- 19/1/13
- 620
- 1
- 18
الحمدلله و الصلاة و السلام علی سیدنا و مولانا رسول الله و علی آله و صحبه و سلم اما بعد:
السلام علیکم و رحمة الله
بإذن الله تعالی در این تایپیک قصد داریم به برخی از مسائلی که در مورد سید قطب رحمه الله تعالی وارد شده است نقد و بررسی ای انجام بدهیم ، این مسائل در این لینک آمده است که البته بنده ی حقیر از جنبه ی نقادانه به اصل موضوع می پردازم نه صرفاً طرفداری از شخصیت استاد سید قطب رحمه الله و یا حواشی مربوطه. در مطالب بنده هم قطعاً ایراداتی وارد خواهد شد ولذا برنوشته هایم تعصبی نداشته و بلکه با ادب و احترام پذیرای نقد مطالبم هستم.
هرعالمی ( سید قطب یا غیر او) جای خطاء و اشتباه داشته و دارد و تنها انبیاء علیهم السلام معصوم هستند ، و هرکتابی ممکن است که اشتباهاتی در آن یافت شود بجز کلام الله ولذا جای ایرادی نیست که کتابی یا عالمی دچار اشتباه شود بهترین خطاکاران ، توبه کاران هستند، در حدیثی با اسناد حسن – شیخ آلبانی آن را تحسین نموده - از مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم روایت است که فرمود:
كل بني آدم خطاء وخير الخطائين التوابون
همه ی فرزندان آدم خطاکارند و بهترین خطاکاران توبه کنندگان هستند.
سنن الترمذي 4 / 659 ح 2499؛الناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت
سنن ابن ماجه 2 / 1420 ح 4251؛الناشر : دار الفكر – بيروت
مسند أحمد بن حنبل 3 / 198 ح 13072؛الناشر : مؤسسة قرطبة - القاهرة
منهج علمای سلف و خلف صالح در تألیف کتابهای جرح و تعدیل حد وسط بوده است نه افراط و نه تفریط ، اگر قرار است ترجمه رواتی ذکر شود اقوال موافق و مخالف در صورت وجود در ذیل ترجمه آن روات نقل می شود تا با دید انصاف مورد بررسی قرار بگیرند .. با این مقدمه به اصل موضوع ، تبرئه استاد سید قطب رحمه الله تعالی از اقوالی که منتسب به وی است میپردازیم.نیکوست قبل از بررسی این اقوال ونظرات پیرامون استاد ، چند نکته را متذکر شوم؛
اولاً استاد سید قطب رحمه الله همانند سایر انسانها خطاء و صواب داشته است و احدی قائل به عصمت وی یا غیر او نیست .
ثانیاً استاد برخی آراء و نظرات شاذ یا به تعبیر دیگر نظراتی خاص به خود را داشته و بعضاً در مقطعه ای از حیاتش موضع انتقادی داشته است لکن این دلیلی موجه نیست که به شخصیت شامخ و جهادی و سایر اوصاف حمیده ی او طعن وارد کنیم .
ثالثاً سید قطب رحمه الله دو مرحله حیاتی را تجربه کرده است ، یکی حیات ادبی و دیگری مرحله ی تفکر اسلامی که البته خود سید قطب رحمه الله اولی را به "جاهلیة" اسم می برد و هنگامی که به دوره ی فکری اسلامی و عقیده ی سالم به طور کامل روی آورد از گذشته ی خویش احساس ندامت نمود . کتابهایی که جنبه ی انتقادی به صحابه و یا اشتباهات بعضاً فاحشی در آن به چشم می خورد در همین فتره ای که به "جاهلیة" تعبیر نموده تألیف کرده است از جمله " كتب وشخصيات" کتاب قدیمی او می باشد که اولین بار در سال 1946 م به چاپ رسیده است. کتاب دیگر سید قطب رحمه الله "التصوير الفني في القرآن " است که این کتاب نیز در مرحله ی زمانی تفکر ادبی سید قطب نوشته شده است. این مرحله ی زمانی سید قطب رحمه الله باتوجه به متأثر شدن از شخصیت هایی همچون طه حسین و محمود العقاد و امثال وی شاید سبب شده است که سید قطب جنبه ی انتقادی به صحابه و تاریخ اسلام و بروز برخی نظرات وی باشد که البته بعد از این مرحله و ورود به مرحله ی جدید تفکر اسلامی اش از انتقادهای که نسبت به صحابه داشت برگشت و در کتابهای دیگرش که در اواخر حیاتش تألیف نموده است کاملاً مشهود است . آخرین کتابش که "معالم فی الطریق" است از کتابهای بسیار ارزشمند وی است که در آن صحابه را به شیوه ی نیکو ستایش کرده و آنها را "جیل قرآنی فرید" توصیف نموده است.
