می گویم: اثری که از تاریخ بغداد نقل شد اسم آن مردی که حمید بن هلال از او روایت کرده مشخص شده و آن عوف بن مالك ابوالاحوص است که ثقه و مورد اعتماد بوده و سرانجام در زمان حجاج بن یوسف ثقفی توسط خوارج به قتل رسید. بنابراین اسناد باتوجه به شواهد آن تقویت شده و سنداً صحیح است.

به متن روایت بنگرید که آمده است : "فذبحوه كما تذبح الشاة" آمده که دلالت بر سربریدن به معنی ذبح آمده و به قرینه ی کلمه شاة (گوسفند) ، دقیقاً شبیه همان عملی است که خوارج این عصر انجام میدهند ، آنها را بر زمین می خوابانند و با چاقو از زیر گلو شروع به بریدن می کنند . لا حول و لاقوة الا بالله

با سند صحیح از حمید بن هلال روایت شده که سیدنا علی رضی الله عنه جنگ با خوارج را جایز نمی دانست تا این که آنها عبدالله بن خباب رحمه الله را به قتل رساندند.

اگر سیدنا علی رضی الله عنه در این عصر حضور داشتند چه بسا با خوارج عصر می جنگید.

در مسند امام احمد بن حنبل با سند صحیح یا حسن روایت شده است که سیدتنا عائشه رضی الله عنها از جریان جنگ سیدنا علی رضی الله عنه با خوارج را از عبدالله بن شداد پرسید ، عبدالله بن شداد بعد از توضیحاتی به این جا رسید که چه عواملی سبب شد سیدنا علی رضی الله عنه با خوارج بجنگد؛

قطعوا السبيل

سفكوا الدماء [بغير حق الله]

قتلوا ابن خباب

استحلوا أهل الذمة


نا امنی ایجاد کردند (یاغی گری)

ریختن خون ها به ناحق

ابن خباب را کشتند

خون اهل ذمه ( اهل کتاب =یهود و نصاری و مجسوس) را حلال دانستند

مسند أحمد بن حنبل 1 / 86 ح 656؛الناشر : مؤسسة قرطبة - القاهرة

المستدرك على الصحيحين 2 / 165 ح 2657؛الناشر : دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة الأولى ، 1411 - 1990م

هذا حديث صحيح على شرط الشيخين و لم يخرجاه

امام ذهبی رحمه الله نیز با حاکم نیشابوری رحمه الله در تصحیح اسناد این اثر موافقت نموده است.

در این حدیث سیدتنا عائشه رضی الله عنها برای سیدنا علی بن ابی طالب رضی الله عنه رحمت می فرستد (يرحم الله عليا ) و از اهل عراق بدگوئی می کند چون بر سیدنا علی رضی الله عنه دروغ بستند .
 

Moslim-Skin

Member
تاریخ ثبت‌نام
23/5/13
نوشته‌ها
22
پسندها
0
وب سایت
www.moslimskin.net
قطعا سهل انگاری عده ای در ایجاد چنین گروه هایی نقش داره . اما دوست عزیز نه اینکه بخاطر راست ازمایی حرف شما بلکه در کل خودم دوست دارم که بیشتر بدونم . سوالی که ازتون دارم انه که اسناد و مدارکی که :

الف : اسناد و مدارکی که خانواده های داعشی ها در زندان هستند و یا تحت شکنجه بوده اند

ب : اسناد و مدارکی که اصل نیروهای داعش (نه افرادی که اخیرا به دلایل مختلف به انها پیوسته اند ) اکثرا عراقی هستند


من الله توفیق

سلام علیکم
به همین اکتفا میکنم که همسر جناب آقای ابوبکر بغدادی در زندان بوده که میتونید از طریق اخبار پیدا کنید!
جناب ابوبکر بغدادی خودش عراقی هست و از عده کثیری از مردم عراقی نیز همراهیش میکنند و اینکه گفتید از سایر مردم هم هستند چون این شخص مثل من تو که فقط ندای مرگ بر آمریکا سر میدهیم نبوده عملی رفته میدان نبرد و جنگیده و بقیه رو دعوت کرده یعنی به حرفی که زده عملیش کرده طبیعیه مردم بهتر حرفش رو قبول میکنند. متأسفانه مشکل اینه که حرف هست و اما عمل نیست و مردم از کسی که حرفاشو عملی کنه خیلی زود دورش جمع می شوند!
 

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
سلام علیکم

به همین اکتفا میکنم که همسر جناب آقای ابوبکر بغدادی در زندان بوده که میتونید از طریق اخبار پیدا کنید!


همسر وی به نام "سجی حمید الدلیمی" که در سوریه زندانی بود، در چارچوب تبادل راهبه*های معلولا، از زندان آزاد شد.

برادر جان زندانی بودن همسر ایشون ربطی به عراق نداره البته شاید هزاران زن داشته باشه شما مشخص کنید که کدوم زنش رو منظورتون هست .

نگیده و بقیه رو دعوت کرده یعنی به حرفی که زده عملیش کرده طبیعیه مردم بهتر حرفش رو قبول میکنند.

