چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا (ع) را بدهیم؟

[زلال]

سوالی هست که از خیلی وقت ذهنم را مشغول کرده

چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا (ع) را بدهیم؟
چرا باید به خاطر گناه آنها از بهشت رانده شویم

​

 

[mahan-geo]

ان شالله من هم منتظر هستم که دوستان در این باره صحبت کنند .

 

[هو الحق]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اشتباهی که در سوالتان هست این است که فکر میکنید ما تقاص پس میدهیم در حالی که حکمت این اقتضا را میکند
فرض کنید من در روستا زندگی میکنم و فقیر هستم آیا این تقاص هست که خانواده من ، من را در انجا بدنیا آوردند و در جایی بهتر بدنیا نیاوردند؟ مسلما خیر آنها هر جایی که رفتند و یا رسیدند بابت اختیاری که داشتند بوده حال چه جای خوب و چه بد ما هم این فرصت را داریم که مکان خود را انتخاب کنیم اگر از این مکانی که هستیم ناراضی هستیم میتوانیم نقل مکان کنیم و جایی بهتر برویم

 

[زلال]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اشتباهی که در سوالتان هست این است که فکر میکنید ما تقاص پس میدهیم در حالی که حکمت این اقتضا را میکند
فرض کنید من در روستا زندگی میکنم و فقیر هستم آیا این تقاص هست که خانواده من ، من را در انجا بدنیا آوردند و در جایی بهتر بدنیا نیاوردند؟ مسلما خیر آنها هر جایی که رفتند و یا رسیدند بابت اختیاری که داشتند بوده حال چه جای خوب و چه بد ما هم این فرصت را داریم که مکان خود را انتخاب کنیم اگر از این مکانی که هستیم ناراضی هستیم میتوانیم نقل مکان کنیم و جایی بهتر برویم

و علیک سلام
ما در این دنیا داریم تقاص پس می دهیم آدم و حوا (ع)از همان درخت خوردند چرا ما داریم تقاص پس میدیم اگر ادم از همان درخت نمی خوردما بهشتی بودیم
چرا باید حالا بخاطر گناه آنها از بهشت رانده شویم
لطفا به سوال بیشتر دقت کنید

 

[هو الحق]

مثالی روشنتر میزنم

فرض کنید شخص سالم، شخص عقیمی را به قتل رساند و اعدام شد آیا این ظلم هست ؟ طبق حرفی که زدید باید بگویید ظلم هست در حالی که ظلم نیست و قصاص نفس برابر نفس صورت گرفته

چرا این مثال طبق حرف شما ظلم هست ؟ چون شخص سالم دارای ذره ای می شد و با این اعدام کلیه ذریه ی او را به قتل رساند. ذریه ی او چه گناهی کردند ؟ اما میدانیم که فعلا ذریه ای در کار نیست و فقط یک نفس محاکمه شد پس عدل صورت گرفته زمانی عدل صورت نمیگرفته که ذریه ی او به دنیا امده باشند و دارای فرزندانی میشد و فرزندان او را چون از نسل او هستند اعدام میکردند اینجاست که باید بگوییم فرزندان او چه گناهی کردند

حضرت ادم هم زمانی که از بهشت هبوط کرد هنوز ذریه ای نداشته

 

[mahan-geo]

برادر هو الحق مثال شما در باره ذره ای که فرمودید درست است اما در باره سوال زلال چندان هماهنگی ندارد
عدالت که به معنی ایجاد فرصت های یکسان برای انسانها میباشد تحقق نمیابد

فرض کنید شما در منطقه محروم در مدرسه کپری و بدون امکانات زندگی میکنید و بچه هایی که در مناطق شهر نشین هستند امکانات بلایی دارند و از بیت المال بهره ی بیشتری دارند . ایا این عدالت است ؟ قطعا خیر . بلکه شرایط یکسان برای شما و ان بچه شهری ایجاد نشده و امکانات به صورت یکسان توزیع نگشته . اما اگر مثال یا راه حل ذره ای یا نطفه ای شما رو بکار ببندیدم خب باید بگیم چون نسل های گذشته ما اینجا زندگی کردن و از نطفه اونها بودیم پس عدالت هست.

 

[صدیق]

سوالی هست که از خیلی وقت ذهنم را مشغول کرده

چرا ما باید تقاص گناه حضرت آدم و حوا (ع) را بدهیم؟
چرا باید به خاطر گناه آنها از بهشت رانده شویم

​

بسم الله و به نستعین

اولاً ما تقاص گناه سیدنا آدم و حوا علیهما السلام را پس نمیدیم چرا که ما مکلف هستیم ؛

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ذاریات / 56

ثانیاً سیدنا آدم از بهشت اخراج نشد بلکه منتقل شد و جعل او و نسلش در زمین بر آن گواه است؛

إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً بقره / 30

ثالثاً سیدنا آدم علیه السلام توبه کرد ؛

فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ بقره / 37

رابعاً نهایت امر این که سیدنا آدم خروجش از بهشت تقاص عمل کرد خودش بوده ؛

وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى انعام / 164

خامساً ما ذُریه سیدنا آدم بنابه انجام اوامر و ترک نواهی مستحق بهشت هستیم در حالی که سیدنا آدم خود در بهشت بوده و تکلیفی بر او نبوده و اگه گفته بشه پس چرا در بهشت خداوند به او و همسرش دستور می دهد که از درخت نخورن (= وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ) ؟ در جواب میشه این طور گفت که بهشت محل تکلیف نیست پس مراد از بهشت آن بهشتی که مقصود و مأوای بهشتیان با آن اوصاف زیبایی که در قران برایش ذکر شده نیست همانطور که برخی از علما بر این قول هستن لکن جمهور اهل سنت خلاف این رأی هستن و قول صحیح آن است که تکلیف بر انسانها این دنیا برقرار و معنا داره و در بهشت معنایی نداره و عمل سیدنا آدم علیه السلام در خصوص نهی که از او شد به دو دلیل بود اول وسوسه ی شیطان و دوم فراموشی اصل نهی ، البته بنابه آیه قرآن در کنار آن درخت ممنوعه نگهبانانی بودند از ملائکه لکن ظاهراً از باب تحذیر بودن - الله اعلم - عتاب در خصوص سیدنا آدم علیه السلام هم ممکنه از باب ترک تحفیظ اسباب همون فراموشی باشه نه انجام معصیت و این نوع اعمال برای انبیاء و یا اولیاء الله پیش میاد (سیئات الابرار ).

اگه باز گفته بشه چگونه سیدنا آدم از بهشت منتقل شدن در حالی که خود قران به صراحت فرموده آنها اخراج شدن (=فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ )؟ در جواب گفته میشه این خروج به راحتی و نعمات بهشت بوده نه از خود بهشت چون خروج از بهشت به معنی ترک مطلق نبوده در اینجا ، برای همین سیدنا آدم توبه کرد و جعل سیدنا آدم به عنوان خلیفه و بعد از او ذُریه اش دلالت بر تنزل از علو مکان بوده نه خروج و اخراج در ایه بر راحتی که در آن بوده اطلاق شده همانطور که مفسران به ان اشاره کردند.

برای پاسخ گویی کامل و مفصل به این سؤالات و دیگر سؤالات در این باب به تفسیر امام فخرالدین رازی ذیل آیه 36 / بقره مراجعه شود.

 

[asemani]

یه سوال هم برای من پیش آمد اینکه این کارحضرت آدم و حوا (ع) گناه نامیده می شود و یا اینکه یک خطا و لغزش بود؟

 

[mahan-geo]

یه سوال هم برای من پیش آمد اینکه این کارحضرت آدم و حوا (ع) گناه نامیده می شود و یا اینکه یک خطا و لغزش بود؟

فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ [٢٠:١٢١]


سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتیشان فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد!



وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ [٢:٣٥]

و گفتیم: «ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن؛ و از (نعمتهای) آن، از هر جا می*خواهید، گوارا بخورید؛ (اما) نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.


وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا [٢٠:١١٥]

پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم؛ امّا او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم!





فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ ۚ وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ [٢٠:١٢١]

سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتیشان فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و برای پوشاندن خود، از برگهای (درختان) بهشتی جامه دوختند! (آری) آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و از پاداش او محروم شد!

﴿١٢١﴾

ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ [٢٠:١٢٢]

سپس پروردگارش او را برگزید، و توبه*اش را پذیرفت، و هدایتش نمود.

﴿١٢٢﴾

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ [٢٠:١٢٣]

(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می*شود، و نه در رنج خواهد بود!

 

[زلال]

می خواستم جواب دوستان بدم ولی به خاطر اینکه یکی از کاربران بهم گفت کفر نگو منم دست کشیدم تا همینجا که بهم کمک کردید ممنون
نمیشه با خودت تفکر کنی که ادما از لحاظ دیگه بهت میگن کفر نگو

 

[ترانه]

اقا یا خانم زلال

تو به گناه این که ادم و حوا مرتکب گناه شدن از بهشت رانده نشدی بلکه بخاطر این که خداوند از قبل تو رو می شناخت و میدونست اگر تو هم در جای ادم قرار میگرفتی باز مرتکب گناه میشدی و گواه ان اینست که این دنیا همان بهشت مقدمه اخرت تقدیم بتو اگر گناه نکردی خانه ات بهشت بتو تقدیم خواهد شد ثابت کن در دنیا گناه نمی کنی انگاه در اخرت اعتراض کن نه اگر من بودم گناه نمیکردم تا زمانی که مرتکب گناه میشوی چگونه میتوانی معترض شوی بجرم گناه ادم از بهشت دوری ؟

در ضمن خداوند خود فرموده اگر مردم شهری همه اهل خیر میشدن همه نعمات بر اونا جاری میشد پس اگر نعمتی سلب میشه مال کفران نعمت هست و اگر دنیا با بهشت بودنش فاصله گرفته از گناهکاری همه ماست

 

[هو الحق]

می خواستم جواب دوستان بدم ولی به خاطر اینکه یکی از کاربران بهم گفت کفر نگو منم دست کشیدم تا همینجا که بهم کمک کردید ممنون
نمیشه با خودت تفکر کنی که ادما از لحاظ دیگه بهت میگن کفر نگو

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت شما

نمیتوان گفت که سوال شما کفر هست چون این بستگی به هدف شما دارد . حقیقت اینه که اگر قصد شما از سوال کردن انکار عدل خداوند باشد باید گفت که مرتکب کفر و بی ادبی در مقابل عدل و علم بی انتهای او شده اید . اما اگر قصدتان فهم حکمت خداوند حکیم است بدون قصد انکار عدل خداوند خیلی هم خوب و پسندیده هست

موفق باشید