شبهه اول :همدستگی سگ و خر و زن و مبطلات نماز
شبهه اول: همدستگی سگ و خر و زن و مبطلات نماز. ابوهریره گزارش میدهد: پیامبر الله گفت: یک زن، یک خر و یک سگ سیاه (در صورت عبور از جلوی کسی که نماز میخواند) نماز را باطل میکند ولی چیزی مانند پشتی زین (اگر جلوی کسی که نماز میخواند قرار گیرند) از آن جلوگیری میکند(مانع از باطل شدن نماز میشود) صحیح مسلم، کتاب 004، شماره 1034 ابوذر نقل کرده است: پیامبر الله گفت: وقتی یکی از شما به نماز می ایستد و جلوی روی او چیزی به بلندی(به اندازه) پشت زین وجود دارد و او را می پوشاند، اگر چیزی به اندازه ی پشت زین وجود ندارد، نمازش با گذشتن یک خر، زن و یا یک سگ سیاه باطل خواهد شد. من گفتم: ای ابوذر، چه چیزی در سگ سیاه وجود دارد که او را از سگ قرمز و زرد متمایز میکند؟ وی گفت: «ای برادر زاده! من از پیامبر خدا(ص) همان چیزی رو که تو از من میپرسی پرسیدم، و وی گفت: سگ سیاه یک شیطان است.» صحیح مسلم، کتاب 004، شماره 1032
منبع : سایت زندیق ، وب اسلام و ادیان
پاسخ :
[FONT="]اولاً [/FONT][FONT="]این حدیث بنابه دیدگاه جمهور علمای اهل سنت منسوخ است وعلماء آن را بر نقص خشوع حمل کردند و نه قطع حقیقی و ناتمام شدن نماز ، چرا که خود زن نماز خواندن بر او واجب است پس چگونه است عبور کردنش از داخل نماز دیگری سبب ابطال نماز می شود؟[/FONT]!
[FONT="]ثانیاً [/FONT][FONT="] در حدیث اشاره به ابطال نماز نشده بلکه به قطع نماز تصریح شده و این قطع ، قطع ابطالی نیست بلکه منظور – همانطور که قبلاً گفته شد- قطع خشوع یا نقص اجر و امثال آن است .[/FONT]
[FONT="]ثالثاً [/FONT][FONT="] این برداشت که زن مانند الاغ یا سگ سیاه است – معاذ الله - ، سیدة عائشه رضی الله عنها هنگامی که این مسأله نزد او ذکر گردید آن را رد و [/FONT][FONT="]از باب تغلیظ و مبالغه [/FONT][FONT="]چنین پاسخ داد :
[/FONT]
[FONT="]قد شبهتمونا بالحمير والكلاب والله لقد رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم يصلي وإني على السرير بينه وبين القبلة مضطجعة فتبدو لي الحاجة فأكره أن أجلس فأوذي رسول الله صلى الله عليه وسلم فأنسل من عند رجليه[/FONT]
[FONT="]ما را به الاغ ها و سگ ها تشبیه کردند ، سوگند به خداوند دیدم رسول الله صلی الله علیه و سلم نماز می خواند درحالی که من بر تخت میان او و قبله خوابیده بودم و برام کاری پیش آمد و دوست نداشتم که بنشینم و رسول الله صلی الله علیه و سلم را ناراحت کنم پس از جلوی پاهایش[با حالاتی] رد شدم.[/FONT]
[FONT="]صحيح البخاري 1 / 109 ح 514 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار طوق النجاة الطبعة: الأولى، 1422هـــ[/FONT]
[FONT="]صحیح مسلم 1 / 366 ح 512 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت[/FONT]
[FONT="]
[/FONT]
[FONT="]حافظ ابن حجر رحمه الله (م 852 هــ )، در «فتح الباری» می نویسد:
[/FONT]
