صفات مومنین در قرآن

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
بسم الله، والحمدلله، والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله و صحبه و من والاه... اما بعد.


قرآن کریم بسیاری از صفات اهل ایمان را ذکر کرده و از مهم*ترین و مشهورترین صفات مؤمنان سخن گفته و آنها را دعوت کرده است که خود را بدین صفات، بیارایند تا حیاتی ایمانی و مبارک داشته باشند و به بهشت و پاداش و نعمت‏های الهی دست یابند. سخن قرآن درباره*ی صفات مؤمنان، فراگیر و گوناگون می*باشد و سوره‏های قرآن در هر دو دوران مکی و مدنی، پیرامون صفات مؤمنان بحث کرده است. پرداختن به صفات مؤمنان در تمام سوره*های قرآن، بیان*گر اهمیت این موضوع است و نشان می*دهد که یادآوریِ این صفات برای مسلمانان، حایز اهمیت است تا این ویژگی*ها را از یاد نبرند و عموم مسلمانان بر اساس این ویژگی*ها پرورش یابند.

در این پست ان شاء الله در هر پست یکی از صفات مومنین را می گذارم از الله متعال می خوام که به این بنده اش و تمامی اعضای سایت فائزین توفیق آراسته شدن به این صفات را بدهد.
342260_1361899894-copy.jpg

 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
الله متعال می‏فرماید:

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(1) الَّذِینَ هُمْ فى صلاتهِمْ خَشِعُونَ(2) وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضونَ(3) وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَوةِ فَعِلُونَ(4) وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(5) إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ(6) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِک فَأُولَئک هُمُ الْعَادُونَ(7) وَ الَّذِینَ هُمْ لاَمَنَتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَعُونَ(8) وَ الَّذِینَ هُمْ عَلى صلَوَتهِمْ یحَافِظونَ(9) أُولَئک هُمُ الْوَرِثُونَ(10) الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْس هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ(11) [المؤمنون:١-١١]

«به*راستی مؤمنان رستگار شدند؛ آنان*که در نمازهایشان، خاشعند و آنان*که از کارهای بیهوده روی*گردانند؛ و آنان*که زکات را به جای می*آورند؛ و آنان*که حافظ شرمگاه*هایشان هستند، جز بر همسرانشان و کنیزانشان که در این صورت سرزنش نمی*شوند؛ پس کسانی که در پیِ راه* دیگری باشند، تجاوزکارند. و آنان*که امانت*ها و پیمان*هایشان را رعایت می*کنند؛ و آنان*که بر نمازهایشان محافظت می*نمایند. ایشان، وارثان (بهشت برین) هستند که بهشت را به دست می*آورند و در آن جاودانه*اند».

در این آیه چندین صفت مومن بیان شده است که ان شاء الله در هر پست به بیان یک صفت می پردازیم
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
اولین صفت: خشوع در نماز


پیامبرصلی الله علیه وسلم فرموده است:

«مَا مِنِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلَاةٌ مَكْتُوبَةٌ، فَيُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُكُوعَهَا إِلَّا كَانَتْ كَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يُؤْتِ كَبِيرَةً، وَذَلِكَ الدَّهْرَ كُلَّهُ»
مسلم، مبحث الطهارة، شماره: ‏228؛ شرح النووی (3/112).

یعنی: «هر شخصی که هنگام نماز فرض، خوب وضو بگیرد و خشوع و رکوع نماز را به خوبی به جای آورَد، این نماز، کفاره‏ی گناهانی ست که پیش تر انجام داده است؛ به شرطی که مرتکب گناه کبیره نشده باشد. و این امر همه‏ی عمر را در بر می‏گیرد».

به چند دلیل، نمازگزار باید در نمازش خشوع داشته باشد:
- به خاطرِ به یاد آوردن الله و ترس از تهدید او؛ همان طور که الله تعالی می‏فرماید:

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِي [طه:١٤]
«و نماز را برای یاد من برپا دار».

