برگزاری مراسم جشن مولودی

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
سلام علیکم
برادر عمو شما که شونصد تا سوال مطرح کردید ادم نمیدونه کدومش رو بجوابه . اما خب اینکه اونهایی مولودی میگیرن بر حق ترند یا اونهایی که مولودی نمیگیرن برحق ترند پاسخ من اینکه هیچ کدوم چون ملاک بر حق تر بودن گرفتن و یا نگرفتن مولودی نیست . توی جامعه ی انسانی بشر که هر روز مسائل جدیدی مطرح میشه ، نمیشه پیشرفت و تحول جامعه رو تحریم کرد فقط اون نوع تغییرات و تحول هایی که به طور واضح و روشن با اخلاق و دین مخالف هست باید باش مخالفت کرد . هر نوع رسم جشن و........ اکر با دین در تضاد نباشه عیبی نداره . مثله جشن تکلیف گرفتن برای بچه ها در مدرسه . آیا بده ؟ آیا زمان پیامبر جشن تکلیف گرفته میشد ؟ تا جایی من اطلاعاتم قد میکشه در قدیم جشن تکلیف وجود نداشت اما جشن تکلیف امر خوبی هست
 

amo

Well-known member
تاریخ ثبت‌نام
22/1/14
نوشته‌ها
84
پسندها
0
سلام علیکم
برادر عمو شما که شونصد تا سوال مطرح کردید ادم نمیدونه کدومش رو بجوابه . اما خب اینکه اونهایی مولودی میگیرن بر حق ترند یا اونهایی که مولودی نمیگیرن برحق ترند پاسخ من اینکه هیچ کدوم چون ملاک بر حق تر بودن گرفتن و یا نگرفتن مولودی نیست . توی جامعه ی انسانی بشر که هر روز مسائل جدیدی مطرح میشه ، نمیشه پیشرفت و تحول جامعه رو تحریم کرد فقط اون نوع تغییرات و تحول هایی که به طور واضح و روشن با اخلاق و دین مخالف هست باید باش مخالفت کرد . هر نوع رسم جشن و........ اکر با دین در تضاد نباشه عیبی نداره . مثله جشن تکلیف گرفتن برای بچه ها در مدرسه . آیا بده ؟ آیا زمان پیامبر جشن تکلیف گرفته میشد ؟ تا جایی من اطلاعاتم قد میکشه در قدیم جشن تکلیف وجود نداشت اما جشن تکلیف امر خوبی هست

دوست عزیز خوب نگاه کنین.من سه یا چهارتا سوال پرسیدم ده تا سوال که نپرسیدم.در مورد حرفاتون هم حدیث پیامبر ثابت شده است که می فرمایند میفرمایند به دین من اضافه نکنید.خب این یعنی چی؟؟؟در ضمن حرف شما جواب سوال من نبود.شما برحق تر بودن را اشتباه گرفتین.ما آدمی که مولودی نمیگیره شباهتش به پیامبر بیشتره یا آدمی که مولودی میگیره؟؟؟کدوم برحق تر هستن؟؟؟مگه پیامبر نمیتونست دستور بده برای من مولودی بگیرین؟؟؟در ضمن من عرض کردم اگه قرار باشه از خدا بخاطر تولد پیامبر سپاسگذاری بشه باسد با روزه گرفتن باشه نه جشن و عید گرفتن.اینا با هم خیلی فرق دارن.جواب سوال من داده نشده
 

asemani

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
8/3/13
نوشته‌ها
761
پسندها
0
محل سکونت
ایران
جزاک الله دوستان . بحث خیلی خوبیه که دوستان توی تالار شروع کردند . أحسنت .
به نظر بنده دوستانی که مخالف جشن مولودی هستند سوای از محتویات این مراسم که تکلیفش مشخص است که اگر مطابق شرع باشد تایید و اگر خلاف شرع باشد مردود است فکر کنم دوستان مخالف بیشتر با این موضوع مخالفند که یک عمل خاص رو براش یه روز خاص تعیین کردیم . هر چند بیان زندگی پیامبر اکرم ص منحصر به این مجلس نیست و در مجالس دیگر هم ذکر میشود اما فکر کنم مشکل اصلی دوستان منحصر کردن این گونه مراسم ها یک روز بخصوص مثلا در سالروز تولد پیامبر عزیزمون هست .
حالا دوستان اگه یه عملی رو هر چند کار درستی باشه براش یه روز و یا زمان خاصی تعیین کنیم از نظر شرع ایراد داره؟؟
 
آخرین ویرایش:

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1
عرض سلام

در مورد حرفاتون هم حدیث پیامبر ثابت شده است که می فرمایند میفرمایند به دین من اضافه نکنید.خب این یعنی چی؟؟؟
برادر جان من چند بار در این بحث تکرار کردم که مولودی اصلا جزئی از دین نیست و یک رسم یا یک عرف یا چیزی مثله این هست یعنی به این نیست این کار را انجام میدهیم به همین دلیل هست که من میگم مولودی نگرفتن اشکال ندارد همان طور که مولودی گرفتن اشکال ندارد