شیخ آلبانی در کتاب " مختصر العلو للعلي العظيم " به این کتاب "معالم فی الطریق" سید قطب استناد کرده و می نویسد:
وأعتقد أن كل دعوة لا تقوم على هذا الأساس الصحيح من التصفوية فسوف لا يكتب لها النجاح اللائق بدين الله الخالدولقد تنبه لهذا أخيرا بعض الدعاة الإسلامين فهذا هو الأستاذ الكبير سيد قطب رحمه الله تعالى فإنه بعد أن قرر تحت عنوان ( جيل قرآني فريد ) أن هذه الدعوة أخرجت جيلا مميزا في تاريخ الإسلام كله وفي تاريخ البشرية جميعه ...
معتقدم که هر دعوتی بر این مبنای صحیح ِ مناسب برپا نگردد موفقیت مناسب برای آن به دین جاودانه ی خدا نوشته نخواهد شد ، اخیراً برخی دعوتگران اسلامی آگاه شدند ، واین استاد بزرگ سید قطب رحمه الله تعالی است که وی بعد از آن که به این عنوان "جیل قرآنی فرید" مقرر شده است ، [می گوید] که این دعوت را نسلی شاخص در تمام تاریخ اسلام و در تاریخ همه ی بشریت خارج کردند....
مختصر العلو ص 58 ؛الناشر : المكتب الإسلامي – بيروت الطبعة : الثانية – 1412هــ
و همو یک صفحه بعد می نویسد:
ثم ذكر - رحمه الله - عاملين آخرين ثم قال ( ص 17) : نحن اليوم في جاهلية كالجاهلية التي عاصرها الإسلام أو أظلم . كل ما حولنا جاهلية . . . تصورات الناس وعقائدهم عاداتهم وتقاليدهم موارد ثقافتهم فنونهم وآدابهم شرائعهم وقوانينهم . حتى الكثير مما نحسبه ثقافة إسلامية وتفكيرا إسلاميا
سپس او (سید قطب ) - رحمه الله – عوامل دیگری را ذکر کرده و بعد (در صفحه 17 ) می گوید: ما امروز در جاهلیت هستیم مانند جاهلیتی که در معاصر آن اسلام است و یا تاریکتر می باشد همه چیز اطراف ما جاهلیت است ... افکار و عقاید مردم و عادات و تقلیدهایشان داخل فرهنگ و فنون و آداب و قوانین و مقرراتشان شده است تا این که بسیار گمان آن می کنیم که فرهنگ اسلام و تفکر اسلامی است.
مختصر العلو ص 58 ؛ الناشر : المكتب الإسلامي – بيروت الطبعة : الثانية – 1412هــ
میگویم: اصل سخنان استاد سید قطب رحمه الله که شیخ آلبانی آن را نقل کرده است در کتاب "معالم فی الطریق" به تفصیل آمده که برای دانلود نسخه ی pdf کتاب " معالم في الطريق " به لینک ذیل می توانید مراجعه نمائید ، حجم آن 803 کیلوبایت است.
http://www.daawa-info.net/books1.php?parts=148
به نظر بنده ي حقير سیمای واقعی سید قطب رحمه الله در کتاب "معالم فی الطریق" نمود پیدا میکند ، در این کتاب توحید خالص برمبنای شعار "لا اله الا الله " و هدایت بشریت بر اساس "محمد رسول الله" عملاً معرفی شده است.
سیدنا عثمان رضی الله عنه از دیدگاه سید قطب رحمه الله
سید قطب رحمه الله در تفسیر "فی ظلال القرآن" که از جمله کتابهایی معتبره و معتمده اوست که در مرحله ی دوم حیاتش تألیف کرده است ، از سیدنا عثمان رضی الله عنه به نیکی یاد کرده است که نمونه هایی را نقل می کنیم.
استاد سید رحمه الله در نقش یهود در براندازی فتنه و آشوبگری در اسلام می نویسد:
كانوا عناصر أساسية في إثارة الفتنة الكبرى التي قتل فيها الخليفة الراشد عثمان بن عفان- رضي الله عنه- وانتثر بعدها شمل التجمع الإسلامي إلى حد كبير..