- نماز، ارکان و واجبات و سنت‏هایی دارد؛ و روح نماز، نیت و اخلاص و خشوع و حضور قلب می‏باشد؛ زیرا نماز، شامل اذکار و مناجات و افعالی است که در صورت عدم حضور قلب، هدف اذکار و مناجات، حاصل نمی شود؛ چراکه تلفظ عبارات نماز در صورتی که از دل برنخیزد، به مثابه ی هذیان می‏مانَد. هم چنین در صورت عدم حضور قلب، آن چه هدفِ افعال نماز است، حاصل نمی‏گردد؛ مقصود از قیام، اعلان آمادگی برای خدمت و عرض بندگی در برابر الله متعال می باشد و نیز هدف از رکوع و سجود، ذلت و تعظیم برای الله متعال است و این مقصود، بدون حضور قلب، حاصل نمی‏شود؛ زیرا هر فعلی که از مقصودش خارج گردد، تنها صورتی ظاهری خواهد داشت که فاقد اعتبار و ارزش می‏باشد. الله متعال می‏فرماید:

لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ [الحج:٣٧]
«گوشت و خونِ قربانی*ها به الله نمی*رسد؛ بلکه تقوا و پرهیزکاری شما به او می رسد».

یعنی: آن چه به الله متعال می‏رسد، وصفی ست که بر قلب انسان چیره می‏شود تا او را به اجرای اوامر و دستورات الهی، وادار کند؛ لذا حضور قلب در نماز، ضرورت فراوانی دارد.
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
دومین صفت مومنان:
روی‏گردانی از کارها و سخنان باطل و بیهوده

لغو، هر کلام بیهوده‏ای*ست که باید از آن اجتناب کرد؛ مانند: دروغ و دشنام و شوخی. منظور این است که مؤمنان، آن*قدر جدیت دارند که وقتی برای شوخی و سخنان بیهوده ندارند. الله متعال پس از آن*که مؤمنان را به خشوع در نماز متصف نمود، وصف روی‏گردانی از سخنان بیهوده و شوخی را ذکر فرمود تا برای آنان انجام یک عمل و نیز ترک کاری را که بر نفس انسان سخت و دشوار است، جمع نماید؛ یعنی ضرورت پای*بندی به پاره*ای از کارها و نیز اهمیت دوری از برخی از کارهای دیگر که هر دو، پایه و اساس تکلیف هستند. الله متعال می‏فرماید: «آنان*که در نمازهایشان، خاشعند. و آنان*که از کارهای بیهوده روی*گردانند‏»؛ یعنی از باطل روی‏گردانند. از دیدگاه برخی از علما، لغو، شامل شرک نیز می‏شود و شمارِ دیگری از علما، آن را شامل گناهان نیز دانسته*اند. افزون بر این*که لغو، شامل هر گفتار و کردار بی*فایده*ای*ست؛ چنان*که الله متعال می‏فرماید:

وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا [الفرقان:٧٢]
«آن‏گاه كه بر گفتار و كردار لغو و بیهوده مى‏گذرند، با بزرگوارى و متانت مى‏گذرند»
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
صفت سوم مومنان:
مؤمنان، نفس خود را با دادن زکات پاک می‏گردانند

الله متعال می‏فرماید:

وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ [المؤمنون:٤]
«و آنان*که زکات را به جای می*آورند».

رسول*الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«الطُّهُورُ شَطْرُ الإِيمَان، وَالْحَمْدُ للَّه تَمْلأَ الْميزانَ وسُبْحَانَ الله والحَمْدُ للَّه تَمْلآنِ أَوْ تَمْلأ مَا بَيْنَ السَّموَات وَالأَرْضِ وَالصَّلاَةُ نور، والصَّدَقَةُ بُرْهَانٌ، وَالصَّبْرُ ضِيَاءٌ، والْقُرْآنُ حُجَّةٌ لَكَ أَوْ عَلَيْك. كُلُّ النَّاس يَغْدُو، فَبائِعٌ نَفْسَهُ فمُعْتِقُها، أَوْ مُوبِقُهَا» مسلم، کتاب «الطهارة»، باب «فضل الوضوء» شماره‏‏‏ی: 223.