در ضمن حرف شما جواب سوال من نبود.شما برحق تر بودن را اشتباه گرفتین.ما آدمی که مولودی نمیگیره شباهتش به پیامبر بیشتره یا آدمی که مولودی میگیره؟؟؟کدوم برحق تر هستن؟؟؟
شباهت داشتن ظاهری اگر منظورتون هست تا حدی که شرع اجازه داده مجاز هست . خب این دوره زمونه مردم لباس عربی نمیپوشن و کت و شلوار می پوشن ایا گناه میکنن ؟؟؟

مگه پیامبر نمیتونست دستور بده برای من مولودی بگیرین؟؟؟
مولودی چون جز دین نیست پیامبر دستوری ندادند لذا منع هم نکردند

در ضمن من عرض کردم اگه قرار باشه از خدا بخاطر تولد پیامبر سپاسگذاری بشه باسد با روزه گرفتن باشه نه جشن و عید گرفتن.اینا با هم خیلی فرق دارن.جواب سوال من داده نشده

داداش در پست های قبل هم بنده عرضص کردم این روز رو عید نمیدونیم .خب روزه هم هر کس یگیره کار خوبی کرده . شما فرض کنید یکی در این روز خیلی خوشحال باشه و مثلا به این مناسبت به دوستش هدیه بده یا مهمونی بگیره . و اشعاری در مدح پیامبر بخونن . این کار چه اشکال شرعی داره ؟؟

اگر منظور دوستان تنها پرداختن به امور ظاهری هست که شرع منع نکرده پس همه ی ما گمراهیم چون هزاران مورد هست که زمان پیامبر نبوده و الان مردم انگونه هستند . کلا زندگی متحول شده

 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
سلام علیکم

دوست عزیز اینکه مولودی از کجا امده است یا نه مهم نیست.مهم بدعت بودن آن است.ممکنه قوم بدی عمل خوبی انجام بدن یا قوم خوبی عمل بدی انجام بدن.این دلیل نمیشه.این رو هم بدونین که مولودی به شیوه جمع شدن کنونی از قرن سوم به بعد ساخته شد و حدیث پیامبر که می فرمایند بهترین قرون سه قرن بعد از من است خود مستدل بر این است که این امر بدعت باشد.

وعلیکم السلام و رحمة الله

اولاً این سخن ما هستش خب مگه ما هم نمیگیم عمل رو با عاملین اون مقایسه نمیکنیم یعنی خوب و بد عمل رو به فاعلان آن نمی سنجیم.

ثانیاً در خصوص بدعت بودن و خیر قرون هم درپست قبلی مفصلاً بیان کردم. و یک سؤال بسیار مهم هم پرسیدم که باز از شما می پرسم و اون این که نقطه گذاری و حرکتگذاری قران و تدوین کتب حدیثی و فقهی و امثال اینها آیا بدعت نیست؟ اگه بدعت هستش پس چرا اونو ترک نمیکنید ؟ در عصرنبوی چنین چیزهایی نبوده ....

اما شما به بدعت اشاره کردی.خود بدعت یعنی ساختن چیزی و پایه گذاری آن.در مورد بدعت نظر علما کمی با هم فرق دارد.بدعتی دنیایی رو که خود شما اشاره کردین.اما بدعت دینی . تقسیم آن به بدعت حسنه و ...خب این کجای دین باید قرار بگیره؟؟؟آیا همین بدعتها نیستن که باعث تفرقه های کنونی شدن؟؟؟

برادرم! بنده دیدگاه علما رو ذکر کردم ، من نمیدونم چطور شما دیدگاه کسانی که هم در فهم و هم در علم از ما بیشتربوده به نسبت رو نادیده میگیرین ، دیدگاه علما کاملاً مشخص و واضح هستش ... .

تقسیم بدعت به حسنه و سیئه هم بنابه تعریف لغوی اون هستش ببینید؛ یه عملی که در عصر نبوی نبوده بعدها ابداع شده این تا اینجا بدعت محسوب میشه حال اگه این عمل ابداعی موافق مبانی و اصول شریعت باشه بدعت حسنه و اگه مخالف باشه بدعت سیئه محسوب میشه ...

در خصوص چیزهای دنیایی بدعت به معنی اصطلاحی اطلاق نمیشه چون غیردینی هستش ولذا اتفاق نظر هستش میون علما بر جواز بدعت های دنیایی .