[يهود] از عناصر اصلی در برانگيختن فتنه ی کبری بود که در آن فتنه خلیفه راشد عثمان بن عفان رضی الله عنه کشته شد و بعد ازآن جامعه ی اسلامی را به حد بسیار بزرگی فراگرفت .
في ظلال القرآن 3 / 1628 ؛الناشر: دار الشروق - بيروت- القاهرة الطبعة: السابعة عشر - 1412 هـــ
در فضیلت سیدنا عثمان بن عفان رضی الله عنه می گوید:
وكان في مقدمة المنفقين المحتسبين، عثمان بن عفان- رضي الله عنه- فأنفق نفقة عظيمة لم ينفق أحد مثلها.. قال ابن هشام: فحدثني من أثق به أن عثمان أنفق في جيش العسرة في غزوة تبوك ألف دينار، فقال رسول الله- صلى الله عليه وسلم-: «اللهم ارض عن عثمان فإني عنه راض»
در مقدم انفاق کنندگان محتسبین ، عثمان بن عفان رضی الله عنه بود که مال بسیاری را انفاق کرد [طوری که] کسی مثل آن را انفاق نکرده است... ابن هشام می گوید: کسی که به او اعتماد دارم برایم روایت کرد که عثمان در جیش العسرة در غزوه تبوک هزار دینار را انفاق کرد و رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: بارخدایا! از عثمان راضی باش همانا من از او راضی هستم.
في ظلال القرآن 3 / 1723؛الناشر: دار الشروق - بيروت- القاهرة الطبعة: السابعة عشر - 1412 هـــ
وبرای هرمنصفی جای تردیدی نیست که دفاع استاد سید قطب رحمه الله تعالی از سیدنا عثمان رضی الله عنه دلالت بر حسن الظن و بلکه نهایت احترام و معتقد به اصول اهل السنة در مواجه با خلفای راشدین و خاصتاً سیدنا عثمان رضی الله عنه در این فتره ی زمانی از حیاتش می باشد.
استاد ِ شهید - بإذن الله - سید قطب رحمه الله تعالی در تفسیر این آیات " الَّذِي تَوَلَّى* وَأَعْطى قَلِيلًا وَأَكْدى " می نویسد:
ويحدد الزمخشري في تفسيره «الكشاف» شخصه، أنه عثمان بن عفان- رضي الله عنه- ويذكر في ذلك قصة، لا يستند فيها إلى شيء، ولا يقبلها من يعرف عثمان- رضي الله عنه- وطبيعته وبذله الكثير الطويل في سبيل الله بلا توقف وبلا حساب كذلك وعقيدته في الله وتصوره لتبعة العمل وفرديته
زمخشری در تفسیرش "الکشاف" آن را معین نموده که او عثمان بن عفان رضی الله عنه است و داستانی را در این باره نقل کرده ،مستند به چیزی نیست و قبول نمی کند این سخن را کسی که می شناست عثمان بن عفان رضی الله عنه و طبیعت و بذل و تلاش زیاد و طولانی اش را در راه خداوند بدون توقف و بی حسابش را ،همچنین عقیده ی او در مورد خداوند و تصورش برای عاقبت عمل و فردیتش را .
في ظلال القرآن 6 / 3414؛الناشر: دار الشروق - بيروت- القاهرة الطبعة: السابعة عشر - 1412 هـــ
باز در بیان حال دشمنان اسلام خاصتاً یهود که در فتنه ی قتل سیدنا عثمان رضی الله عنه نقش داشتند ،میگوید:
ثم ما جرى في فتنة عثمان على يد عدو الله عبد الله بن سبأ
سپس آنچه در فتنه ی قتل عثمان بر دست دشمن خدا عبدالله بن سبأ جاری گشت ...
في ظلال القرآن 6 / 3557؛الناشر: دار الشروق - بيروت- القاهرة الطبعة: السابعة عشر - 1412 هـــ
آیا این موارد در تبرئه ی سید قطب رحمه الله از سب و دشنام به سیدنا عثمان رضی الله عنه کفایت نمی کند؟!!!
طعن بر سیدنا موسی علیه السلام – معاذالله –
در کتاب " التصویر الفنی فی القرآن " به صورت کنایه سید قطب عفا الله عنا وعنه سیدنا موسی علیه السلام را عصبی مزاج دانسته است ، لکن باید توجه داشت که این کتاب را در مرحله ای از زندگی تألیف کرده است که بعداً آن مرحله را جاهلیت خویش خوانده و احساس ندامت از این دوره ی زمانی حیاتش کرده است و در تفسیرش و یا کُتُبی که بعد از آن دوره ی زندگی تألیف کرده آن اشتباه فاحش را تکرار نکرده بلکه با احترام و تقدیر از انبیاء علیهم السلام ، خاصتاً از سیدنا موسی علیه السلام اسم می برد.