[FONT="]وقد اختلف العلماء في العمل بهذه الأحاديث فمال الطحاوي وغيره إلى أن حديث أبي ذر وما وافقه منسوخ بحديث عائشة وغيرها وتعقب بأن النسخ لا يصار إليه إلا إذا علم التاريخ وتعذر الجمع والتاريخ هنا لم يتحقق والجمع لم يتعذر ومال الشافعي وغيره إلى تأويل القطع في حديث أبي ذر بأن المراد به نقص الخشوع لا الخروج من الصلاة[/FONT]
[FONT="]علماء در عمل کردن به این دست احادیث اختلاف کردند ، طحاوی و دیگران به این رأی رفتند که حدیث ابوذر رضی الله عنه و احادیث موافق آن منسوخ است با حدیث عائشه و غیرآن رضی الله عنهم ، و به دنبال آن این که نسخ واقع نمی شود مگر هنگامی که تاریخ و ممتنع جمع معلوم باشد و در اینجا تاریخ محقق نشده و جمع بندی نیز قابل امتناع نیست. و شافعی و دیگران به تأویل قطع در حدیث ابوذر رضی الله عنه قائل هستند ؛ زیرا منظور از آن نقض خشوع است نه خارج شدن از نماز.[/FONT]
[FONT="]فتح الباري شرح صحيح البخاري 1 / 589 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار المعرفة - بيروت، 1379هــ
[/FONT]
[FONT="]در مورد این که در حدیث اشاره به کلب الاسود (سگ سیاه) شده است در لفظی دیگر از این احادیث تصریح شده که سگ سیاه شیطان است و لذا به مجرد عبور شیطان از جلوی نمازگذار سبب بطلان نماز نمی شود و این به دیدگاه کسانی که می گویند منظور از قطع نماز ، قطع خشوع است تأکید دارد.
[/FONT]
[FONT="]حافظ ابن حجر رحمه الله می گوید:
[/FONT]
[FONT="]ويؤيد ذلك أن الصحابي راوي الحديث سأل عن الحكمة في التقييد بالأسود فأجيب بأنه شيطان وقد علم أن الشيطان لو مر بين يدي المصلي لم تفسد صلاته [/FONT]
[FONT="]مؤید آن این که صحابی راوی حدیث از حکمت تقیید (مقید بودن) به لفظ الاسود سؤال کرده است و پاسخ داده شده که آن شیطان است و معلوم گشته که شیطان اگر جلوی نمازگذار عبور کند نمازش را باطل نمی کند.[/FONT]
[FONT="]فتح الباري شرح صحيح البخاري 1 / 589 ؛ الناشر: دار المعرفة - بيروت، 1379هــ
[/FONT]
[FONT="]علامه عظیم آبادی رحمه الله (م 1329 هــ)، در شرح سنن ابی داود می نویسد:
[/FONT]
[FONT="]قال أحمد بن حنبل يقطعها الكلب الأسود وفي قلبي من الحمار والمرأة شيء وقال مالك وأبو حنيفة والشافعي رضي الله عنهم وجمهور العلماء من السلف والخلف لا تبطل الصلاة بمرور شيء من هؤلاء ولا من غيرهم وتأول هؤلاء هذا الحديث على أن المراد بالقطع نقص الصلاة لشغل القلب بهذه الأشياء وليس المراد إبطالها[/FONT]
[FONT="]احمد بن حنبل می گوید: سگ سیاه نماز را قطع می کند و در قلبم در مورد حمار و زن چیزی است ( عدم قطع) مالک ، ابوحنیفه ، شافعی رضی الله عنهم و جمهور علمای سلف و خلف فرمودند: نماز باطل نمی شود با مرور چیزی از آنها (کلب ، حمار ، زن) و غیر این موارد، و آنان این حدیث را بر این اساس تأویل نمودند که منظور از قطع ، نقص نماز است به علت مشغولیت قلبی به این چیزهاست و نه منظور ابطال آن .[/FONT]
[FONT="]عون المعبود شرح سنن أبي داود 2 / 279 - 280 ؛ الناشر: دار الكتب العلمية – بيروت الطبعة: الثانية، 1415 هــ[/FONT]
[FONT="]
هَمـــو در چند صفحه ی بعد می گوید:[/FONT]
[FONT="]قد ذهب أكثر الصحابة رضوان الله عليهم أجمعين إلى أن لا يقطع الصلاة شيء[/FONT]
