میانه روی در اسلام

  • نویسنده موضوع zohreh
  • تاریخ شروع

zohreh

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
976
پسندها
0
خداوند از امت اسلامی در سوره بقره به سبب پیروی از اسلام به عنوان «امت وسط» یعنی امت معتدل یاد کرده و می فرماید:

« وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَیکُونَ الرَّسُولُ عَلَیکُمْ شَهِیدًا ….»
« بی‏ گمان شما را ملت میانه روی کرده ایم (نه در دین افراط و غلوی می ورزید، و نه در آن تفریط و تعطیلی میشناسید. حق روح و حق جسم را مراعات می دارید و آمیزه ای از حیوان و فرشته اید) تا گواهانی بر مردم باشید (و بر تفریط مادیگرایان لذائذ جسمانی طلب و روحانیت باخته، و برافراط تارکان دنیا و ترک لذائذ جسمانی کرده، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را ازجاده اعتدال مشاهده نمائید) و پیغمبر (نیز) بر شما گواه باشد (تا چنانکه دسته ای از شما راه او گیرد و یا گروهی از شما از جاده سیرت و شریعت او بیرون رود، با آئین و کردار خویش بر ایشان حجت وگواه باشد).. …..». (بقره/۱۴۳)

برای فهم دقیق «امت وسط» جای خود دارد گریزی به «فی ظلال» سید قطب شهید بزنیم آنجا که می فرماید:« ملت مسلمان ملت وسطی است با تمام معانیی که وسط دارد،چه از وساطت به معنی حسن و فضل باشد، یا به معنـی اعتدال و میانه روی،یا به معنی وسط مادی حسی…

«* اُمّة وسطاً » ملت وسط و میانه روی است در جهان بینی و اعتقاد… نه در روحانیت صرف غلو و افراط می*کند، و نه در مادیت تنها فرو میرود و ماندگار میشود. بلکه از فطرت پیروی میکند که در روحی مجسم و نمودار است که جامه جسد به تن کرده است، یا جسدی است که لباس روح به تن دارد. چنین ملتی میکوشد تا به این وجود دو قلو پرداخته انرژیهای دو بعدی مادی و معنوی، حق کاملی از هر نوع توشه ای که لازم دارد عطاء کند، و به تکـاپو می ایستد تا زندگی را بالا برد و بدان رفعت بخشد، همزمان با چنین کاری سعی میکند زندگی را حفظ نماید و آن را امتداد دهد، و بدون هیچگونه تفریط و افراطی، بلکه برعکس، با میانه روی و هماهنگی و اعتدال، همه ی توان خویش را درجهان علائق و اشواق، و در جهان کششها وجذبه ها، به کار میگیرد.( سید قطب،۱۹۸۸،ج۱،ص۱۳۱)

« *اُمةً وسطاً» ملت میانهروی است در رابطه ها و پیوستگیها… نه شخصیت فرد و ارکان او را نادیده میگیرد،و نه شخصیت او را در شخصیت جامعه یا دولت محو میگرداند، همچنین اورا رها نمیسازد تا به فرد خودخواه و حریصی تبدیل شود که به فکر کسی و چیزی جز خود نباشد…تنها آن اندازه از انگیزه ها و نیروها را به کار میگیرد که وسیله حرکت و رشد گردد. و ازکششها و ویژگیها تنها آن اندازه سر راه او به وجود می آورد وچوب لای چرخ و دهنه به دهان اسب نفس می اندازد که جلو غلو و سرکشی او را بگیرد،و از رغائب و علائق آن مقدار در اختیارش میگذاردکه رغبت فرد را در راه خدمت به جامعه برانگیزد،واز تکالیف و واجبات آن اندازه برای فرد مقرر میداردکه او را خدمتگزار جامعه نماید، و جامعه را هم ضامن و مسوول فردکند، و درنتیجه فرد وجامعه را هماهنگ و همگام گرداند.» (سیدقطب،۱۹۸۸، ذیل آیـه)

بدین ترتیب خداوند مسلمانان را در قرآن از حقیقت مقام و مکانی که در این زمین دارند، و از حقیقت نقشی که در زندگی بشریّت بر عهده ایشان است و ضروری است آن را ا یفاء کنند، آگاه می فرماید:
«کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ …..» (آل عمران /۱۱۰)
«شما بهترین ملّتی هستید که برای (سود) انسانها آفریده شده اید (مادام که) به کار شایسته دستور میدهید و از کار ناشایست باز میدارید و به خدا ایمان دارید……»
از این رو آنان را بهترین امتی می داند که در روی زمین ایجاد شده اند. امتی که اصل و اساس آن اعتدال و میانه روی درهمه چیز و همه کار است و از این رو امت شاهد و نمونه و سرمشق برای سایر امم می باشند.