اینکه عده ای آمده اند و میگن ما از سنت پیامبر پیروی میکنیم و مولودی نمیگیریم بر حق تر هستن یا کسایی که مولودی میگیرن؟؟؟از خود شما این سوال رو میکنم.کدوم بر حق ترن؟؟اینکه که صحیح و آشکاره.کار شما مگه بدعت نیست؟؟؟مگه مولودی بدعت نیست؟؟؟به خدا قسم روی میکروفون یه مولودی میگفتن پیامبر گفته هر کسی برای من یک دینار خرج کنه هفت پشتش به بهشت میره.خب؟؟؟این یعنی چی؟؟؟

اولاً برادرم! مسأله برحق بودن نیست ، ما حق رو با اشخاص نمی سنجیم و همچنین ملاک حق بودن رو با گرفتن و یا نگرفتن مولودی هم نمیسنجیم ، همین سخن شما خلاف هستش کجای قرآن و سنت و دیدگاه علما اومده که ملاک برحق بودن قائل به خوب یا بد بودن مولودی هستش؟!!!

ثانیاً بنده دیدگاه علما رو نقل کردم در خصوص مولودی و احداث آن توسط ملک مظفر کوکبری حاکم اربیل که علما اونو عادل دانستن و اون عملشو منکر و مخالف شریعت ندونستن شما چه پاسخی برای این دارین؟!

ثالثاً این که در مولودی یه نفر گفته برای پیامبر این مقدار خرج بشه هفت پشتش به بهشت میره باز دلیل بر ذم مولودی نیست ، این نقل حدیثه خاه صحیح خواه ضعیف باشه و در موارد دیگه هم اینگونه رواج داره مثلاً بودن کسانی که خطبه جمعه داشتن و احادیث موضوع و جعلی نقل کردن باز خواه دونسته خواه ندونسته که جعلی بودن اون احادیث آیا خطبه جمعه مذمومه؟!!


اگه مولودی برحقه چرا بدعته.اصلا بدعت در قرآن یعنی چی؟؟چیزی به عنوان بدعت حسنه وجود نداره.با دلیل ثابت میکنم

إیّاکُم وَ مُحدَثاتِ الأُمورِ؛ فإنَّ کُلَّ مُحدَثَةٍ بِدعَةٌ، و کُلَّ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ، وَ کُلَّ ضَلالَةٍ فی النّارِ

مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ


این یعنی چی؟؟خب شما بهتر از اینو برام بیارین.

اولاً اگه به گرو کشیه خب اگه نقطه گذاری قرآن حقه پس چرا بدعته؟!! اگه تدوین کتب فقهی و علوم حدیث حقه و صحیح چرا بدعته؟! هرچند این گونه سؤالات اشتباه هستش لکن در الزام مخالف می بایست پرسید .

ثانیاً این حدیث رو علمای اهل فن شرح کردن و اگه به شرح اون علما نظری بیاندازیم مفهوم حدیث رو درمی یابیم ، که قبلاً در همین تایپیک دیدگاه امام نووی شارح صحیح مسلم و حافظ ابن حجر شارح صحیح بخاری رو نقل کردم.

حافظ ابن رجب حنبلی (م 795هــ) نیز در شرح "کل بدعة ضلالة" می گوید:

كل بدعة ضلالة والمراد بالبدعة ما أحدث مما لا أصل له في الشريعة يدل عليه وأما ما كان له أصل من الشرع يدل عليه فليس ببدعة شرعا وإن كان بدعة لغة

هر( اکثر )بدعتی گمراهی است و منظور از بدعت آنچه ایجاد شده که اصل و اساسی برای آن در شریعت برآن دلالت نکند و اما آنچه برای آن اصلی از شرع دلالت کند باشد پس بدعت شرعی نیست اگرچه بدعت لغوی باشد.

جامع العلوم والحكم ص 266؛الناشر : دار المعرفة - بيروت الطبعة الأولى ، 1408هـ


مگه خودتون نمیگین عده ای از علما بدعت حسنه رو قبول دارن؟؟؟خب دلیل این علما برای این حرفشون چیه؟؟؟ما اگه سراغ حرف علما رو بگیریم گاهی باید یه کار رو به دو شیوه یا حتی به چند شیوه متضاد هم انجام بدیم.اینکه دلیل نمیشه.اگه منظور حدیت حدیث و من سن فی الاسلام سن حسنه باشه که کاملا رده.چون سنت با بدعت فرق داره.

علما تقسیمات بدعت رو به حسنه و سیئه رو از خود حدیث گرفتن که همون جنبه ی لغوی هستش، توجه کنین :

حافظ ابن رجب حنبلی در شرح حدیث "من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد" می گوید:

يدل على أن كل عمل ليس عليه أمر الشارع فهو مردود ويدل بمفهومه على أن كل عمل عليه أمره فهو غير مردود والمراد بأمره ههنا دينه وشرعه كالمراد بقوله في الرواية الأخرى من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد فالمعنى إذا أن من كان عمله خارجا عن الشرع ليس متقيدا بالشرع فهو مردود وقوله ليس عليه أمرنا إشارة إلى أن أعمال العاملين كلهم ينبغي أن تكون تحت أحكام الشريعة فتكون أحكام الشريعة حاكمة عليها بأمرها ونهيها فمن كان عمله جاريا تحت أحكام الشريعة موافقا لها فهو مقبول ومن كان خارجا عن ذلك فهو مردود

