الله خدای ما یا یگانه خدای ما؟

yasin90

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/13
نوشته‌ها
421
پسندها
0
سن
32
محل سکونت
ثلاث بابا جانی
[h=1][/h]



میان تصور ما از خدا و تصور قرآن از خدا تفاوت فراوان هست؛ در میان ما خدا را مترادف خالق می*دانند و خدایی را به معنای خلق کردن؛ اگر چنین باشد این خدا انتخابی نخواهد بود، چون چه بخواهید و چه نخواهید خالقی دارید؛ ثانیاً نسبت او با همه*ی ما انسان**ها یکی است و همه*ی ما اعم از تبهکار و درستکار، به یک اندازه مخلوق او هستیم؛ ثالثاً این خدا کشف کردنی است و موضوع علم خواهد بود و کشف و اعلام وجودش با یک گزاره اِخباری پایان خواهد پذیرفت. ارزش این گزاره «جهان خالقی دارد به نام الله»، درست به اندازه*ی این گزاره است که: «روانسر سرابی دارد به نام جاوری»!


اما در نظر قرآن، خدا یا إله* معنای خالق ندارد؛ اساساً إله* از لحاظ صرفی ساختِ مفعولی دارد مانند کتاب به معنای مکتوب و رکاب به معنای مرکوب؛ و شگفتا که این نکته از دید پاره*ای بزرگان نامور مغفول مانده و إله* را صانع و خالق معنا کرده*اند که ساختِ فاعلی دارند! بگذریم خدا در قرآن به معنای آن کسی است که به حق یا ناحق، تعیین حلال و حرام به وی سپرده شده است؛ یا به تعبیر جامعه*شناختی، آن کسی است که «سبک زندگی» ما را تعیین می*کند؛ یا آن کسی است که صاحب امتیاز تعیین چگونگی استفاده از اعضا، امکانات و مهارتهاست؛ خدای شما نه خالق شما، بلکه آن کسی است که از طرف شما دارای امتیاز تعیین سبک زندگی شده است و حلال و حرام و نوع استفاده از نعمت**هایتان را از او می*گیرید؛ حال اگر این شخص، نفس شماست نفستان خدای شما خواهد بود و اگر شیطان است، شیطان خدای شما و شما فرمانبر و عبد او خواهید بود؛ از همین روست که در قرآن می*خوانیم که «أن لاتعبدوا الشیطان» یعنی از شیطان اطاعت مکنید و از اعضا، امکانات و مهارت**هایتان مطابق فرمان او استفاده مکنید؛ و همین است که داوطلبان عبادت خالق باید به اطرافیان خویش اعلام کنند که از این پس نباید به جای الله یکدیگر را خدا سازیم: «لایتّخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله». در ادبیات دینی/تفسیری ما عبارتی رهگشا و روشنگر از دو عالم ارجمند در این باره نقل شده است؛ امام جعفر صادق و امام سعید بن جُبَیر (رحمهما الله) گفته*اند: لیست العبادة هی الرکوع والسجود؛ إنما هی طاعة الرجال؛ فمن أطاع المخلوق فی معصیة الخالق فقد عَبَدَهُ؛ یعنی: عبادت نه رکوع و سجود، بلکه اطاعت اشخاص است و هر که در موارد خلاف فرمان الله، مخلوق را اطاعت کند در واقع او را عبادت کرده و او را معبود و خدای خویش ساخته است! معنای اینکه از فرعون و روحانیون اهل کتاب به عنوان خدا نام برده شده، همین است؛ یعنی آنان بر خلاف فرمان الله، برای مردم دستورات سیاسی یا دینی صادر می*کردند و مردم نیز اطاعت می*کردند؛ یعنی از نگاه قرآن، صدور فرمان خلاف احکام الهی، خدایی و اطاعت از فرمان خلاف احکام الهی، عبادت محسوب می*شود! اگر اینگونه باشد که هست ما بارها خدایی کرده*ایم و مکرراً غیر خالق، از جمله نفس، شیطان ، مُد (جامعه)، حزب، مقام، دوستان و ... را خدای خویش ساخته*ایم!

باری خدای قرآن، انتخابی است: هم می*توان الله را خدای خویش ساخت هم شیطان، هم شهوت، هم پول، هم یکدیگر و هم خیلی چیزهای دیگر را؛ می*توان الله را خدای خویش ساخت، بدین گونه که مطابق فرمان او از نعمت**ها استفاده کرد؛ یا می*توان دیگران را نیز در خدایی و تعیین سبک زندگی با الله شریک ساخت و در کنار الله از آنان نیز فرمان بُرد؛
و بالأخره می*توان الله را تنها خدای خویش ساخت و فقط و فقط مطابق فرمان او از نعمت**ها استفاده کرد و اعلام کرد: لا إله* الا الله و یا پیمان بست که «إیاک نعبد»!
 

kurdnews

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
312
پسندها
0
دستت درد نکنه واقعا زیبا و مفید بود جزاکم الله خیرا .....راسی یاسین ناییت بو بیان بینه که اسلن ناتبینم؟؟؟
 
بالا