[FONT="]اکثر صحابه رضوان الله علیهم اجمعین قائل بر این هستند که چیزی نماز را قطع نمی کند.[/FONT]
[FONT="]عون المعبود شرح سنن أبي داود 2 / 288 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار الكتب العلمية – بيروت الطبعة: الثانية، 1415 هــ[/FONT]
[FONT="]
امام ترمذی رحمه الله (م 279 هــ) می گوید:[/FONT]
[FONT="]
والعمل عليه عند أكثر أهل العلم من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم، ومن بعدهم من التابعين، قالوا: لا يقطع الصلاة شيء[/FONT][FONT="].[/FONT][FONT="] وبه يقول سفيان، والشافعي.[/FONT]
[FONT="]و به این حدیث عمل کردند اکثر اهل علم از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم و بعد از آنها از تابعین ، فرمودند: چیزی نماز را قطع نمی کند. و سفیان و شافعی نیز قائل به آن هستند.[/FONT]
[FONT="]سنن الترمذي 1 / 440 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار الغرب الإسلامي – بيروت الطبعة: 1998 م[/FONT]
[FONT="]
امام ابن عبدالبر رحمه الله (م 463 هــ) می گوید:[/FONT]
[FONT="]
قال جمهور العلماء لا يقطع الصلاة شيء وهو قول مالك والشافعي وأبي حنيفة وأصحابهم والثوري وأبي ثور وداود والطبري وجماعة من التابعين[/FONT]
[FONT="]جمهور علماء فرمودند: چیزی نماز را قطع نمی کند و آن قول مالک [بن انس] ، شافعی ، ابوحنیفه و اصحابشان ، [سفیان]ثوری ، ابو ثور ، طبری و جماعتی از تابعین است.[/FONT]
[FONT="]الاستذكار 2 / 84 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: دار الكتب العلمية – بيروت الطبعة: الأولى، 1421 – 2000 م[/FONT]
[FONT="]
رابعاً [/FONT][FONT="] دیدگاه آن عده که قائل به قطع نماز هنگام عبور زن از جلوی نمازگذار هستند در واقع ممکن است از این جهت باشد که نمازگذار حواسش پرت شود و به زن عبوری متوجه گردد. الله اعلم.[/FONT]
[FONT="]
خامساً [/FONT][FONT="]همین قضیه برای مردان نیز صدق می کند و در احادیث صحیح وارد شده است که سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم فرمود:[/FONT]
[FONT="]إذا مر بين يدي أحدكم شيء وهو يصلي فليمنعه، فإن أبى فليمنعه، فإن أبى فليقاتله، فإنما هو شيطان[/FONT]
[FONT="]هرگاه چیزی از جلوی یکی شما که نماز می خوانید عبور کرد مانع ان شوید و اگر توجهی نکرد باز مانعش شوید و اگر [اصرار کرد و ] توجهی نکرد پس با او مقابله کنید زیرا آن شیطان است.[/FONT]
[FONT="]صحيح البخاري 4 / 123 ح 3274 ؛ الناشر: دار طوق النجاة الطبعة: الأولى، 1422هـــ[/FONT]
[FONT="]صحیح مسلم 1 / 366 ح 512 ؛ الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت[/FONT]
[FONT="] [/FONT]
[FONT="]می گویم: منظور از "انما هو شیطان" ، نه این که آن شخصی عبور کننده از جلوی نماز گذار شیطان است بلکه منظور عملی شیطانی است و یا این که منظور قرین آن شخص است که در احادیث صحیح وارد شده است که هر شخص قرینی از شیاطین دارد که او را وسوسه می کند. و مؤید آن حدیثی صحیح است که در آن اشاره به "قرین" شده است.