طعن بر صحابی عمرو بن العاص و معاویه و پدرش ابوسفیان رضی الله عنهم
در کتاب "العدالة الاجتماعية في الإسلام " از برخی از صحابه (عمرو بن العاص و معاویه) خورده گرفته و از آنها انتقاد نموده است. هرچند این کتابش در ابتدای مرحله ی دوم از حیاتش نوشته لکن نکته ای قابل توجه است که لازم به ذکر می باشد، شیخ محمود شاکر رحمه الله – معاصر سید قطب – در سال 1952 م ، مقاله ای را نوشت در مجله ی "المسلمون " با عنوان "لا تسبوا أصحابی"در پی انتقادات سید قطب رحمه الله بر صحابه ،و او را متهم به بدگوئی از صحابه کرد ... در همان زمانی که خود سید قطب رحمه الله در قید حیات بوده این کتابش چندبار چاپ می شود لکن در آخرین چاپش که "چاپ 6 " توسط "دار إحياء الكتب العربية ، سال 1964م " می باشد آن قسمت هایی که شیخ محمود شاکر و دیگران بر او انتقاد کردند ،از آن حذف نمودند و فصل "التصور الإسلامی والثقافة" که یکی از فصل های کتاب "معالم فی الطریق" است را به آن اضافه کردند.
دکتر صلاح الخالدی در کتابش "سيد قطب من الميلاد إلى الاستشهاد " (ص 540) در خلال سخنش از کتاب "العدالة الاجتماعية " می گوید:
وقد اتهم محمود شاكر سيد قطب في "العدالة" بإساءته القول في حق الصحابة، وانتقاده للخليفة الراشد عثمان بن عفان.وقد طبع الكتاب عدة طبعات في حياة سيد، كانت آخرها الطبعة السادسة التي أصدرتها "دار إحياء الكتب العربية" عام 1964م، وهي طبعة منقحة، حيث حذف منها العبارات التي أخذها عليه محمود شاكر وغيرُه، والمتعلقة بعثمان ومعاوية رضي الله عنهما، وأضاف لها فصل (التصور الإسلامي والثقافة)؛ أحد فصول "معالم في الطريق .
محمود شاکر ، سید قطب را در کتاب "العدالة" به بدگوئی در حق صحابه و انتقادش از خلیفه راشد عثمان بن عفان متهم نموده است. این کتاب در زمان حیات سید قطب چندبار چاپ شد وآخرین چاپش ، "الطبعة السادسة" است که ناشر آن "دار إحیاء الکتب العربیة " سال 1964م است و آن چاپ ویرایشی است از این جهت عباراتی که محمود شاکر و غیر او مأخذ کردند و تعلیقاتی که مربوط به عثمان و معاویه رضی الله عنهما می باشد از آن حذف شده است و به آن فصل "التصویر الاسلامی والثقافة" یکی از فصل های کتاب "معالم فی الطریق" اضافه گردیده است.
برای دانلود کتاب "سيد قطب من الميلاد إلى الاستشهاد " اثر دکتر صلاح الخالدی به لینک ذیل مراجعه شود؛ حجم آن 13مگابایت است.
http://www.mediafire.com/download.php?izmetyfywie
سید قطب رحمه الله تفسیر " فی ظلال القرآن" را در سالهای 1951 – 1964 م تألیف و کتاب "العدالة الاجتماعية في الإسلام " نیز دوسال قبل از آن یعنی در سال 1949 م به رشته ی تحریر درآورده است و در تفسیرش به صراحت سیدنا عثمان بن عفان رضی الله عنه را "الخلیفة الراشد" و "المنفقين المحتسبين " و حادثه ی زمان سیدنا عثمان را "الفتنة الکبری" توصیف و معرفی کرده است و به فضیلت آن صحابی ارجمند اقرار نموده که این خود شاهدی بر صحت کلام دکتر صلاح الخالدی درخصوص چاپ ویرایشی کتاب "العدالة الاسلامی فی الاسلام" میباشد.
آیا سید قطب رحمه الله به وحدة الوجود معتقد بود؟!این برداشتهای ناصوابی است از سخنان سید قطب رحمه الله که وی قائل به وحدت وجود بوده حاشا ..