دلالت بر این می کند که هر عملی امر شارع برآن نباشد پس مردود است و دلالت می کند مفهوم آن بر این که هر عملی امر شارع بر آن باشد پس مردود نیست و منظور از "أمر" آن اینجا دین و شریعتش است مانند این فرموده ی آنحضرت در روایتی دیگر " من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد" معنی آن هرگاه کسی که عملش خارج از شرع ، مقید به شریعت نباشد پس مردود است و این فرموده ی آنحضرت " ليس عليه أمرنا" اشاره به این می کند که اعمال عمل کنندگان همگی شایسته است که تحت نظر احکام شریعت باشد و احکام شریعت با امر و نهیشان بر آنها حکم کند پس کسی که عملش تحت نظر احکام شریعت جاری باشد موافق با آن ، مقبول است و کسی که خارج از آن باشد پس مردود است.


جامع العلوم والحكم ص 60؛الناشر : دار المعرفة - بيروت الطبعة الأولى ، 1408هـ

یه سوال منو پاسخ بدین.کسایی که مولودی رو قبول ندارن بر حق تر هستن یا کسایی که مولودی رو قبول دارن؟؟؟شما موظفین که جواب بدین.سوالات قبلی منو هم کسی جواب نداده.ببینید موضوع آسون رو پیچیده نکنین.اول بدونیم کدوم بر حق ترن بعد میریم سر اینکه آیا بدعت حسنه رو دین اسلام قبول داره یا نه و خطرات بدعت حسنه به این می ارزه که ما بدعت حسنه رو قبول کنیم یا نه.باشه که خود امام شافعی هم بدعت حسنه رو قبول داشته باشه.این دلیل نمیشه.امام شافعی میگه حرفی از من رو که مخالف قرآن و سنت بود به دیوار بکوبین.قرآن چیه؟؟؟سنت از کجا اومده؟؟؟سنت از امام شافعی اومده؟؟؟از ابوبکر و عمر و عثمان و علی و سعد و خالد و ابو سعید و بلال اومده یا از پیامبر؟؟؟خود امام شافعی جز قرآن و سنت چیز دیگه ای قبول نداشتن.حالا جواب منو بدین.کدوم بر حقترن؟؟؟

اولاً پاسخ به سؤال شما رو دادیم و شما باز تکرار مکررات کردین ، بنده یه سؤال از شما می پرسم شما فرض کنید توانایی پاسخ گوئی به سؤال شما رو نداریم اصلاً سخن شما درست این سؤال بنده رو پاسخ بدین ؛ تقسیم توحید به سه دسته مثلاً توحید ربوبیت ، الوهیت و اسماء و صفات آیا تقسیم بندی به این شیوه در قرآن و سنت و یا علمای سلف (خیر قرون) آمده است یا نه ؟!! این سؤال رو پرسیدم چون این گونه تقسیم بندی اگه وجود نداشته پس بدعته اگه هم وجود داره پس بدعت نیست دقت کنید منظور بنده تقسیم بندی هستش نه این که آیاتی که بر الوهیت یا ربوبیت و اسما و صفات دلالت کنند یعنی مراد بنده این جمله ی "تقسیم توحید " هستش .

ثانیاً امام شافعی رحمه الله سخنی مخالف قرآن و سنت نفرموده و تقسیم بدعت رو کاملاً صحیح فرموده و علمای بعد از امام شافعی نیز باوی موافقت کردن ، بعید است کسی که ناصرالسنـة باشه اما مفهوم بدعت رو ندونه - معاذالله - امام شافعی بشر بوده و جای اشتباه داشته لکن اشتباه تا این حد اون هم در شناخت و معرفت بدعت ؟!!!

ثالثاً اما این سخن امام شافعی که فرموده اگه سخن من مخالف قرآن و سنت بود به دیوار بکوبید(البته جمله ی صحیح اینه :إذا صح الحديث فهو مذهبي ) رو علما شرح کردن ؛

امام نووی رحمه الله می گوید:


كان جماعة من متقدمي أصحابنا إذا رأوا مسألة فيها حديث ومذهب الشافعي خلافه عملوا بالحديث وافتوا به قائلين مذهب الشافعي ما وافق الحديث ولم يتفق ذلك الا نادرا ومنه ما نقل عن الشافعي فيه قول على وفق الحديث: * وهذا الذى قاله الشافعي ليس معناه ان كل أحد رأى حديثا صحيحا قال هذا مذهب الشافعي وعمل بظاهره: وانما هذا فيمن له رتبة الاجتهاد في المذهب على ما تقدم من صفته أو قريب منه: وشرطه أن يغلب على ظنه أن الشافعي رحمه الله لم يقف على هذا الحديث أو لم يعلم صحته: وهذا انما يكون بعد مطالعة كتب الشافعي كلها ونحوها من كتب أصحابه الآخذين عنه وما أشبهها وهذا شرط صعب قل من ينصف به: وانما اشترطوا ما ذكرنا لان الشافعي رحمه الله ترك العمل بظاهر أحاديث كثيرة رآها وعلمها لكن قام الدليل عنده على طعن فيها أو نسخها أو تخصيصها أو تأويلها أو نحو ذلك