اما من فکر میکنم که اقوام و قبایل عراق از ترس خوی وحشی گری این وحوش و نجات جان افراد قبیله هست که به اینها دست بیعت اجباری میدن .


چون شما فرمودید در اینترنت بگردم منم گشتم چیزایی پیدا کردم چیزایی پیدا کردم از قرار زیر هست


آن گونه که از شواهد برمی*آید، بغدادی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به همراه ابومصعب الزرقاوی(بنیان*گذارالقاعده*عراق درسال۲۰۰۳)، به افغانستان رفته بود. هسته اصلی گروهی که این روزها با نام «داعش» و بعدتر با نام «دولت اسلامی» شناخته می*شود، همان گروهی بود که در آن روزها در اطراف زرقاوی بودند

احتمالاً پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱، بغدادی از کشور افغانستان به خارج فرار کرد



ایمن الظواهری، جانشین بن لادن در القاعده، اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی، بغدادی را بر سر آنچه یک ماجرای جنگ قدرت گفته*شده از القاعده اخراج کرد، بغدادی خود را خلیفه خواند و داعیه حکومت بر همه مسلمانان را مطرح کرد، این در حالی بود که ملا عمر رهبر طالبان افغانستان نیز به نوبه خود، ادعای خلافت بر مسلمانان را دارد، و این ادعای وی به دهه ۱۹۹۰ بازمی*گردد و در آن زمان، بن لادن در این زمینه از وی حمایت کرده*بود. تصمیم بغدادی برای خلیفه خواندن خود، به معنای به چالش کشیدن مستقیمِ ملاعمر رهبر طالبان افغانستان، بود
.


طبق متن بالا تشکیل داعش ربطی به خود عراق و ماجراهایی که در عراق می باشد ندارد و صرفا اینها از اوضاع عراق سوء استفاده میکنند و میخواهند از اب گل الود ماهی بگیرند

ایشون هم قبلا ها احتمالا با همکاری دوستشون امریکا با شوروی میجنگیده حالا اومده جلو همپیمانان امریکایی خودش قد علم کرده و اعدای قدرت کرده و از اوضاع نابسامان میخاد سو استفاده کنه .

با توجه به اوضاعی که هست به نظر من این فقط جنگ قدرت هست و بس اینها تشنه ی قدرت هستند و اینبار با ادعای خلافت میخواهند مردم رو افیون کنند و به کرسی قدرت بنشینند .

ضمنا دوست عزیز شاید شما بر منابعی که ازشون استفاده کردم خرده بگیرید . اگر ممکنه منابع مورد تایید خودتون رو نام ببرید تا بهتر بتویم با هم مراوده داشته باشیم
 

سامان

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
193
پسندها
0


در مورد فلسطین ، 60 سال است که مظلوم واقع شده و سخت ترین جنایات بر علیه آنان اعمال شده توسط صهیونیسم


در تکمیل این بخش از سخنان برادر صدیق این موضوع مهم هست که :

پس از فروپاشی دولت عظیم واسلامی عثمانی دولتهای استعمارگر غربی این دولت بزرگ را به 21 بخش تبدیل کرده وهر بخشی را به یکی از حکام منطقه ای بخشیده ودر اصل جای پای خود را در سراسر کشورهای اسلامی محکم کردند
مثلا منطقه حجاز را که در دست شرفای مکه بود را به آل سعود بخشیدند ودر مقابل منطقه عراق و اردن را به دو پسر ( شریف عبدالله) حاکم حجاز دادند
در این تقسیم، منطقه فلسطین بدون حاکم اسلامی مانده به یهودیان تعلق گرفت

بسیاری از حکام کشورهای تازه تاسیس شده اسلامی که خود به نان ونوا وحکومتی رسیده بودند اصلا متوجه این موضوع نشدند (ویا شدند ومصلحت را در سکوت دیدند)که فلسطین وقدس از مراکز مهم اسلامی است وبایستی حاکمی مستقل از مسلمین در انجا حکومت کند .

و این شد که فلسطین از دست مسلمانان خارج و تحویل یهود گردید

اگر دوستان توافق کنند این سیر تاریخی را در تاپیکی جداگانه ادامه میدهم
 
آخرین ویرایش:

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
اهل ذمة ، ذمة الله و رسوله هستند...

اخراج مسیحی های شهر موصل توسط داعش خارجی

داعشی های خارجی که مدعی اسلام و جهاد هستند ، تمام مسیحی های ساکن موصل را وادار به خروج از شهر موصل می کنند.


http://islamion.com/news/15972


داعش خارجی سه شرط را در مقابل مسیحی های موصل قرار داده است:

اول: اقرار به شهادتین و نیز شهادت به بندگی سیدنا عیسی علیه السلام ، دخول به اسلام

دوم : پرداخت جزیه (80 دلاری) سالانه برای مردان و معافیت کسانی که قادر به پرداخت نیستند.

