سحر و بيان حقيقت آن

ئه ستیره

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
925
پسندها
2
محل سکونت
زیر آسمان خدا




سحر و بيان حقيقت آن


الحمد لله رب العلمين والصلاة والسلام على المبعوث رحمةللعالمين وعلى آله الطيبين وصحبه أجمعينوبعد :
يكي از مخاطرات بزرگي كهجوامع را به فساد كشانده و خانواده ها را از يكديگر جدا نموده و مردم را دچار بلا وامراض كرده سحر و پيامدهاي ناپسند آن مي باشد.
پس بسيار ضروري است كه انسانهاحقيقت آن را فهميده ، خطراتش را بشناسند و از شر آن پرهيز نموده تا در انجام چيزيكه حكمش را نمي دانند نيافتند.
برادر و خواهر گرامي اين نكات مختصر را برايتبازگو مي كنم تا انشاء الله با بعضي از جنبه ها يش آشنا شده و قسمتي از مخاطراتش رابداني:



1- تعريف سحر و بيان حقيقت آن:
سحر در لغت بر چيزياطلاق مي شود كه پنهان بوده و سبب آن مخفي مانده باشد و به همين دليل عرب در مورداختفاي شديد مي گويد: مخفي تر است سحر.
و در اصطلاح شرعي چنانچه ابن قدامه (رح) در كتاب "المغني" مي گويد: عبارتست از گره يا وردي كه نوشته يا گفته مي شود و ياعمل چيزي كه بر بدن ، قلب و يا عقل شخص مسحور به صورت غير مستقيم تأثير بگذارد] .المغني 8/150[
- سحر داراي حقيقت و تأثير است و چه بسا شخص سحر شده مي ميرد ياطبع و عادتش تغيير مي كند . سحر در ناراحتي و از بين رفتن بدن داراي تأثير بوده ،*واين چيزي است كه تمامي علما بر آن اتفاق داشته و قرآن و سنت صحيح برآن دلالت مي كند] . رجوع شود به المجموع للنووي: 19/240و الفروق للقرفي:4/149,وغيره[
از جملهسحر آن است كه بوسيله ساحر و با كمك شيطاني كه او را در فساد و افساد ياري مي كندصورت مي پذيرد بگونه اي كه نفس ساحر با نفس شيطان متحد شده و بدينوسيله فساد ايجادمي كند و اين امر مبني بر سخنان و اعمال مخصوصي مي باشد كه از ساحر صادر شده و باقدرت خداوند بر ديگران تأثير مي گذارد كه اين نوع اول سحر است.
و نوع دوم: طلسم. عملي است كه ساحر به كمك شيطان يا بنا بر كار شيطان بر دستمال يا لباس يا فلزات ومانند اينها انجام مي دهد به شكلي خاص و در زماني خاص و با حجم و صورتي معين برايضرر رساندن به يك فرد يا افراد يا آنچه كه در اختيار دارد . اين مهمترين نوع ازانواع سحر است.



2- حكم سحر و بيان خطرات آن:
بايد يقين داشت كهسحر به وقوع نمي پيوندد مگر با ياري جستن از شياطين و بندگي آنها با قول و فعل وانجام محرمات و خبائث و مانند آنها و تمامي اينها كفر و شرك مي باشد كه برايمسلماني كه به خدا و روز آخرت ايمان دارد جايز نيست آن را انجام دهد.
دلايل كفرساحر بسيار است كه از جمله آنها:
الف:قال تعالى: (وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُوَلَكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة(
« و سليمان كفر نورزيد ولكن شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحرآموختند»


در استدلال به آيه مي توان گفت كه در اين آيه حكم صادر شده كفر است، كهبر سحر اطلاق شده و مبين اين موضوع است كه كه علت كفر،*سحر مي باشد.
ب ـقالتعالى: (وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌفَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِوَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِوَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِاشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِأَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ)(102البقرة(
«)هاروت و ماروت) به هيچ كسچيزي نمي آموختند مگر اينكه پيشاپيش به او مي گفتند: ما وسيله آزمايش هستيم كافرنشو. از ايشان چيزهايي آموختند كه با آن ميان مرد و همسرش جدايي مي افكندند و حالآنكه با چنين جادو نمي توانند به كسي زيان برسانند مگر اينكه با اجازه و اذن خداباشد. و آنان قسمتهايي را فرا مي گرفتند كه برايشان زيان داشت و بديشان سودي نميرساند و مسلما مي دانستند هر كسي خريدار اينگونه متاع باشد بهره اي در آخرت نخواهدداشت و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته اگر مي دانستند»
دلالت آيهرا از دو وجه مي توان بررسي نمود:
تصريح در اين امر كه يادگيري آن كفر است. بااين سخن خداوند كه (فلا تكفر(
صديق حسن خان مي گويد « آيه بر اين دلالت مي كندكه فراگيري سحر كفر است و ظاهر آيه بر عدم تفاوت بين معتقد و غير معتقد و بين كسيكه آنرا ياد مي گيرد تا ساحر شود و كسي كه آنرا براي دفع آن مياموزد، مي باشد» [نيلالمرام:21[



اينكه سحر هيچ نفعي ندارد و خداوند آنچه را كه در آن نفعي نيست رابراي بندگانش مباح ننموده.
و وجود نص بر اينكه هركس آنرا فراگيرد در آخرت نصيبينخواهد داشت و آنكس كه در آخرت نصيبي ندارد كافر است.




ج ـ قال تعالى : (وَلايُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى)(69/طـه) « و ساحر هر كجا كه رود رستگار نخواهدشد».
و نفي رستگاري در اينجا شامل هر رستگاري در دنيا و آخرت مي شود و اين دليلبر كفر است زيرا رستگاري به صورت كلي از كسي نفي نمي شود مگر از شخص كافري كه هيچخيري در او نيست.
و علما بر حرمت آموزش و فراگيري سحر اجماع دارند. ابن قدامهرحمة الله مي گويد: «آموزش و فراگيري سحر حرام است كه اختلافي در اين موضوع بين اهلعلم سراغ ندارم»
و امام ذهبي رحمة*الله در كتاب كبائر مي گويد: « سومين گناهكبيره سحر است زيرا شخص ساحر ناچار است كه كافر شود و خداوند متعال مي فرمايد: (وَلَكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ )(102البقرة)...تا آنجا كه مي گويد: پس مي بيني كه خلق كثيري از گمراهان وارد سحرشده و گمان مي كنند كه فقط حرام است و نمي دانند كه سحر كفراست و سيمياء(نوعي سحر) را فرامي گيرند كه عين سحر است و درباره عقد مرد با زنش كه سحر است و در محبت مردبه زن يا نفرت از او با كلمات مجهولي كه اكثر آن شرك و گمراهي است» ]الكبائر/14[
و شيخ حافظ حكمي مي گويد: و مي دانيم كه سحر انجام نمي شود مگر باكفر به خداوند متعال [ معارج القبول:1/512[



3- راه در امان ماندن ازسحر:
بهترين راه علاج سحر اين است كه شخص قبل از وقوع از آن دوري كند چرا كهپيشگيري بهتر از درمان است و ساحر انسان گمراهي است كه از شر و فساد خوشش ميايد واو براي عملي ساختن اغراض پليدش از شيطان ياري مي جويد و قرآن طريقه درامان ماندنمسلمان از شر شيطان و پيروان و يارانش را بيان نموده كه از جمله آن:
(1) خالصنمودن خويش و توحيد فقط براي خداوند و تفكر در اين موضوع كه هر سببي مسببي دارد وهر آنچه كه در ماحول او مي گذرد در دست خداوند است و اينكه هيچ چيز به او نفع ياضرري نمي رساند مگر با اذن و اراده خداوند متعال :(وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْأَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ )(102/البقرة(
« و آنها نمي توانند به احدي ضرربرسانند مگر با اذن خداوند»
(2) پناه بردن به خداوند از شيطان
خداوند متعالمي فرمايد: (وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ*وَأَعُوذُبِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ)(97-98/المؤمنون(
« و بگو پروردگارا خويشتن را ازوسوسه هاي اهريمنان در پناه تو ميدارم و خويشتن را در پناه تو مي دارم از اينكه بامن گرد آيند ».
(3) تقواي خداوند و محافظت بر اوامر و نواهي او
خداوند متعالمي فرمايد: (وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا)(2/الطلاق(
« هر كسكه تقواي خدا را پيشه كند برايش گشايشي حاصل مي شود»
وقال تعالى: (وَإِنتَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَايَعْمَلُونَ مُحِيطٌ)(120/آل عمران) « و اگر صبرو تقوا پيشه كنيد مكر آنها به شماهيچ ضرري نمي رساند براستي كه خداوند به آنچه انجام مي دهند احاطه دارد».
(4) توكل بر خداوند و اعتماد بر او از قويترين راهها براي دفع هر شرور ازانسان مي باشدو هركس كه بر خداوند توكل كند پس خداوند براي او كافي است و خداوند متعال ميفرمايد: (وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ) (3/الطلاق(





(5) محافظت بر اذكار روزانه از جمله اذكار صبح و شام و خوابو مانند آنها و صد مرتبه درروز لااله الا الله گفتن و قرائت دو آيه آخر سوره بقرة و خواندن آية الكرسي و مواردديگري كه در كتاب و سنت براي محافظت انسان مؤمن وارد شده است.



4- روشعلاج سحر:
خداوند هيچ مريضي را نازل نكرده مگر اينكه دوايي براي آن قرارداده و خداوند براي سحر هم همانند ديگر بيماريها داروهايي قرار داده تا بتوان آنرابرطرف نمود و از جمله آنها:
(1) از بزرگترين اسباب و قويترين آنها : در خواست ازخداوند متعال براي برطرف نمودن و رفع امراض يا آنچه كه به او رسيده و پناه بردنصادقانه و از روي اخلاص و فراهم نمودن اسباب اجابت دعا و محلهاي آن و خداوند متعالمي فرمايد: :( أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ ) (62/ النمل) « ( آيا بتها بهترند) يا كسي كه به فرياد درمانده مي رسد و بلا وگرفتاري را برطرف مي كند هرگاه او را به كمك طلبد».
(2) اوراد و رقيه شرعي بوسيلهكلام خداوند و كلام رسول الله صلي الله و عليه وسلم و هر كلام شرعي كه در آن شرك وكفر و پناه بردن به غير خدا يا مانند آن نباشد و با زبان عربي فصيح و مفهوم باشد واينكه اعتقاد داشته باشيم كه اين خود به خود هيچ تأثيري ندارد و سببي از اسباب ميباشد.


(3) بيرون آوردن سحر و باطل كردنش كه با از بين بردن ماده خبيث و نابود كردنآن صورت مي گيرد.
(4) استعمال داروهاي مباح كه پزشكان و اهل علم آنرا تشخيص دهندمانند خوردن هفت خرماي مدينه هر روز صبح كه از سحر قبل از وقوعش جلوگيري ميكند وبراي بعد از وقوعش هم سودمند مي باشد چنانچه در صحيح بخاري از روسول الله صلي اللهو عليه وسلم روايت شده كه :" من اصطبح بسبع تمرات من عجوة ـ وفي رواية من تمرالمدينة ـ لم يضره سحر ولا سم ذلك اليوم إلى الليل". هر كس صبح هفت خرماي مدينه رابخورد در آن روز تا شب هيچ سحر يا سمي به او ضرر نمي رساند.
و همچنين آنچه كهعلما از به كار بردن برگ سدرسبز و ديگر چيزهايي كه براي درمان سحر ذكر نموده اند . رجوع شود به سخنان ابن حجر در كتاب فتح الباري .[ فتح الباري: 10/233[
(5) حجامتدر مكاني كه سحر به آن آسيب رسانده و اگر اثر آن در عضوي باشد كه بتوان ماده آلودهرا از آن خارج

ساخت بسيار سودمند است.


اي برادر گرامي اينها اشاراتي بود حول اينموضوع مهم كه خطر آن عمومي شده و از خداوند متعال درخواست

مي كنم كه من و شما را ازشر اشرار و كيد فجار در امان بدارد و ضرر كساني كه بوسيله سحر دچار آسيب شده

اند رارفع بفرمايد.

و صلي الله و سلم علي نبينا محمد.






rjyrtjy






 
آخرین ویرایش:
بالا