گروهی از متقدمان اصحاب ما (شافعی مذهبان) هنگامی که مسأله ای را دیدند که در آن حدیث و مذهب شافعی مخالف (متضاد )هستند به حدیث عمل کردند و به آن فتوا دادند قائلین مذهب شافعی آنچه موافق حدیث بوده و این اتفاق نیافته مگر به ندرت و از این رو آنچه از شافعی نقل شده در این خصوص سخنی بر موافقت حدیث : اینی که شافعی فرموده معنای آن این نیست که هر کسی حدیث صحیحی را دید بگوید این مذهب شافعی است و به ظاهرش عمل کند ، این تنها برای کسی ممکن است که به درجه ی اجتهاد در مذهب براساس آنچه مقدمتاً صفت و یا نزدیک به آن رسیده باشد و شرط آن این است که غلبه ی ظنش باشد که شافعی رحمه الله بر این حدیث واقف نبوده یا صحت آن را ندانسته است و این تنها در بعد از مطالعه تمام کتابهای شافعی و امثال آن از کتابهای شاگردان او که از وی گرفتن و انچه شبیه به آن است باشد و این شرط سختی است کمترکسی به آن رسیده است. و شروطی گذاشتند آنچه را ذکر کردیم ؛ زیرا شافعی رحمه الله عمل به ظاهر بسیاری از احادیث را که دیده و به آن علم داشته ترک کرده لکن برای آن دلیل داشته ، در طعن به آن ( حدیث سنداً یا متناً) یا نسخش یا تخصیصش یا تأویلش و امثال آن.

المجموع شرح المهذب 1 / 64 ؛الناشر: دارالفکر - بیروت

حافظ ابن حجر رحمه الله می گوید:

ما إذا عرف أن الحديث لم يطلع عليه الشافعي ، أما إذا عرف أنه اطلع عليه ورده أو تأوله بوجه من الوجوه فلا

هنگامی شناخته شد که شافعی بر آن اطلاع نیافته است [ مرادش بوده ] اما هنگامی که او بر آن اطلاع یافته و [با این حال] رد کرده یا تأویلش کرده به شکل های متعدد پس نه

فتح الباري شرح صحيح البخاري 2 / 223؛الناشر : دار المعرفة - بيروت ، 1379هــ


دو مورد از مصادیق بدعت را ذکر کنم خالی از لطف نیست :

عن أبي هريرة رضي الله عنه : أن النبي صلى الله عليه و سلم قال لبلال عند صلاة الفجر ( يا بلال حدثني بأرجى عمل عملته في الإسلام فإني سمعت دف نعليك بين يدي في الجنة ) . قال ما عملت عملا أرجى عندي أني لم أتطهر طهورا في ساعة ليل أو نهار إلا صليت بذلك الطهور ما كتب لي أن أصلي


از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم به بلال فرمود: ای بلال! عملی از اعمال خودت را که مورد امید و دلخوشی توست در اسلام انجام دادی را برای من بگو، زیرا که من در بهشت صدای کفش های تو را در جلوی خودم شنیدم . بلال گفت: کاری نکردم که به آن امیدوارتر باشم از این که من هزگز در شب یا روز وضوئی نگرفتم بجز این که با آن وضو خداوند آنطور مقدر کرده که نماز خواندم.

صحيح البخاري 1 / 386 ح 1098؛الناشر : دار ابن كثير ، اليمامة - بيروت الطبعة الثالثة ، 1407 - 1987م
صحيح مسلم 4 / 1910ح 2458؛الناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت


سیدنا بلال رضی الله عنه عملی را انجام داده که قبل از او تشریع نبوده (تا اینجا بدعت حسنه)و با این وجود سیدنا و مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم آن را پسندیده و بر آن تقریر کرده است.(سنت محسوب شده).

حدیث کل بدعة ضلالة و یا این حدیث من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد در حقیقت باید باهم تشریح شوند و با احادیث دیگر جمع بندی بشود . بنابراین این سخن علما که فرمودند اگر بدعتی مطابق با اصول شریعت باشد مقبول و اگر مخالف آن باشد مردود است ،کاملاً صحیح می باشد.

تعداد رکعت های نماز تراویح :

امام ترمذی رحمه الله صاحب کتاب سنن الترمذی در کتابش می گوید:

اختلف أهل العلم في قيام رمضان فرأى بعضهم أن يصلي إحدى وأربعين ركعة مع الوتر وهو قول أهل المدينة والعمل على هذا عندهم بالمدينة وأكثر أهل العلم ما روي عن عمر و علي وغيرهما من أصحاب النبي صلى الله عليه و سلم عشرين ركعة وهو قول الثوري و ابن المبارك و الشافعي وقال الشافعي وهكذا أدركت ببلدنا بمكة يصلون عشرين ركعة وقال أحمد روي في هذا ألوان ولم يقض فيه بشيء وقال إسحق بل نختار إحدى وأربعين ركعة على ما روي عن أبي بن كعب ... .
[FONT=&quot]
و اهل علم درخصوص قیام رمضان اختلاف کردند ، برخی از آنان بر این رأی هستند که 21 رکعت همراه با وتر خوانده شود و آن
قول اهل مدینه و بر این قول عمل کردند[/FONT]
[FONT=&quot]. و اکثر اهل علم بر این رأی هستند آنچه که روایت شده از عمر و علی و غیر آن دو از صحابه پیامبر صلی الله علیه و سلم ، 20 رکعت می خواندند و آن قول ثوری و ابن مبارک و شافعی است و شافعی گفته است: واین چنین درک کردم در سرزمینمان مکه 20 رکعت نماز می خوانند و احمد گفته است: به همین صورت روایت شده و در آن چیزی حکم نشده و اسحاق گفته: بلکه 41 رکعت را اختیار می کنیم بر اساس آنچه روایت شده از ابی بن کعب.

[/FONT][FONT=&quot] سنن الترمذي 3 / 169؛الناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
جزاک الله دوستان . بحث خیلی خوبیه که دوستان توی تالار شروع کردند . أحسنت .
به نظر بنده دوستانی که مخالف جشن مولودی هستند سوای از محتویات این مراسم که تکلیفش مشخص است که اگر مطابق شرع باشد تایید و اگر خلاف شرع باشد مردود است فکر کنم دوستان مخالف بیشتر با این موضوع مخالفند که یک عمل خاص رو براش یه روز خاص تعیین کردیم . هر چند بیان زندگی پیامبر اکرم ص منحصر به این مجلس نیست و در مجالس دیگر هم ذکر میشود اما فکر کنم مشکل اصلی دوستان منحصر کردن این گونه مراسم ها یک روز بخصوص مثلا در سالروز تولد پیامبر عزیزمون هست .
حالا دوستان اگه یه عملی رو هر چند کار درستی باشه براش یه روز و یا زمان خاصی تعیین کنیم از نظر شرع ایراد داره؟؟

و جزاک الله خیراً

دربرخی امور اگه مخالف شرع باشه تعیین کردنش اشکال داره در غیر این صورت جواز رو علما دادن مثلاً :

نماز نوافل شما میتونین خودتونو مقید کنین که در روز چه تعداد بخونین مثلا امام احمد رحمه الله در روز 300 رکعت میخوندن هر روز، در حالی که اصل نوافل در سنت وارد شده و بنابه دیدگاه علما حدی براش تعیین نشده لکن با این وجود علمای زیادی برای خودشون حدی تعیین کردن که بخونن و یا اذکار و غیره ... . مگه مواقعی که در شرع نهی شده باشه ...

در مورد مولودی هم ، مقید به یه روز نیست لکن اصل تولد رو چون یه روز هستش اهتمام ویژه دارن و کل ایام سال هم صحیحه باتوجه به اهداف مولودی و اشکالی نیست.

سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم وقتی که از روزه ی روز دوشنبه ازشون پرسیده شد فرمود "فیه یوم ولدت " رواه مسلم و ابن حبان و غیرهما ، این خودش دلیل براینه که اون روز ویژه بوده مگرنه لزومی نداشت بفرمایند در اون روز متولد شدم.

یا سیدنا عیسی علیه السلام که فرموده است :" السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا" مریم / 33 اینجا سلام بر خویشتن رو مقید به روز تولد و روز مرگ و روز زنده شدن کرده است که باز تعیین حدود زمان هستش.
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
وای یه روز نبودیم چقد پست گذاشته شده iuiuiui
خوشحالم که دوستان بجای بحث های غیر دینی توی سایت رو به این بحث ها آوردن که هم باعث پایبند تر شدن ما به دین و هم بالارفتن علوم دینیمون میشه

واقعا مباحث زیاد شده و وقت بررسی کلی برای من وجود نداره متاسفانه اما مهم ترین نکته ای که توی سخنان دیدم تعریف بدعت حسنه توسط علما بود که برادر صدیق لطف فرمودن گذاشتن

حافظ ابن رجب حنبلی در شرح حدیث "من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد" می گوید:

يدل على أن كل عمل ليس عليه أمر الشارع فهو مردود ويدل بمفهومه على أن كل عمل عليه أمره فهو غير مردود والمراد بأمره ههنا دينه وشرعه كالمراد بقوله في الرواية الأخرى من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد فالمعنى إذا أن من كان عمله خارجا عن الشرع ليس متقيدا بالشرع فهو مردود وقوله ليس عليه أمرنا إشارة إلى أن أعمال العاملين كلهم ينبغي أن تكون تحت أحكام الشريعة فتكون أحكام الشريعة حاكمة عليها بأمرها ونهيها فمن كان عمله جاريا تحت أحكام الشريعة موافقا لها فهو مقبول ومن كان خارجا عن ذلك فهو مردود

دلالت بر این می کند که هر عملی امر شارع برآن نباشد پس مردود است و دلالت می کند مفهوم آن بر این که هر عملی امر شارع بر آن باشد پس مردود نیست و منظور از "أمر" آن اینجا دین و شریعتش است مانند این فرموده ی آنحضرت در روایتی دیگر " من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد" معنی آن هرگاه کسی که عملش خارج از شرع ، مقید به شریعت نباشد پس مردود است و این فرموده ی آنحضرت " ليس عليه أمرنا" اشاره به این می کند که اعمال عمل کنندگان همگی شایسته است که تحت نظر احکام شریعت باشد و احکام شریعت با امر و نهیشان بر آنها حکم کند پس کسی که عملش تحت نظر احکام شریعت جاری باشد موافق با آن ، مقبول است و کسی که خارج از آن باشد پس مردود است.

جامع العلوم والحكم ص 60؛الناشر : دار المعرفة - بيروت الطبعة الأولى ، 1408هـ


من قطعا این تعریف رو قبول دارم ولی خوب برادر من برای مولودی کدام امر شارع بر آن وجود دارد؟ برای مثالی که شما در مورد نماز شب آوردید امر شرع برآن است وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً و بحث لغوی علما روی این آیه کرده اند که میگویند هر رکعت که توانستی نماز بخوان
اما برای مولودی والله من دلیلی از شرع ندیده ام شما حدیثی آوردین که رسول الله می فرماید روزه ی روز دوشنبه را روزه بگیرید چون من در روز دوشنبه متولد شده ام و نگفته 12 ربیع الاول رو جشن بگیرید
یا آیه ای که برادر ماهان برای مبارک بودن روز تولد حضرت موسی آوردن خوب برادر من این آیه بر رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل شد و ایشان روز تولد حضرت موسی را هرسال بزرگداشت نکردن
پس کجای امرشارع بر این عمل است که بدعت حسنه شود؟

خواهشا بحث روی این متمرکز شود که دلیلی از شریعت یعنی قرآن وسنت برای این عمل آورده شود همان طوری که خودتان در تعریف بدعت حسنه از سوی علما آورده اید
من منتظرم دلایلتان را بشنوم

اما برادر ماهان ما از اول داریم فرق بین بدعت اصطلاحی با بدعت لغوی رو تکرار میکنیم پس خواهشا همان مثال ها را تکرار نکن ممنون

جزاکم الله جمیعا
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
جزاک الله دوستان . بحث خیلی خوبیه که دوستان توی تالار شروع کردند . أحسنت .
به نظر بنده دوستانی که مخالف جشن مولودی هستند سوای از محتویات این مراسم که تکلیفش مشخص است که اگر مطابق شرع باشد تایید و اگر خلاف شرع باشد مردود است فکر کنم دوستان مخالف بیشتر با این موضوع مخالفند که یک عمل خاص رو براش یه روز خاص تعیین کردیم . هر چند بیان زندگی پیامبر اکرم ص منحصر به این مجلس نیست و در مجالس دیگر هم ذکر میشود اما فکر کنم مشکل اصلی دوستان منحصر کردن این گونه مراسم ها یک روز بخصوص مثلا در سالروز تولد پیامبر عزیزمون هست .
حالا دوستان اگه یه عملی رو هر چند کار درستی باشه براش یه روز و یا زمان خاصی تعیین کنیم از نظر شرع ایراد داره؟؟

بله خواهرم ممنون که این نکته رو یادآوری کردید نکته ی مهمی است که ممکن است توسط بعضی از دوستان اشتباه برداشت شود

مطمئن باشید ما اگر بیشتراز کسانی که مولودی میگیرن بر بازگو کردن سیرت وسنت های رسول الله حریص تر نباشیم کم تر نیستیم و برای من امروزه توی جامعه ی اهل سنت ایران ثابت شده که کسانی که مخالف این عمل هستن بیشتر بر سنت رسول الله پایبند هستن هر چند نمیشه قضاوت کلی کرد و تعمیم داد
 

mahan-geo

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
1/1/70
نوشته‌ها
810
پسندها
1


نقل از برادر عبدالرحمن
یا آیه ای که برادر ماهان برای مبارک بودن روز تولد حضرت موسی آوردن خوب برادر من این آیه بر رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل شد و ایشان روز تولد حضرت موسی را هرسال بزرگداشت نکردن
پس کجای امرشارع بر این عمل است که بدعت حسنه شود؟

برادر راستش از بسکه گفتم ما هم معتقدیم تشریعی در این باره وجود دارد و این کار جز دین نیست دیگه همه متوجه شدن من چند بار تکرار کردم که مولودی جز دین نیست



خواهشا بحث روی این متمرکز شود که دلیلی از شریعت یعنی قرآن وسنت برای این عمل آورده شود همان طوری که خودتان در تعریف بدعت حسنه از سوی علما آورده اید
من منتظرم دلایلتان را بشنوم