یعنی: «پاكيزگي، نصف ايمان است. و "الحمدلله" ترازو(ی نیکی*ها) را پُر مي*كند و "سبحان*الله و الحمدلله" فاصله*ی ميان آسمان*ها و زمين را پُر مي*كنند. نماز، نور است و صدقه، برهان؛ و صبر، روشنايي*ست. و قرآن، حجتی به نفع تو يا حجتی بر ضد توست. و همه*ی مردم شب را در حالی به صبح می*رسانند که درباره*ی خویشتن داد و ستد می*کنند؛ پس برخی، خود (را با انجام نیکی، از عذاب) رها می*نمایند و عده*ای، خود را (با انجام بدی) به هلاکت می**رسانند».

فرمود: «صدقه، برهان است»؛ یعنی صدقه، حجت و برهانی بر ایمان صدقه*دهنده می*باشد؛ زیرا منافق، صدقه نمی‏دهد؛ چراکه ایمان ندارد. پس هرکس صدقه دهد، صدقه‏اش نشان‏‏گرِ صدق و درستی ایمانِ اوست؛ لذا مؤمنان به وسیله‏ی زکات، جامعه را از شکاف و فاصله‏ی طبقاتی که از یک*سو ره*آورد فقر و از سوی دیگر، نتیجه*ی زراندوزی و رفا*ه*طلبی، مصون می‏دارند؛ پس زکات، امنیت اجتماعی را برای تمامی افراد جامعه ایجاد می‏کند. زکات، تأمین اجتماعی برای ناتوانان و درماندگان است و از فروپاشی و از هم گسیختگی جامعه، پیش*گیری می‏کند. (الحیاة فی القرآن الکریم، اثر حزمی جزولی)
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
چهارمین صفت مومنان: حفظ شرمگاه

الله متعال می‏فرماید:
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ [المؤمنون:٥-٧]
«و آنان*که حافظ شرمگاه*هایشان هستند، جز بر همسرانشان یا کنیزانشان که در این صورت سرزنش نمی*شوند؛ پس کسانی که در پیِ راه* دیگری باشند، تجاوزکارند».

مؤمنان، کسانی هستند که عفت و پاک*دامنی را دوست دارند و بر پاکی خودشان و جامعه شان، محافظت می‏کنند. حفظ شرمگاه، طهارت روح است و بدین*وسیله، نفس و خانواده و جامعه، از آلودگی و پلیدیِ روابط نامشروع مصون می*مانند و قلب‏ها از چشم دوختن به غیرحلال حفظ می‏شود و جامعه از افسارگسیختگی در زمینه*ی شهوت‏های بدون حساب و از فساد و تباهی خانواده‏ها و نسب‏‏ها، محفوظ می‏گردد.([1]) حفظ شرمگاه‏، اجتناب از نزدیکی با همسر از دُبر و نزدیکی با او در اثنای قاعدگی و در حالت روزه و احرام حج را نیز شامل می‏شود. حفظ شرمگاه مقتضیِ بستن راه‏هایی*ست که به بی*بند و باری و روابط نامشروع می‏انجامد؛ به همین خاطر قرآن کریم، مسلمانان را به پایین انداختن چشمان و آشکار نکردن زینت امر کرده است؛ چون این کار برایشان پاکیزه‏تر است.([2])
الله متعال می‏فرماید:
قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [النور:٣٠-٣١]

«به مردان مؤمن بگو: چشمانشان را پایین بگیرند و شرمگاه*هایشان را حفظ کنند؛ این، برایشان پاکیزه*تر است. بی*گمان الله به کردارشان آگاه است. و به زنان مؤمن بگو: چشمانشان را پایین بگیرند و شرمگاه*هایشان را حفظ نمایند و زیور خویش را- جز آن*چه ظاهر است- آشکار نکنند و روسری*هایشان را بر گریبان*هایشان بیندازند و زیورشان را ظاهر نسازند، جز برای شوهر یا پدر یا پسر یا پدرشوهر یا برادر یا برادرزاده*ها یا خواهرزاده*ها و یا زنان هم*کیش خویش یا غلامانشان یا مردان پیر که به زنان بی*رغبتند یا کودکانی که به مسایل جنسی زنان آگاهی ندارند؛ و (زنان،) پاهایشان را به زمین نکوبند که زیورآلات پنهانشان جلب توجه کند. و ای مؤمنان! همه به*سوی الله توبه نمایید تا رستگار شوید».


اسلام، راه*کارهایی برای حفظ شرمگاه و عفت و پاک*دامنی، فرا روی مسلمانان قرار داده است:
- اسلام، بر خلاف مسیحیت، ازدواج را یک امر، غیرقابل گسستن قرار نداده است که زن و شوهر هیچ*گاه نتوانند از هم جدا شوند؛ بلکه اسلام، طلاق را در صورت عدم تفاهم یا عدم سازش زن و مرد یا اختلاف غیرقابل حلشان با یک*دیگر، و نیز در صورت ناتوانی جنسی یا بیماری شوهر یا تنگ‏دستی و یا غیبتِ طولانی*مدتِ او، مباح گردانیده است.
- اسلام، برای شوهر، طلاق و نیز ازدواج با بیش از یک زن را به شرط ایجاد عدالت در میان آنان، مباح نموده است.
- اسلام به کسی که توانایی هزینه و مخارج ازدواج را ندارد، دستور داده است که روزه بگیرد تا شهوتش را کنترل کند و شرمگاه و عفت خویش را حفظ نماید؛ رسول*الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«یا مَعْشَرَ الشَّبَابِ، مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»؛([3])
یعنی: «ای گروه جوانان! هریک از شما توانایی ازدواج دارد، ازدواج کند؛ زیرا این کار، جهت پایین انداختن چشمان مؤثرتر بوده و شرمگاه را بیشتر حفظ می‏کند و هر کس توانایی ازدواج را ندارد، باید روزه بگیرد؛ چون روزه، سپری برای اوست (و او را از ارتکاب گناه و دچار شدن به روابط نامشروع حفظ می‏کند)».

بدین صورت شریعت اسلام، همه‏ی دروازه‏های حلال را برای افراد پاک*دامن باز کرده و دروازه‏ی حرام را به روی آنان بسته است.([4]) علاوه بر این، جامعه‏ی اسلامی راستین، با جوامعی که عفت و پاک*دامنی را کنار گذاشته*اند، فرق دارد؛ زیرا نظام و قوانین جامعه*‏ی اسلامی، مردان و زنان را در زمینه*ی عفت و پاک*دامنی یاری می‏کند.([5])


([1])- فی ظلال القرآن، (4/2455).

([2])- الفضائل الخلقیة فی الإسلام، اثر احمد عبدالرحمن، ص244.

([3])- مسلم، کتاب «النکاح» باب «استحباب النکاح» شماره‏ی: 1400.

([4])- التشریع الجنائی الإسلامی، (1/642).

([5])- الفضائل الخلقیة فی الإسلام، عبدالقادر، ص245.
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
پنجمین صفت مومنان: امانت‏داری و وفای به عهد

الله متعال می‏فرماید:

وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ [المؤمنون:٨]

«و آنان*که امانت*ها و پیمان*هایشان را رعایت می*کنند‏».