در سخنان سید قطب رحمه الله اشاره ای به وحدت وجود نیست و برای پی بردن به این موضوع میتوانید سخنان سید قطب را با سخنان امام ابن قیم مقایسه کنید ...
امام ابن قیم رحمه الله در توضیح و انواع "فناء" صوفیه می نویسد:
الفناء الذي يشار إليه على ألسنة السالكين ثلاثة أقسام فناء عن وجود السوي وفناء عن شهود السوي وفناء عن عبادة السوي وإرادته وليس هنا قسم رابع
فنائی که بر زبان سالکان اشاره می شود سه قسم می باشد؛ فنا از وجود غیر ، فنا از شهود غیر و فنا از عبادت و ارادت غیر و قسم چهارمی وجود ندارد.
فأما القسم الأول فهو فناء القائلين بوحدة الوجود فهو فناء باطل في نفسه مستلزم جحد الصانع وإنكار ربوبيته وخلقه وشرعه وهو غاية الإلحاد والزندقة وهذا هو الذي يشير إليه علماء الاتحادية ويسمونه التحقيق وغاية أحدهم فيه أن لا يشهد ربا وعبدا وخالقا ومخلوقا وآمرا ومأمورا وطاعة ومعصية بل الأمر كله واحد ...
اما قسم اول: آن فنای قائلین به وحدت وجود است که این فنائی است باطل فی نفسه (در خودش) لازمه ی آن انکار خدا و ربوبت و مخلوقات و شرع و آن نهایت الحاد و زندیقی است و این همان چیزی است که علمای اتحادیه به آن اشاره نمودند و آن را تحقیق اسم میگذارند. و در نهایت یکی از آنان در آن به رب و عبد و خالق و مخلوق و آمر و مأمور و طاعت و معصیت شهادت نمی دهد بلکه همه ی امر [نزد او] یکیست.
والقسم الثاني من أقسام الفناء هو الذي يشير إليه المتأخرون من أرباب السلوك وهو الفناء عن شهود السوي مع تفريقهم بين الرب والعبد وبين الطاعة والمعصية وجعلهم وجود الخالق غير وجود المخلوق
و قسم دوم از اقسام فنا آن که متأخرین از بزرگان اهل سلوک (صوفیه) به آن اشاره می کنند و آن فنا از شهود غیر همراه با تفریقشان میان رب و عبد و میان طاعت و معصیت و آنها وجود خالق را غیر وجود مخلوق قراردادند...
ولكن أكمل من ذلك وأعلى وهو الفناء عن عبادة السوي وإرادته وخشيته ورجائه والتوكل عليه والسكون إليه فيفنى بعبادة ربه ومحبته وخشيته ورجائه والتوكل عليه وبالسكون إليه عن عبادة غيره وعن محبته ورجائه والتوكل عليه مع شهود الغير ومعاينته
اما کاملتر و برتر از آن (قسم دوم) آن فنا از عبادت غیر و ارادت و خشیت و رجاء و توکلش بر خدا و اطمینان و آرامش به او و با عبادت پروردگارش و محبت و خشیت و رجاء و توکل بر خدا فنا می شود و با آرامش و اطمینان به او از عبادت غیر خدا و از محبت و رجاء و توکل بر او همراه با شهود غیر و تحت نظارت اوست.
طريق الهجرتين - ابن قيم الجوزية صص 392 – 394؛الناشر : دار ابن القيم – الدمام الطبعة الثانية ، 1414 – 1994م
از دیدگاه امام ابن قیم رحمه الله از میان این سه نوع از اقسام فناء تنها مورد اولی مذموم و باطل است و دومورد دیگر برحست نوع تعریفشان مقبول و محمود است لکن نوع سومی کاملتر می باشد.
باز امام ابن قیم رحمه الله ، در کتاب "مدارج السالکین" می نویسد:
أهل التوحيد والاستقامة فيشيرون بالفناء إلى أمرين أحدهما أرفع من الآخر الأمر الأول الفناء في شهود الربوبية والقيومية فيشهد تفرد الرب تعالى بالقيومية والتدبير والخلق والرزق والعطاء والمنع والضر والنفع وأن جميع الموجودات منفعلة لا فاعلة وماله منها فعل فهو منفعل في فعله محل محض لجريان أحكام الربوبية عليه لا يملك شيئا منها لنفسه ولا لغيره فلا يملك ضرا ولا نفعا ...
