ghotb.net
Active member
با سلام ، وب سایت قطب بروز رسانی شد
عنوان مقاله : چگونگی دعوت مردم به اسلام
نویسنده : سید قطب
مترجم : خداداد مطاعی پور
تعداد صفحات : 4
اسلام عقیده* ی وجدان است، رفتارهای اجتماعی از آن سرچشمه گرفته و نظام زندگی بر آن استوار می *باشد. نظامی کامل که فعالیت های شخص را در زندگی خانوادگی و اجتماعی و بین* المللی تحت* الشعاع خود قرار می* دهد و بر روابط مختلف وی در تمامی زمینه* ها حکم می* نماید و قوانینی ارائه می* دهد که این روابط را سازمان می* بخشد. به همین دلیل در حیات اسلامی، جدایی مابین عقیده* ی درونی شخص و شریعت حاکم بر حیات وی غیرممکن می*باشد ... زیرا شریعت اسلام تنها بر پایه* ی این عقیده استوار می*باشد کما اینکه عقیده* ی اسلام هرگاه در وجدان انسان موجود باشد تلاش می* کند که به شکل یک قانون و شریعت جلوه* گر شود، که در طبیعت اسلام هیچ جدایی و گسستگی*ای بین عقیده و شریعت وجود ندارد... این حقیقت، ضامن این است که مسیر ما را در دعوت به سوی اسلام ترسیم نماید همان طور که در گذشته خطِ سیر دعوت اسلامی را در واقعیت تاریخی آن ترسیم نمود. محمد درحالی حرکت خود را آغاز نمود که به سوی اسلام دعوت می*کرد، و بعد از اینکه مردم به وی گوش فرا دادند طولی نکشید که دعوت خود را چنان تکمیل نمود و به پایان برد که قانون *گذار و نظم* دهنده و حاکمی بر زندگی مردم گشت. پیامبر هیچگاه به این امر دعوت نکرد که «ما لقیصر لقیصر و ما لله لله»، زیرا که اسلام همه چیز را از آنِ خداوند به شمار می* آورد. و سزار یا در واقع هر پادشاهی را تنها به عنوان یک مجری برای قانون و شریعت خداوند و نظم* دهنده* ی زندگانی بوسیله *ی قانون خدا به رسمیت می* شناسند. این واقعیت تاریخی در کنار این حقیقت واضح در طبیعت اسلام، هر دو، در عصر حاضر، راه و مسیر ما را در دعوت به سوی اسلام ترسیم می*نماید. فقط عاملی می*تواند آخرِ این دین را اصلاح نماید که اصلاح*کننده*ی اوّل آن بود ...
عنوان مقاله : چگونگی دعوت مردم به اسلام
نویسنده : سید قطب
مترجم : خداداد مطاعی پور
تعداد صفحات : 4
اسلام عقیده* ی وجدان است، رفتارهای اجتماعی از آن سرچشمه گرفته و نظام زندگی بر آن استوار می *باشد. نظامی کامل که فعالیت های شخص را در زندگی خانوادگی و اجتماعی و بین* المللی تحت* الشعاع خود قرار می* دهد و بر روابط مختلف وی در تمامی زمینه* ها حکم می* نماید و قوانینی ارائه می* دهد که این روابط را سازمان می* بخشد. به همین دلیل در حیات اسلامی، جدایی مابین عقیده* ی درونی شخص و شریعت حاکم بر حیات وی غیرممکن می*باشد ... زیرا شریعت اسلام تنها بر پایه* ی این عقیده استوار می*باشد کما اینکه عقیده* ی اسلام هرگاه در وجدان انسان موجود باشد تلاش می* کند که به شکل یک قانون و شریعت جلوه* گر شود، که در طبیعت اسلام هیچ جدایی و گسستگی*ای بین عقیده و شریعت وجود ندارد... این حقیقت، ضامن این است که مسیر ما را در دعوت به سوی اسلام ترسیم نماید همان طور که در گذشته خطِ سیر دعوت اسلامی را در واقعیت تاریخی آن ترسیم نمود. محمد درحالی حرکت خود را آغاز نمود که به سوی اسلام دعوت می*کرد، و بعد از اینکه مردم به وی گوش فرا دادند طولی نکشید که دعوت خود را چنان تکمیل نمود و به پایان برد که قانون *گذار و نظم* دهنده و حاکمی بر زندگی مردم گشت. پیامبر هیچگاه به این امر دعوت نکرد که «ما لقیصر لقیصر و ما لله لله»، زیرا که اسلام همه چیز را از آنِ خداوند به شمار می* آورد. و سزار یا در واقع هر پادشاهی را تنها به عنوان یک مجری برای قانون و شریعت خداوند و نظم* دهنده* ی زندگانی بوسیله *ی قانون خدا به رسمیت می* شناسند. این واقعیت تاریخی در کنار این حقیقت واضح در طبیعت اسلام، هر دو، در عصر حاضر، راه و مسیر ما را در دعوت به سوی اسلام ترسیم می*نماید. فقط عاملی می*تواند آخرِ این دین را اصلاح نماید که اصلاح*کننده*ی اوّل آن بود ...