یعنی هرگاه امانتی به آنان داده شود، در امانت خیانت نمی‏کنند؛ بلکه آن را به صاحبش پس می‏دهند و هرگاه وعده‏ای به کسی بدهند یا با کسی پیمانی ببندند، به آن وفا می‏کنند؛ نه مثل منافقانی که پیامبر صلی الله علیه وسلم درباره‏ی آنان فرموده است:

«آيَةُ المُنَافِقِ ثَلاثٌ: إِذَا حَدَّثَ كَذَب، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَف، وإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ»؛([1])
یعنی: «نشانه**ی منافق، سه چیز است: هنگام سخن گفتن، دروغ می*گوید؛ و چون وعده می*دهد، خُلف وعده می*کند؛ و هرگاه امانتی به او بسپارند، در امانت، خیانت می*نماید».


الله سبحانه و تعالی می‏فرماید:

إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا [النساء:٥٨]
«الله به شما فرمان می*دهد که امانت*ها را به صاحبانش باز پس دهید و هنگامِ داوری در میانِ مردم، عدالت را رعایت کنید. چه پندِ نیکی*ست پندی که الله به شما می*دهد! به درستی که الله، شنوای بیناست».

ابوذر رضی الله عنه می*گوید: گفتم: ای رسول*خدا! آیا مرا به کار (وظیفه*ای) نمی*گمارید؟ رسول*اللهr با دستش به شانه*ام زد و فرمود:
«يَا أبا ذَرٍّ إنَّكَ ضَعِيفٌ، وإنَّهَا أَمانَةٌ، وإنَّهَا يومَ القيامَة خِزْيٌ ونَدَامةٌ، إلاَّ من أخَذها بِحقِّها، وأدَّى الَّذِي عَلَيْهِ فِيها»؛([2])
یعنی: «ای ابوذر! تو ضعیف و ناتوانی و این مسؤولیت*ها، امانت است و روز قیامت مایه*ی رسوایی و پشیمانی خواهد بود؛ مگر برای کسی که آن را با رعایت حقّ آن بپذیرد و به وظیفه*ی خود در این مسؤولیت عمل نماید».


در این حدیث، پیامبر صلی الله علیه وسلم ولایت و سرپرستی را امانت نامیده است؛ زیرا رعایت عدالت، عدم سوءاستفاده*ی شخصی از مسؤولیت و هوشیاری نسبت به مصالح و منافع مردم، از ویژگی*های این امانت است.([3])

هم*چنین ابوهریره رضی الله عنه می*گوید: رسول*الله صلی الله علیه وسلم در مجلسی با مردم سخن می*گفت که در این میان بادیه*نشینی آمد و پرسید: قیامت چه زمانی*ست؟ رسول*الله صلی الله علیه وسلم به سخنان خود ادامه داد؛ برخی از حاضران گمان کردند که پیامبرصلی الله علیه وسلم پرسش را شنید، اما چون از آن خوشَش نیامد، پاسخی نداد و برخی دیگر گفتند: پیامبرصلی الله علیه وسلم سؤال را نشنید. بزرگوار پس از پایان صحبتش فرمود: «کسی که درباره*ی قیامت پرسید، کجاست؟» بادیه*نشین عرض کرد: من بودم ای رسول*خدا! رسول*الله
صلی الله علیه وسلم فرمود: «إذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ»؛ یعنی: «آن*گاه که امانت ضایع شود، منتظر قیامت باش». پرسید: امانت چگونه ضایع می*گردد؟ رسول*الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«إذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إلى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ»؛([4])
یعنی: «آن*گاه که کارها (=زمام امور) به نااهلان سپرده شود، منتظر قیامت باش».

الله متعال می‏فرماید:

وَإِن کُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ کَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَکْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَکْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ [البقره:٢٨٣]
«‏و اگر در سفر بودید و نویسنده*ای نیافتید، باید چیزی را به عنوان گِرُو، به بستانکار بدهید. و اگر به یک*دیگر اطمینان داشتید، پس آن*که امین قرار گرفت، باید امانتش را پس دهد و از الله که پروردگارِ اوست، پروا کند. و گواهی را کتمان نکنید و هرکس از اظهارِ گواهی خودداری کند، قلبش گنهکار است. و الله از آن*چه انجام می*دهید، آگاه است».




([1])- مسلم، کتاب «الإیمان» شرح النووی، (2/46).

([2])- مسلم، کتاب «الإمارة»، شماره‏ی: 1825.

([3])- الأخلاق الإسلامیة و أسسها، (1/605).

([4])- بخاری، کتاب «العلم» الحیاة فی القرآن الکریم، (2/439).
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
ششمین صفت مومنان :
پای*بندی بر نمازها

الله متعال می‏فرماید:
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ [المؤمنون:٩]
«و آنان*که بر نمازهایشان محافظت می*نمایند».

کسانی که بر اوقات نمازهایشان محافظت می‏کنند و نمازهای*شان را قضا نمی‏کنند و به چیزهای دیگری سرگرم و مشغول نیستند تا این*که وقت نمازشان سپری شود؛ بلکه به فکر نمازشان هستند تا آن را سرِ وقت ادا کنند.([1])
عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می*گوید: از رسول*الله صلی الله علیه وسلم پرسیدم: کدامین عمل نزد الله متعال، پسندیده*تر است؟
فرمود: «الصَّلاَةُ عَلَى وَقْتِهَا»؛ یعنی: «نمازِ سرِ وقت».
گفتم: سپس کدامین عمل؟ فرمود: «بِرُّ الوَالِدَيْنِ»؛ یعنی: «نیکی به پدر و مادر».
سؤال کردم: سپس چه عملی؟
فرمود: «الجِهَادُ في سَبِيلِ اللهِ»؛ یعنی: «جهاد در راه الله».([2])


([1])- تفسیر الطبری، (9/200).

([2])- مسلم، کتاب، «الإیمان» شماره‏ی: 137 شرح النووی، (2/73).
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
یکی دیگر از آیاتی که صفات مومنین رو برشمرده آیات 13 تا 17 سوره فرقان هست که چندین صفت برای عبادالرحمن ذکر میکنه که ان شاء الله در هر پست به یکی از اونا می پردازیم
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
آرامش و وقار و متانت

الله متعال می‏فرماید:

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا [الفرقان:٦٣]
«و بندگان پروردگار رحمان، كسانى‏ هستند كه روى زمين با آرامش و فروتنى راه مى‏روند».
یعنی با آرامش و وقار راه می‏روند؛ نه خرامان یا با تکبر و فخرفروشی؛ آنان نمی‏خواهند که در زمین، گناه و نافرمانیِ الله و تبهکاری روی دهد؛([1]) پس مؤمنان، کسانی هستند که در زمین، نه خواستار برتری*جویی و قدرتند و نه به دنبال فساد و تباهی.

الله متعال می‏فرماید:

تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[القصص:٨٣]
«‏این، سرای آخرت است که آن را برای کسانی قرار می*دهیم که خواهان فساد و برتری در زمین نیستند. و فرجام نیک از آنِ پرهیزکاران است».

منظور از آرامش و وقار، این نیست که مؤمنان هم*چون افراد بیمار، با حالت تصنعی و آن*قدر افتاده راه بروند که مانند افراد بیمار به*نظر آیند؛ زیرا سرور فرزندان آدم، پیامبرr به*گونه*ای راه می*رفت که گویی از سرازیری، پایین می‏آمد و گویی زمین برایش خم می‏شد؛ برخی از پیشینیان صالح، راه رفتنی را که این*گونه آرام و تصنعی باشد، مکروه دانسته‏اند.([2]) این آیه، بیان می‏کند که مؤمنان در زندگی دنیا به وسیله‏ی آرامش و وقار و متانت و تواضع، و این*که استکبار نمی‏ورزند و فخر نمی‏فروشند و در زمین به دنبال فساد و تباهی نیستند، از دیگران جدا و مشخص می‏شوند؛ زیرا کبر و فخرفروشی، خطر بزرگی برای حیات بشریت دارد؛ چراکه با وجود تکبر، دیگر، برای کسی احترام و هیبت و رعایت ادب باقی نمی‏ماند.([3])


([1])- تفسیر الطبری، (9/407).

([2])- تفسیر ابن کثیر، (3/279).

([3])- الحیاة فی القرآن الکریم، (2/443).
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
بردباری

الله متعال می‏فرماید:

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا [الفرقان:٦٣]
«و بندگان پروردگار رحمان، كسانى‏ هستند كه روى زمين با آرامش و فروتنى راه مى‏روند، و هنگامى كه افراد نادان، آنان را مورد خطاب قرار مى‏دهند، سلام- سخن مسالمت‏آميزی- مى‏گویند‏».

مؤمنان، افرادِ بردباری هستند که در برابر نادانیِ دیگران، جهالت نمی*ورزند و هرگاه نسبت به آنان نادانی و بی*ادبی شود، بردباری می‏کنند و انتقام نمی‏گیرند. روزِ خود را این*گونه می*گذرانند؛ اما شبِشان چگونه است؟ آری؛ بهترین شب است، سر پا می‏ایستند و اشک می‏ریزند و از الله متعال می‏خواهند که آنان را از آتش دوزخ آزاد کند و از گناهانشان درگذرد و از آنان خشنود شود.([1]) بردباری، یکی از ویژگی*های پسندیده*ای*ست که الله تعالی دوستش دارد؛ ابن*عباس رضی الله عنه می*گوید: رسول*الله صلی الله علیه وسلم به اشجّ عبدالقیس فرمود:

«إِنَّ فيكَ خَصْلَتَيْنِ يُحِبُّهُمَا اللَّه: الحِلْمُ وَالأَنَاة»؛([2])
یعنی: «در تو دو ویژگی*ست که الله دوستشان دارد: بردباری و درنگ در کارها (سنجیده عمل کردن)».


([1])- تفسیر الطبری، (9/409).

([2])- مسلم، کتاب «الإیمان» باب «الأمر بالإیمان بالله» شماره‏ی: 25.
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
نماز شب و شب زنده داری:

یکی از ویژگی*های صفات بندگان مؤمنِ الله، این است که بیشتر شب یا پاسی از آن را با نماز و عبادت زنده می‏گردانند؛ الله متعال، این صفت مؤمنان را در آیات فراوانی بیان فرموده است:
وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا[الفرقان:٦٤]
«و آنان كه شب را براى پروردگارشان با سجده و قيام مى‏گذرانند‏».

إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَکْبِرُونَ[السجده:١٥-١٦]
«تنها کسانی به آیات ما ایمان می*آورند که چون به آن پند داده شوند، سجده*کنان به زمین می*افتند و با حمد و ستایش پروردگارشان، او را به پاکی یاد می*کنند و ایشان تکبر نمی*ورزند. (شبانگاهان) پهلوهایشان از بسترها دور می*ماند و با بیم و امید، پروردگارشان را می*خوانند و از آن*چه نصیب*شان کرده*ایم، انفاق می*کنند».

کَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ [الذاريات:١٧-١٨]
«آنان فقط اندکی از شب می*خوابیدند. و سحرگاهان استغفار و درخواست آمرزش می*کردند‏».


مؤمنان در هنگام نماز و عبادت، دلشان از تقوا و ترس از عذاب جهنم، لبریز می‏شود. آنان با ترس و تضرع، و گریه و زاری رو به پروردگارشان می‏کنند تا عذاب دوزخ را از آنان دور بگرداند؛ الله متعال می‏فرماید:

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا[الفرقان:٦٥-٦٦]
«‏و آنان كه مى‏گويند: ای پروردگارمان! عذاب دوزخ را از ما (دور) بگردان؛ به‏راستی عذابش پايدار (و دشوار) است. بی‏گمان دوزخ، چه جای بدی و چه بد منزلگاهى*ست!»