اهل توحید و استقامت فنائی را اشاره می کنند که به دو امر است یکی از آن دو از دیگری بالاتر است. امر اول: فنا در شهود ربوبیت و قیومیت و به فردیت پروردگار متعال در قیومیت و تدبیر و خلق و رزق و بخشش و منع و ضرر و نفع و این که همه ی موجودات منفعل هستند نه فاعل و از آنها برای او(خدا) فعلی نیست واو منفعل است در فعلش ، محل محض برای اجرای احکام ربوبیت بر اوست ، مالک چیزی از آن برای خودش(انسان) و غیر او نیست و مالک زیان و نفعی نیست...
مدارج السالكين - ابن قيم الجوزية 3 / 378 – 379؛الناشر : دار الكتاب العربي – بيروت الطبعة الثانية ، 1393 – 1973م
در جای جای کتابهای سید قطب رحمه الله به تفریق میان خالق و مخلوق ، خدا و بندگان و غیر آن تصریح شده است ، در همان تفسیری که به آن استناد شده در مورد - زعم - وحدت وجود بارها و بارها و صدها مورد اینگونه تفریق ها ذکر شده است.
برای اطلاع بیشتر به کتاب "الکشف الجلی عن ظلمات ربیع المدخلی" تألیف ابوبلال عبدالقادر منیر المزدغی العزابی مراجعه شود که به این شبهات پاسخ داده است، علاوه بر آن به سایت "اخوان المسلمین" و سایت "التوحید الخالص" و غیر آنها که در اینترنت موجود است میتوانید مراجعه کنید.
سید قطب رحمه الله احادیث آحاد را قبول نمی کرد؟!
سید قطب رحمه الله در اصول عقائد احادیث متواتر را شرط دانسته و آحاد را قائل به حجیت در آن نمی دانست و به این معنی نیست که وی احادیث آحاد را به کل رد کرده باشد ، در "فی ظلال القرآن" میگوید:
وأحاديث الآحاد لا يؤخذ بها في أمر العقيدة. والمرجع هو القرآن. والتواتر شرط للأخذ بالأحاديث في أصول الاعتقاد
احادیث آحاد در امر عقیده پذیرفته نمی شود و مرجع همان قرآن است و در اصول اعتقاد ،احادیث متواتر شرط است برای پذیرفتن.
في ظلال القرآن 6 / 4008؛الناشر: دار الشروق - بيروت- القاهرة الطبعة: السابعة عشر - 1412 هـ
این سخن سید قطب موافق دیدگاه بسیاری از علمای اهل سنت میباشد آنان در اصول اعتقاد (نه احکام )، احادیث آحاد را نمی پذیرند ؛ زیرا احادیث آحاد ظنی هستند لکن احادیث متواتر یقینی می باشند.
امام ابن تیمیه رحمه الله تعالی در "منهاج السنة" می گوید:
إن هذا من أخبار الاحاد فكيف يثب به أصل الدين الذي لا يصح الإيمان إلا به
این از اخبار آحاد است ، چگونه با آن اصل دین ثابت می شود که ایمان فقط به آن صحیح است.
منهاج السنة النبوية 4 / 95؛الناشر : مؤسسة قرطبة، الطبعة الأولى ، 1406هــ
امام خطیب بغدادی رحمه الله تعالی می گوید:
خبر الواحد لا يقبل في شيء من أبواب الدين المأخوذ على المكلفين العلم بها والقطع عليها ... ولا يقبل خبر الواحد في منافاة حكم العقل
خبر واحد قبول نمی شود در چیزی از باب های دین که بر مکلفان ،علم و قطعیت آن گرفته شده است. و خبر واحد در مخالفت حکم عقل قبول نمی شود.
الکفایة فی علم الروایة ص 432 ؛الناشر:المکتبة العلمیة - المدینة المنورة
سید قطب رحمه الله در همان تفسیر "فی ظلال القرآن" بیش از 1000 حدیث و اثر که برخی متواتر و قسم اعظم آن آحاد می باشد را نقل کرده است ، به کتاب تخریج احادیث "فی ظلال" اثر
شیخ علوی بن عبدالقادر السقاف مراجعه شود.
[FONT="]
[/FONT]
سید قطب رحمه الله در همان تفسیر "فی ظلال القرآن" بیش از 1000 حدیث و اثر که برخی متواتر و قسم اعظم آن آحاد می باشد را نقل کرده است ، به کتاب تخریج احادیث "فی ظلال" اثر
شیخ علوی بن عبدالقادر السقاف مراجعه شود.
[FONT="]
[/FONT]
آخرین ویرایش: