رقیه شرعی چیست؟

[amo]

[FONT=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]در دنیایی که همه فکر میکنند امراض را دوا و دکتر رفع میکند و با علم میشه همه کار کرد رقیه شرعی با استفاده از قرآن و سنت به تازگی جای خود را در جوامع اسلامی کرده است و با رشد روز افزونی در حال شناخت و عمل است و این شامل بر فضل پروردگار رب العالمین بر بنده گانش است که قرآن را مایه شفاء قرار داده است[/FONT]
[FONT=&quot]هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاء(44 سوره فصلت)[/FONT]
[FONT=&quot]وَ نُنزّلُ مِنَ القُرآن ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ للمؤمنینَ(82 سوره اسراء)[/FONT]
[FONT=&quot]خداوند در این آیه از شفا استفاده کرده است نه دوا.چرا که دوا ممکن است شفا بخش باشد اما شفا به یقین است[/FONT]
[FONT=&quot]این سنت پسندیده باذن الله طوری عمل میکند که تمامی امراض مانند لکنت زبان و تیک داشتن(عادات ناپسند) و گرفتگی رگها و سرطان و بیماری هایی که از شدت خنده یا ترس و یا ناراحتی بوجود م آیند را می تواند رفع نماید.حتی در بیماری ام اس که تا کنون دارویی برایش یافت نشده است من در سه مورد با چشم خود دیده ام که قطعی بوده و صد در صد جواب داده است.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]3443 - [/FONT][FONT=&quot]حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ سَلَمَةَ حَدَّثَنَا زَيْدُ بْنُ الْحُبَابِ حَدَّثَنَا سُفْيَانُ عَنْ أَبِي إِسْحَقَ عَنْ أَبِي الْأَحْوَصِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ[/FONT]
[FONT=&quot]قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَلَيْكُمْ [/FONT][FONT=&quot]بِالشِّفَاءَيْنِ الْعَسَلِ وَالْقُرْآنِ[/FONT][FONT=&quot](سنن ابن ماجه)[/FONT]
[FONT=&quot]رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند بر شما دو چیز شفا است.قرآن و عسل[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]آیا شیطان می تواند باعث بیماری شود؟؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿ سوره ص آیه ۴۱﴾[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]همانطور که از آیه بالا نتیجه می شود شیطان باعث بیماری حضرت ایوب بوده است[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ حَدَّثَنَا أَبُو عَامَرٍ الْعَقَدِيُّ حَدَّثَنَا زُهَيْرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَقِيلٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ طَلْحَةَ عَنْ عَمِّهِ عِمْرَانَ بْنِ طَلْحَةَ عَنْ أُمِّهِ حَمْنَةَ بِنْتِ جَحْشٍ قَالَتْ[/FONT]
[FONT=&quot]كُنْتُ أُسْتَحَاضُ حَيْضَةً كَثِيرَةً شَدِيدَةً فَأَتَيْتُ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَسْتَفْتِيهِ وَأُخْبِرُهُ فَوَجَدْتُهُ فِي بَيْتِ أُخْتِي [/FONT][FONT=&quot]زَيْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي أُسْتَحَاضُ حَيْضَةً كَثِيرَةً شَدِيدَةً فَمَا تَأْمُرُنِي فِيهَا قَدْ مَنَعَتْنِي الصِّيَامَ وَالصَّلَاةَ قَالَ أَنْعَتُ لَكِ الْكُرْسُفَ فَإِنَّهُ يُذْهِبُ الدَّمَ قَالَتْ هُوَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ قَالَ فَتَلَجَّمِي قَالَتْ هُوَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ قَالَ فَاتَّخِذِي ثَوْبًا قَالَتْ هُوَ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ إِنَّمَا أَثُجُّ ثَجًّا فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سَآمُرُكِ بِأَمْرَيْنِ أَيَّهُمَا صَنَعْتِ أَجْزَأَ عَنْكِ فَإِنْ قَوِيتِ عَلَيْهِمَا فَأَنْتِ أَعْلَمُ فَقَالَ إِنَّمَا هِيَ رَكْضَةٌ مِنْ الشَّيْطَانِ فَتَحَيَّضِي[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در مورد همیشه حائض بودن زینب بنت جحش رسول الله می فرمایند که این شیطان است که باعث همچین مریضی ای می شود[/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]آیا پیامبر و صحابه رقیه شرعی خوانده اند؟؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صلى الله عليه وسلم - : «عُرِضَتْ عَلَيَّ الأُمَمُ، فَجَعَلَ النَّبِيُّ وَالنَّبِيَّانِ يَمُرُّونَ مَعَهُمُ الرَّهْطُ، وَالنَّبِيُّ لَيْسَ مَعَهُ أَحَدٌ، حَتَّى رُفِعَ لِي سَوَادٌ عَظِيمٌ، قُلْتُ: مَا هَذَا؟ أُمَّتِي هَذِهِ؟ قِيلَ: بَلْ هَذَا مُوسَى وَقَوْمُهُ. قِيلَ: انْظُرْ إِلَى الأُفُقِ، فَإِذَا سَوَادٌ يَمْلأُ الأُفُقَ، ثُمَّ قِيلَ لِي: انْظُرْ هَا هُنَا وَهَا هُنَا فِي آفَاقِ السَّمَاءِ، فَإِذَا سَوَادٌ قَدْ مَلأَ الأُفُقَ، قِيلَ: هَذِهِ أُمَّتُكَ، وَيَدْخُلُ الْجَنَّةَ مِنْ هَؤُلاءِ سَبْعُونَ أَلْفًا بِغَيْرِ حِسَابٍ». ثُمَّ دَخَلَ وَلَمْ يُبَيِّنْ لَهُمْ، فَأَفَاضَ الْقَوْمُ، وَقَالُوا: نَحْنُ الَّذِينَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاتَّبَعْنَا رَسُولَهُ، فَنَحْنُ هُمْ، أَوْ أَوْلادُنَا الَّذِينَ وُلِدُوا فِي الإِسْلامِ، فَإِنَّا وُلِدْنَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ - صلى الله عليه وسلم - فَخَرَجَ، فَقَالَ: «هُمُ الَّذِينَ لا يَسْتَرْقُونَ، وَلا يَتَطَيَّرُونَ، وَلا يَكْتَوُونَ، وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ». فَقَالَ عُكَاشَةُ بْنُ مِحْصَنٍ: أَمِنْهُمْ أَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «نَعَمْ». فَقَامَ آخَرُ فَقَالَ: أَمِنْهُمْ أَنَا؟ قَالَ: «سَبَقَكَ بِهَا عُكَاشَةُ». (بخارى:5705)[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ترجمه: ابن عباس رضي الله عنهما مي گويد: رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «امت ها به من عرضه شدند. يك يا دو پيامبر گذشتند وگرو هي همراه هر كدام از آنها بود. و پيامبري از آنجا گذشت كه هيچكس همراهش نبود تا اينكه گروه بزرگي به من عرضه گرديد. پرسيدم: اينها كيستند؟ امت من هستند؟ گفتند: اينها موسي و قومش هستند. به افق نگاه كن. ناگهان ديدم كه سياهي بزرگي, افق را فرا گرفته است. سپس به كناره هاي آسمان اشاره كردند و به من گفتند: اين طرف وآن طرف را نگاه كن. ديدم كه سياهي بزرگي، سراسر افق را فرا گرفته است. گفتند: اين, امت تو است كه هفتاد هزار نفر از آنان بدون محاسبه، وارد بهشت مي شوند». سپس رسول اكرم - صلى الله عليه وسلم - به خانه اش رفت بدون اينكه در اين مورد به آنها توضيحي بدهد. آنگاه مردم با يكديگر به گفتگو پرداختند وگفتند: ما كساني هستيم كه به خدا ايمان آورديم و از پيامبرش اطاعت كرديم .پس ما بدون محاسبه وارد بهشت مي شويم. يا اينكه آنها فرزندان ما هستند كه در دوران اسلام، متولد شده اند. زيرا ما در دوران جاهليت بدنيا آمده ايم. سرانجام، بگو مگوي مردم در اين زمينه، به اطلاع نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - رسيد. رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - بيرون آمد و فرمود: «آنها كساني هستند كه تعويذ (دم) نمي خواهند, فال نمي گيرند, داغ نمي كنند و به پروردگارشان، توكل مي نمايند». عكاشه بن مِحصن گفت: اي رسول خدا! آيا من از آنان خواهم بود؟ فرمود: «بلي». مردي ديگر برخاست وگفت :آيا من هم از آنها خواهم بود؟ فرمود: «در اين باره، عكاشه از تو سبقت گرفت».[/FONT]
[FONT=&quot]منظور از اینکه دم نمی خواهند به گفته علما این است که آن ها خود بر خودشان رقیه میخوانند و نیازی به رقیه خواندن دیگران ندارند[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:«[/FONT][FONT=&quot] لَا رُقْیَةَ إِلَّا مِنْ عَیْنٍ أَوْ حُمَةٍ[/FONT][FONT=&quot]»( [/FONT][FONT=&quot]احمد (4/436،438،446) و أبوداود (3884،3889) و الترمذی (2057)[/FONT][FONT=&quot]). «رقیه نیست؛ مگر برای چشم زخم و یا مار گزیدگی» یعنی هیچ رقیه و دعایی بهتر و شفابخش تر از رقیه، برای این دو کار نیست. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خودش رقیه و دعا خوانده و دیگران برایشان دعا و رقیه خوانده اند.[/FONT] [FONT=&quot]از جابر رضی الله عنه روایت است که گفت: دایی ای داشتم که وقتی کسی را عقربی نیش می زد او برایش دعا می خواند، وقتی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از دعا خوانی نهی کرد، او نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آمد و گفت: ای رسول خدا شما از رقیه و افسون نهی کرده ای و من کسی را که عقرب نیش بزند دم می کنم، پیامبر فرمود: «[/FONT][FONT=&quot] مَنْ اسْتَطَاعَ مِنْکُمْ أَنْ یَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْیَفْعَلْ[/FONT][FONT=&quot] » «هر کسی از شما که می تواند به برادرش فایده ای برساند این کار را انجام دهد»...[/FONT] [FONT=&quot]از عوف بن مالکت روایت است که گفت:|کُنَّا نَرْقِی فِی الْجَاهِلِیَّةِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ تَرَی فِی ذَلِکَ فَقَالَ اعْرِضُوا عَلَیَّ رُقَاکُمْ لَا بَأْسَ بِالرُّقَی مَا لَمْ یَکُنْ فِیهِ شِرْکٌ| صحیح مسلم (2200) .[/FONT][FONT=&quot][/FONT] [FONT=&quot]«ما در زمان جاهلیت رقیه می کردیم. گفتیم: ای رسول خدا آن را چگونه می بینی؟ فرمود: رقیه هایتان را برایم وصف کنید اگر در آن شرک نباشد اشکالی ندارد» [/FONT] [FONT=&quot]از انس بن مالکت روایت است که گفت:|رَخَّصَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فِی الرُّقْیَةِ مِنْ الْعَیْنِ وَالْحُمَةِ وَالنَّمْلَةِ| صحیح مسلم (2196) .[/FONT] [FONT=&quot]«رسول الله صلی الله علیه وسلم اجازه رقیه را برای عین، حمه و نمله داده است».{‏«العین». ‏ یعنی کسی که به اذن خداوند با چشمش به دیگری ضرر می رساند. «الحمة» همان سم است در تمام چیزهایی که سم وجود دارند مانند نیش مار، عقرب یا مانند اینها اجازه رقیه داده شده است. «النملة».جراحتی که از پهلو خارج می شود }[/FONT] [FONT=&quot]و از جابر بن عبداللهت روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: |مَنْ اسْتَطَاعَ أَنْ یَنْفَعَ أَخَاهُ فَلْیَفْعَلْ| صحیح مسلم (2199) .«هرکس می تواند که به برادرش نفع برساند پس این کار را انجام دهد». [/FONT] [FONT=&quot]از عائشه روایت است:|کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا اشْتَکَی مِنَّا إِنْسَانٌ مَسَحَهُ بِیَمِینِهِ ثُمَّ قَالَ أَذْهِبْ الْبَاسَ رَبَّ النَّاسِ وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِی لَا شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ شِفَاءً لَا یُغَادِرُ سَقَمًا| صحیح بخاری (5743) ، وصحیح مسلم (2191) .[/FONT] [FONT=&quot]«هنگامی که یکی از ما از دردش به رسول الله صلی الله علیه وسلم شکایت می کرد با دست راستش آن را مسح می*نمود سپس می فرمود: ای پروردگار مردم! بیماری اش را برطرف ساز و چنان شفایی عنایت کن که هیچگونه بیماری ای باقی نماند. چرا که تو شفا دهنده هستی و هیچ شفایی، بجز شفای تو وجود ندارد».[/FONT] [FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]آیا علمای بزرگ اهل سنت رقیه شرعی خوانده اند؟؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]علمای اهل سنت همچون امام احمد بن حنبل و شیخ الاسلام ابن تیمیه و ابن قیم راقی بوده اند طوری که ابن قیم کتابی به اسم زاد المعاد را برای شفا از طریق قرآن و سنت نوشته است و شیخ الاسلام ابن تیمیه در مورد شفا بودن آیات مختلف قرآن برای امراض مختلف تحقیقات زیادی کرده اند.شاگردان امام احمد بن حنبل بدلیل تقوایی که ایشان داشته اند کفش ایشان را در جلسات رقیه می بردند چون بوی ایشان را میداد و اجنه و شیاطین نسبت به ایشان واقعا حساس بودند[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]شرایط رقیه شرعی چگونه است؟؟[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اول از هر چیز خداوند شفا دهنده است نه قرآن و کلماتی که راقی بر زبان می اورد.پس راقی به سبب آن نباید بر هیچ کسی منت بگمارد.[/FONT]
[FONT=&quot]دوم اینکه رقیه با استفاده از آیات قرآن و دعا می باشد و نوشتن و تعویذ و آویزان کردن شرک محسوب می شوند و دور از شریعت اسلام هستند و استفاده از جن برای رفع مشکل می باشد که امری شرک آلود است[/FONT]
[FONT=&quot]سوم رقیه باید با نیت خوانده شود.یعنی نیت عمل را بیاریم و برایش از دعا و آیات قرآن استفاده کنیم[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]این تاپیک ان شاء الله ادامه دارد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

[نغمه]

خیلی جالب بود
منتظر ادامه هستیم

 

[ترانه]

درباره این که فرمودین شفا با عسل و قرآن هست خب این دقیقا حرف من هستش منم گفتم با قران همه ازین بابت محفوظن ولی شما گفتی "نه و قران دارای اثر موقت هستش "
در حالی که شیطان از خونه ای که در اون سوره بقره و مخصوصا ایه الکرسی قرائت میشه فراری هست و اگر خونه ای همیشه و هر روز معطر به عطر قران باشه دیگه شفای این گونه امراض قطعی هستش بقول خودتون شفا بیشتر از دوا اثر قطعی داره

درباره سخن حضرت ایوب هم دو نکته مهم وجود داره اول این که امت محمد مصطفی علیه السلام و الصلوه بهره مند از نعمت قرآن یا همون شفا هستن که در اعصار قبل نبود و دوم این که بحث حضرت ایوب میتونه باین دلیل هم بوده باشه که شیطان به وسوسه کسانی که در معرض ابتلا هستن بیشتر می پردازه و بیشتر سراغشون میره نه برعکسش یعنی این ابتلاس که شیطان رو جلب کرده و نه شیطان ابتلا رو یعنی ابتلا حضرت ایوب شیطان رو باونجا کشوند تا بیشتر بوسوسه حضرت بپردازه و ازین فرصت استفاده کنه چرا که شیطان چنین فرصت هایی رو برای از بین بردن ایمان بندگان از دست نمی ده و نفس ابتلا هم همینه و نه اونجور که شما گفتین شیطان خودش عامل ابتلا بوده و اینجا هم چنین اشاره ای بچشم نمی خوره
و حتی اگه گاهی شیطان عامل ابتلا هم نامبرده میشه دقیقا بخاطر توانایی اون بر این کار نیست بلکه بواسطه اعمال انسان گناهکار هست که بها دادن به امیال باعث ورود شیطان در نفس و کم کم چیرگی اون میشه عامل اصلی در عمل و نیت انسانه و نه در توانایی و چیرگی جن و شیطان
پس اگه جایی رقیه هم خونده شده شاید کسانی بیشتر سزاوار اون بودن که از قران فاصله گرفته اند و از نماز و عبادت به دور بودن مثلا برای شما قابل تصور هست که بر پیامبر اکرم رقیه خوانده بشه ؟در حالی که از پیامبران گرفته تا کمترین خلق خدا در معرض شیطان و وسواس او هستن و جایی در قران خلوص افراد باعث عدم تاثیر شیطان خونده میشه چه برسد به قران که تاثیر شفا بخشی داردیعنی اگر کسی بدرجه خلوص هم نرسد و گرفتار شده باشد راه شفایی برای او وجود دارد و این همان قرآن است
سخن اول قران بسم الله س همون بسم الله که کمترین تا بیشترین کار یک مسلمان باید بر پایه اون قرار بگیره یادمه در حدیثی با این مضمون دیدم که جنیان با فرد سر سفره می شینن اگه بسم الله بر اون غذا خونده نشه و اگه وسطش فرد بیادش بیاره اونا غذا رو قی می کنن حال فکر کنین کسی که همه کارش فقط با بسم الله باشه چقدر بهرمند ازین تاثیرات هست و حالا اینو گسترش بدین به زمانی که هر روز قرآن نه مثل یه قاب زیبا بر طاق خونه بلکه مورد قرائت قرار گرفته و در فضای خونه جاری باشه