[/FONT]
[FONT="]عن أبي سعيد، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: إذا كان أحدكم يصلي فلا يدع أحدا يمر بين يديه فإن أبى فليقاتله فإن معه القرين[/FONT]
[FONT="]از ابو سعید [خدری] رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: هرگاه یکی از شما نماز خواند پس نگذارد هیچ کسی از جلوی او عبور کند اگر توجهی نکرد پس با او مقابله نماید زیرا همراه او قرینی(شیطانی) است.[/FONT]
[FONT="]السنن الكبرى للنسائي 1 / 410 ح 835 ؛[/FONT][FONT="] [/FONT][FONT="]الناشر: مؤسسة الرسالة – بيروت الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م[/FONT]
[FONT="]بنابر این حدیث ثابت می شود که همراه انسان شیطانی است که دائماً انسان را به وسوسه می خواند و چیزی طبیعی است که در حدیثی که بر ممانعت از عبور کننده از جلوی نمازگذار دلالت می کند تصریح به شیطان شود.[/FONT]
[FONT="]
سادساً در واقع راوی در این احادیث چندین عامل مقطوع شدن نماز را در کنار هم ذکر کرده و به این معنی نیست که جایگاه زن در ردیف الاغ و سگو امثال آن قرار دارد ، و همانطور که در ابتدا بیان شد سیده عائشه رضی الله عنها آن را رد کرده بود و این دالّ بر آن است که این عوامل متفرقه بوده و راوی آن را باتوجه به
اشتراک موضوعیت ، آن موارد را در کنار هم ذکر کرده است ، شبیه آن در قرآن نیز وارد شده آنجا که می فرماید[/FONT][FONT="]:[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="]
کهف / 22 : سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَيَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيْبِ وَيَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ [/FONT]
[FONT="]
( معاصران پيغمبر درباره تعداد نفرات اصحاب كهف به مجادله مي پردازند و گروهي ) خواهند گفت : آنان سه نفرند كه چهارمين ايشان سگشان بود ، و ( گروهي ) خواهند گفت : آنان پنج نفرند كه ششمين ايشان سگشان بود ؛ همه اينها سخنان بدون دليل است . و ( گروهي ) خواهند گفت : آنان هفت نفرند كه هشتمين ايشان سگشان بود.[/FONT]
قاعده ای وجود دارد که می گوید:
اتفاق بر یک وجه به معنی اتفاق بر تمام وجوه (شکل ها) نیست. مثلاً اگر به یک نفر گفته شود تو مانند ماه هستی ... به این معنی نیست که او مانند ماه بی جان و از ساختار تشکیل دهنده ی ماه است و یا صفات دیگر بلکه در اینجا بر یک صفت اتفاق شده آن هم در زیبایی یا نورانی بودن ، نه در همه ابعاد ولذا در قضیه ی همردیف آمدن زن و سگ و الاغ به علت اشتراک موضوعیت بوده که همان مرور از جلوی نمازگذار و نقص آن است و این اشتراک موضوعیت نیز جنبه ی خارجی دارد نه تطبیقی یعنی در حدیث بیان حکم فقهی با ذکر مصادیق آن ذکر شده است.
نساء / 1 : يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها
اي مردمان ! از ( خشم ) پروردگارتان بپرهيزيد . پروردگاري كه شما را از يک انسان بيافريد و ( سپس ) همسرش را از نوع او آفريد.
توبه / 71 : وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ
مردان و زنان مؤمن ، برخي دوستان و ياوران برخي ديگرند . همديگر را به كار نيک مي خوانند و از كار بد باز مي دارند ، و نماز را چنان كه بايد مي گزارند ، و زكات را مي پردازند ، و از خدا و پيغمبرش فرمانبرداري مي كنند . ايشان كسانيند كه خداوند به زودي ايشان را مشمول رحمت خود مي گرداند .