به قول شهید عقیده اسلامی «سید قطب» در فی ظلالش، این چنین خداوند مسلمانان را به اصالت نقش شان واهمّیّت کارشان رهنمود می فرماید و آنان را از بزرگواری جامعه شان آگاه می نماید.و این چیزی است که لازم است امّت اسلامی آن را درک کند تا حقیقت و ارزش خود را بشناسد و بداند که او آفریده شده است تا پیشرو و پیشقراول بوده و آن را وظیفۀ امت اسلامی می داند زیرا این امت لازم است که همیشه در مرکز رهبری و پیشوائی سایر امم قرار داشته باشد.

تکامل شخصیت ایمانی مرهون اعتدال
جهانبینی و ایدئولوژی الهی، اعتدال را یکی از خطوط برجسته و مهم تکوین و تشریع می*داند. و در پی رسیدن به انسانی با شخصیت ایمانی کامل بطور متوازن در همه زمینه ها می باشد و از دیدگاه تعالیم وحی، چنین انسانی همان انسان معادل و متعادل است .

داشتن فکر و اندیشه اعتدال انسان را به دفاع در برابر کسانی می کند که در عرصه برون دینی اسلام را متهم به افراط و تفریط می نمایند واتهامات آنها را نیز هوشمندانه و حکیمانه با تمسک به آموزه های تعالیم وحی و سنت نبوی پاسخ محکم می دهد .

همین بینش و داشتن اندیشه میانه روی به عنوان یکی از اصول قابل توجّه در زمینه کشف نظر شارع در عرصه های گوناگون و کشف پاسخ دین به پرسشهای تازه و به عنوان یکی از ضابطه های اساسی در زمینه نظریه پردازی در علوم اسلامی و تولید علوم اسلامی جدید و در ساحت مهندسی توسعۀ متعالی و متعادل و طراحی نقشه جامع علمی و فرهنگی برای امت اسلامی، درخور به کار گیری و استفاده است . و به این دلیل، اندیشه ها و نظرات افراطی یا تفریطی نه تنها نمیتوانند ریشه در دین داشته باشند بلکه مخالف دین میباشند.

زیرا اسلام حقیقی و حرکت در راه درست و صراط مستقیم چیزی نیست به جز پرهیز از افراط و تفریط و حرکت بر روی خط میانه و متعادل؛ لذا بیداری اسلامی، اصول گرایی اسلامی و بازگشت به اسلام راستین، میسّر نمیشود مگر با رسیدن به اعتدال اسلامی و ارتقاء به جایگاه امت میانه که ثمرۀ آن برپایی تمدن اصیل اسلامی است.
وبه خاطر همین گرایش به اعتدال و میانه روی امری اجتناب ناپذیر است چرا که چنین رفتاری موجب می شود تا انسان در مسیر خردمندی و کمال گرایی قرار گیرد و گرفتار شرک درعقیده و عمل نشود و راه نقصان و باطل را نپیماید.

دست یابی به استقامت و قوام یابی در شخصیت و عمل اجتماعی از دیگر آثار و پیامدهای اعتدال گرایی بشر در زندگی است که در آیات ۶۳ و ۶۷ سوره فرقان به آن توجه داده شده است. از نظر خداوند، انسان متعدل و میانه رو با رعایت تناسب و عدالت است که می تواند زندگی خویش را قوام بخشد و به استقامت دست یابد.

متأسفانه امروزه به خاطر عدم شناخت مرزهای اخلاقی و اعتقادی و نیز آشنا نبودن به آداب و رسوم و حدود معاشرتها، خیلی از ضد ارزشها و رذائل جایگزین فضائل شده است . انحرافات اخلاقی مانند تکبر و ذلت و نیز مشکلات اقتصادی مثل فقر و نداری، بخل و اسراف، همگی پیامد جامعه ای است که گرفتار افراط و تفریط شده است .
از آنجا که بینش و عقاید انسان در رفتار و عملکردش تأثیر دارد . پس اگر ایمان و عمل در کنار هم و مؤثر بر هم باشند ، در شرایط بحرانی هیچ گاه انسان دچار بی ثباتی عقیده و تردید نخواهد شد . با این نگرش صفات اخلاقی اش را در حدّ وسط نگه می دارد و در رفتارش با دیگران حدود و آداب اسلامی را رعایت می کند .
به عنوان مثال وقتی سخاوت، ملکه روح شد، آفتی چون دنیا دوستی و چشم و هم چشمی و بالاخره بسیاری از مشکلات اقتصادی و فرهنگی ریشه کن خواهد شد .

امام ابن القیم، میانه روی و اعتدال را یکی از چهار رکن اصلی میداند که اخلاق نیکو بر آن تکیه دارد که عبارتند از شکیبایی، پاکدامنی، شجاعت، اعتدال و میانه روی
پس هماهنگی روح و جسم و ایمان و عمل ، باعث رشد فکری و کسب ملکات اخلاقی شده که رشد و قدرت اقتصادی را به دنبال دارد.که همگی این موارد زمینه ساز عدالت اجتماعی است که بشریت انتظار آن را از مکتب تعالی بخش اسلام دارد .

روشهای زندگی فوق الذکر عواقب و نتایجی مخصوص به خود را در زندگی فردی و جمعی به دنبال خواهد آورد و آثار و تبعات متفاوتی را در جامعه ایجاد خواهد کرد. فرهنگ دینی اسلامی، بیش از هرچیز بر «میانه روی» در شیوه زندگی و روش سلوک تاکید میکند.
«میانه روی» اعتدال در همه امور است و به گفته سید قطب امت میانه رو، امتی مبتکر و خلاق است که دنباله رو اقوام گذشته نیست. نقطه شروع فلاکت امت اسلامی، وقتی بود که از اعتدال خارج گردید.

استاد قرضاوی در «خصائص التصور الإسلامیه» در این باره چنین می نویسد:« براین باورم که اعتدال و میانه روی در بینش ، منش و روش درمان تمامی دردها و حلال تمامی نابسامانیهای ناشی از پراکندگی، عقب افتادگی علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.برای رویایی با روند رو به رشد رویکردهای ناروا ،کج اندیشیهای کسل کننده و برداشتهای خانمان برانداز، بر ماست که جبهه و جناح معتدل، منهج میانه رویی و مفاهیم و مبانی اعتدال را توضیح داده و برای تبلیغ و تقویتش از تمامی تریبونها و رسانه ها استفاده نماییم. چرا که موضوع بسیار حساس و حیاتی است، و فکر می*کنم که یکی از مهمترین اولویتها و مسئولیتهای عالمان، اندیشمندان، مبلغان و تمامی کسانی که خود را حامل پیام پیامبر گرامی به شمار می آورند، این است که: برای غبارروبی از روی آینه اعتدال و پاک نمودن چهره پندارهای پذیرفته شده قرآن و سنت صریح پیامبر از تمامی توان و ظرفیت خویش بهره بگیرند.»(قرضاوی یوسف، ۱۴۱۹هـ .ق، ص۳۵۸ـ۳۵۹)

استاد محمود ویسی نیز در توضیح این مطلب چنین می نویسد:« باید بدانیم میانه گرایی و وسطیت به مثابه ی مدرسه ای است که نیاز اساسی عصر ما برای خروج موفق از بحرانهای گوناگون در عرصه*های مختلف می*باشد.لذا اگر به شکلی نهادینه شود که بتواند تفاوتهای فکری و فقهی و فردی و… را لحاظ نماید، محصول آن برداشت*های معتدل و میانه گرایانه خواهد بود.بنابر این مهم ترین نیاز امت اسلامی داشتن دیدگاهی روشن و کاربردی در رابطه با پروژه وسطیت می*باشد. لذا میانه گرایی یک حرکت اجتهادی نوگرا در معرفی دین اسلام بوده وبه صورتی است که بتواند با وضعیت موجود جهانی تعاملی دقیق وهوشمندانه داشته باشد و در عین التزام به مبادی و اصول با متغیرات و مسائل مستحدثه عالمانه و واقع بینانه برخورد نماید.پس وسطیت جامع میان اصالت و عصری بودن، ثوابت و متغیرات، عزیمت و رخصت و حفظ مقاصد شریعت به دور از هر گونه افراط و تفریط در حقوق و واجبات، دوری از تشدد در فروع و جزئیات و تساهل در اصول و کلیات، دوری از غلو در تعظیم عقل و تفریط در تحقیر آن است.
با قاطعیت می*توان گفت که میانه گرایی شریعت یکی از مهم ترین مبانی و ویژگیهای دال بر پویایی دین در پاسخگویی مستمر به سؤالات و معضلات بشر است و این خود منوط به استخراج و استنباط برداشتهای میانه گرایانه از دین به وسیله اهل فن است .زیرا طبیعت شریعت مشتمل برهمه ی ظرفیتهای لازم برای همنوا وهمگام شدن با همه ی تغییروتحولات وترقیات جامعه ی بشری است.
در این راستا بهره گرفتن از امکانات موجود برای تعمیق اندیشه ی وسطیت و بازخوانی ضرورت میانه گرایی در بینش و منش و برداشتهای کار آمد و مؤثر گامی ارزشمند در فرهنگ سازی و غنا بخشیدن به این مقوله ی فراموش شده می*باشد.»

نتیجه گیری
ــ با پژوهشی ژرف و عمیق می توان دریافت، همان گونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و آیات و روایات پیچیده شده، اصل اعتدال نیز در تشریع احکام لحاظ گردیده است .
ــ میانه روی اثرات مثبتی در زندگی انسان به جای می¬گذارد که برخی از آنها در دنیا و برخی در آخرت بروز میکند .

ــ اعتدال به عنوان یک اصل قرآنی در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی و تمامی فعالیت های سیاسی، اقتصادی و عقیدتی مطرح و در قلمرو اسلام، قلمرو وسیعی دارد و در همه جا به عنوان یک اصل خلل ناپذیر اسلامی و قرانی مطرح می گردد . این اصل قرآنی که منطبق با فطرت و عقل خدادادی است اسباب رشد و کمال یابی انسان را رقم می زند ولی افراط و تفریط موجبات سقوط انسان را فراهم می آورد .

ــ اگر کسی بخواهد به مسئولیت الهی خویش عمل کند می بایست در همه امور راه اعتدال و میانه روی را در پیش گیرد و با داشتن حدّ و اندازه در امور مختلف و محوری کردن اعتدال در تمام برنامه ها ، خود را به امّت وسط نزدیک نموده و با این روش آسایش و خوشبختی را نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز به همراه آورد.

ــ خداوند در بیان جامعه برتر و کامل و ارایه نمونه عینی آن، جامعه اسلامی و برتر را جامعه ای معتدل و میانه رو معرفی می کند که استقامت با این روش در ذات و نهاد آن سرشته می شود. (بقره آیه ۱۴۳) بنابر این، از نظر قرآن و اسلام، صراط مستقیم هر کس و جامعه ای، میانه روی و اعتدال در همه امور و اقتصاد در زندگی است.

ــ از آموزه های وحیانی قرآن و سنت نبوی و سیره سلف صالح برمی آید هرگونه خروج از حدود اعتدال و میانه روی و گرایش به دو سوی افراط و تفریط به معنای خروج از صراط مستقیم و جاده حقیقت وحقانیت و رهسپاری در بیراهه هبوط و سقوط فردی و اجتماعی ودست یابی به کمال و تقرب الی الله است.

ــ فرد مسلمان در خانواده نیز باید بین حق و تکلیف، تعادل را برقرار کند. اگر در همه امورات ، میانه*رو و معتدل باشد، خانواده اش نیز متعادل و موزون خواهد شد.
با اندکی تأمل و دقت در معنای لغوی و اصطلاحی میانه گرایی در مییابیم که امت مسلمان امتی است عادل، فاضل، معتدل، متوازن و به دورازهرگونه افراط و تفریط و بر صراط مستقیم در حرکت به سوی کمال مطلوب است.

در نهایت اسلام حقیقی و حرکت در راه درست و صراط مستقیم چیزی نیست به جز پرهیز از افراط و تفریط و حرکت بر روی خط میانه و متعادل*؛ لذا بیداری اسلامی*، اصول گرایی اسلامی و بازگشت به اسلام راستین*، میسّر نمی*شود مگر با رسیدن به اعتدال اسلامی و ارتقاء به جایگاه امت میانه که ثمرۀ آن برپایی تمدن اصیل اسلامی است*.
 
بالا