الله متعال در آیه*ی دیگری می‏فرماید:

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْءًا وَأَقْوَمُ قِيلًا [المزمل:٦]
«‏بی*گمان قیام شب در هماهنگی (زبان و دل) مؤثرتر و در سخن، (یعنی در تلفظ و درکِ الفاظ) استوارتر است».


زیرا غلبه بر شیرینی خواب و جذابیت بستر پس از خستگی روز، بیش*ترِ بدن را در زحمت می‏اندازد؛ ولی این کار، اعلام سیطره‏ی روح و اجابت دعوت الله و ترجیح انس با اوست. به همین خاطر ذکر و راز و نیاز شب، استوارتر است؛ چراکه ذکر و دعای نیمه*شب، بسیار شیرین و پرحلاوت است و نماز خواندن و نیز مناجات و راز و نیاز در این وقت، خشوع و صفای خاصی دارد؛ شب*زنده‏داری با عبادت آرامش، صفا و نوری در قلب ایجاد می‏کند که چه*بسا نماز و اذکار روز، چنین نور و صفایی ایجاد نمی*کنند. پروردگاری که این قلب را آفریده است، می‏داند که چه چیزهایی قلب را سالم و پاک می‏گرداند و چه چیزهایی به قلب نفوذ می‏کند و در چه اوقاتی، قلب آمادگی و استعداد بیش*تری جهت گرفتن نور و صفا و آرامش دارد و چه اسبابی بیش*تر، قلب را مسخر خود می*کند و تأثیر بیش*تری در آن دارد.([1])


([1])- فی ظلال القرآن، (6/3746).
 

zohreh

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
976
پسندها
0
مومنین ارتباط قلبی با خداوند دارند قلب شان از یاد خداوند خوف دارد و هنگام شنیدن آیات الهی ایمان شان افزوده می شود ، و بر پروردگارشان توکل می نمایند .

انماالمومنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم واذا تلیت علیهم آیاته زادته ایمانا وعلی ربهم یتوکلون سوره انفال آیه2

مومنان حقیقی آنان هستند که چون ذکری از خدا شود (از عظمت و جلال خدا) دلهاي شان از ترس خداوند بلرزد وچون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر ایمانشان بیفزاید و به خدای خود در هر کار توکل کنند .
 
آخرین ویرایش:

zohreh

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
976
پسندها
0

مومنین از بدگماني، غيبت، بدگوئي و تجسس دوری می کنند .


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً

اي كساني*كه ايمان آورده*ايد دوري گزينيد از بعضي گمان*هاي (بد)، كه آن گمانها گناه است، و تجسس در عيوب ديگران نكنيد (از چيزهائي كه از بدي ايشان بر شما پنهان است) و غيبت و بدگوئي از يگديگر نكنيد.
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
رعایت اعتدال و میانه‏روی در انفاق:

یکی از ویژگی*های مؤمنان، اعتدال و میانه‏روی در انفاق کردن است. مؤمنان در انفاق خود، از اسراف و ریخت و پاش می*پرهیزند و بیش*تر از نیاز، انفاق نمی‏کنند و نسبت به زن و فرزندانشان، بخیل نیستند؛ بلکه در حقشان کوتاهی نمی‏کنند و مخارجشان را در حد توان خود و با رعایت اعتدال و به صورت متعارف فراهم می*سازند. بهترین کار، رعایت اعتدال و میانه*روی*ست؛ نه افراط، و نه تفریط. الله متعال مي‎فرمايد:
وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَکَانَ بَيْنَ ذَلِکَ قَوَامًا [الفرقان:٦٧]
«و آنان كه چون انفاق مى‏كنند، زياده‏روى نمى‏كنند و بخل نمى‏ورزند، و انفاقشان‏ همواره ميان اين دو حالت، در حدّ اعتدال است».
 
بالا