سوم: خروج از شهر با امنیت و بدون قتل لکن جنگ بعد از آن.

http://nusr.net/1/index.php/ar/dawla/dawla-hadm/1262-dawla-hadm-92


سیدنا و مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم می فرماید:

من قتل معاهدا لم يرح رائحة الجنة وإن ريحها ليوجد من مسيرة أربعين عاما

هرکس معاهدی ( اهل ذمه = نصاری ، یهود ، مجوس ساکن کشور اسلامی) را به قتل برساند بوی بهشت به مشامش نمی رسد و اگر چه بوی بهشت از مسافت چهل سالی به مشام می رسد.


صحيح البخاري 3 / 1155 ح 2995؛الناشر : دار ابن كثير ، اليمامة - بيروت
سنن النسائي الكبرى 4 / 221 ح 6952؛الناشر : دار الكتب العلمية - بيروت
سنن ابن ماجه 2 / 896 ح 2686؛ الناشر : دار الفكر - بيروت



درحدیثِ صحیح،سیدنا و مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم می فرماید:

ألا من ظلم معاهدا أو انتقصه أو كلفه فوق طاقته أو أخذ منه شيئا بغير طيب نفس فأنا حجيجه ( أي أنا الذي أخاصمه وأحاجه ) يوم القيامة

آگاه باشید ! هر کس به معاهدی (اهل الکتاب) ظلم کند یا او را کوچک شمارد یا چیزی بیشتر از طاقتش بر او مکلف نماید و یا چیزی بدون رضایت نفس از او بگیرد، در روز قیامت با من طرف است.


سنن أبي داود 2 / 187 ح 3052؛الناشر : دار الفكر - بیروت
سنن البيهقي الكبرى 9 / 205 ح 18511؛الناشر : مكتبة دار الباز - مكة المكرمة ، 1414 - 1994 هــ


این حدیث را شیخ آلبانی صحیح دانسته است. رجوع شود به : السلسلة الصحيحة ح 445 .

شاید گفته شود با تعیین این سه شرط از سوی داعش برای مسیحیان استان نینوا (شهر موصل) دلیلی بر برخورد اسلامی با آنها از جانب داعش است. در پاسخ گفته می شود:
اولاً این مسیحیان در ابتدا در کشوری هستند که غالب آن مسلمان هستند و زیر نظر رجال مسلمان اداره می شود ولو این که احکام اسلامی به طور کامل اقامه نشود لکن این تعطیل احکام محسوب می شود نه کفر به آن.
ثانیاً هنگامی که این داعش خود را کاسه ی داغ تر از اتش دانسته و دولت اسلامی را محدود به قلمروی خویش میداند به این معنی است که سایرین کافر هستند ولو این که در سخن صریحاً قائل نباشد هرچند در ابتدا بسیاری را بدون اقامه ی دادگاه عادله و غیره بدون جرم به قتل رسانده است.
ثالثاً اخذ جزیه در این حالت از مسیحیان موصل صحیح نیست چرا که از آن طرف مسلمانان بسیاری در کشورهای مسیحی اروپائی و آمریکائی و غیره زندگی می کنند و این به منزله ی امان است ، و این سبب تشدید برخورد مسیحیان و دولت های آنان با مسلمانان در آنجا می شود که خوشایند نیست که البته داعش با این کارش به نوعی ممکن است قائل به کفر آن مسلمانان باشد مگرنه هرگز چنین عملی نابخردانه را انجام نمیداد. از طرفی این قهر و زور است و صرف اختیار نیست چرا که باتوجه به شواهدی که موجود است داعش خارجی بر مسیحی های عراق و سوریه شدید ترین برخوردهایی را داشته و اماکن مقدسه و قبرستان آنها را تخریب و یا مورد هجوم خود قرار داده است. این چه اختیاری است که قبل از آن با زور با آنها برخورد شده است ؟!


 

سامان

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
193
پسندها
0
با تشکر از برادر بزرگوار صدیق که این روایات را برایمان بازگو کردند

و در راستای این سفارشات پیامبر (صلی الله علیه وسلم) علمای اسلامی هم در کتبشان این موضوع را بازگو کرده اند

از جمله :



امام محمد عبده در کتاب " الإِسلام والنصرانية " در مورد اهل ذمه و سرزمینهای کفار که به دست مسلمین فتح میشوند می گویند :


" الإِسلام كان يكتفى من الفتح بإدخال الأرض المفتوحة تحت سلطانه ، ثم يترك الناس وما كانوا عليه من دين . ثم يكلفهم بجزية يدفعونها لتكون عوناً على صيانتهم والمحافظة على أمنهم فى ديارهم ، وهم عقائدهم ومعابدهم وعاداتهم بعد ذلك أحرار " .

ترجمه :

اسلام به فتح سرزمینها و داخل شدن در آنها وسلطه بر آنها کفایت کرده است .سپس مردم آن سرزمینها را به داشتن دین خودشان ازاد میگذارد و آنها را به دادن جزیه مکلف میکندتا در مقابل از آنان در امنیت در مناطقشان محافظت ویاری کند .آنان در عقائدوعبداتگاهها و آداب و رسومشان آزادند.
 
بالا