در زمان پیامبر هیچ وقت مولودی گرفته نشد ولی روز های تولد گرامی داشته می شود یعنی اون روز روزه میگرفتند . خب حالا من مثلا میگم چه اشکال داره که اون روز خوشحال بالشیم مهمونی برپا کنیم و رسول خدا رو مدح کنیم

اما برادر ماهان ما از اول داریم فرق بین بدعت اصطلاحی با بدعت لغوی رو تکرار میکنیم پس خواهشا همان مثال ها را تکرار نکن ممنون

داداش وقتی میبینم دلیل ها رو تکرار میکنید من هم مثال ها رو تکرار میکنم

 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0


نقل از برادر عبدالرحمن

برادر راستش از بسکه گفتم ما هم معتقدیم تشریعی در این باره وجود دارد و این کار جز دین نیست دیگه همه متوجه شدن من چند بار تکرار کردم که مولودی جز دین نیست


در زمان پیامبر هیچ وقت مولودی گرفته نشد ولی روز های تولد گرامی داشته می شود یعنی اون روز روزه میگرفتند . خب حالا من مثلا میگم چه اشکال داره که اون روز خوشحال بالشیم مهمونی برپا کنیم و رسول خدا رو مدح کنیم


داداش وقتی میبینم دلیل ها رو تکرار میکنید من هم مثال ها رو تکرار میکنم


جزاکم الله خیرا
برادرم باور کنید هیچ دلیلی تکرار نشده و این که شما می گویید این امر در دین ایجاد نشده تعجب میکنم در حالی که خود علمایی اون رو جایز دونستن اون رو بدعت دنیایی ننامیدن بلکه بدعت حسنه در دین نامیدن و چطوری میشه که این امر چیز نوپیدایی در دین نباشه در حالی که فردی که مولودی میگیره به امید صواب اون این کار رو انجام میده و تعریف عبادت این است اسم جامع لکل سم جامع لكل ما يحبه الله ويرضاه من الأقوال والأعمال الباطنة والظاهرة یعنی عبادت اسم جامعیست از همه آنچه که الله تعالی دوست دارد و می پسندد از اقوال و کردادر و ظاهر و باطن

اما در مورد این که سوال من از دلیل شرعی این امر کردم بخاطر تعریفی بود که خود برادر صدیق از بدعت حسنه نزد علما آوردن که بدعت حسنه باید دلیلی از امر شارع داشته باشد وگرنه بدعت حسنه نیست و سئیه می شود
 

amo

Well-known member
تاریخ ثبت‌نام
22/1/14
نوشته‌ها
84
پسندها
0
سلام علیکم

ببنید دوست عزیز من جواب سوالمو هنوز نگرفتم.بدعت چیه؟؟؟یعنی به دین اضافه شدن.این خودش مشکلات زیادی رو در دین ایجاد میکنه که من فعلا در مورد این حرف نمیزنم.یاد بگیریم که موضوع رو زیاد پیچیده نکنیم.ببینید یک موضوع میتونه به دریایی از فتوا و نظر و عقیده و اثبات تبدیل بشه.موضوع رو کنترل کنید لطفا.من فعلا کاری به بدعت ندارم.پله به پله حرکت کنیم حالا یا شما پله اول رو تعیین کنید یا من.من بیشتر دوست دارم پله اول رو اینطوری آغاز کنم:

سوال من اینه که کدام بر حق تر هستن؟؟کسی که دنباله رو مو به موی پیامبر هست یا کسی که نوپایی در دین رو قبول داره.حدیث پیامبر هست که میگه سنت من کافی هست.چیز عجیبی که از شما دیدم دسته بندی توحید بود که شما سوال کردین.واقعا برای من خیلی عجیبه.پیامبری که 13 سال از عمر نبوت خود رو در رابطه با عقیده صرف کرد الان این جوابش باشه.فهم دین با بدعت فرق داره دوست عزیز.دلیل شما به موضوع مورد نظر ما هیچ ربطی نداره.شما گفتین فرض کنین ما از جواب دادن سوال شما عاجز باشیم.خب چرا عاجزین؟؟؟وقتی شما حرف امام شافعی رو سند میکنین و میزارین اینجا و بر من اشکال میگیرین که حرف امام شافعی رو اون طوری که گفتن ننوشتم چرا از جواب دادن چیز به این ساده ای عاجز باشین؟؟؟برای من یه کم عجیبه.عاجز بودن چرا؟؟؟توحید و دسته بندی آن چه ربطی به بدعت داره؟؟؟من فعلا هیچ سوالی ندارم و در مورد هیچ چیزی بحث نمی کنم تا جواب اولین سوال من داده نشه.کدوم بر حق تر هستند؟؟؟ به نظر من جواب ندادن به این سوال یعنی اینکه جامع به موضوع نگاه نمیشه.یعنی اینکه یه طرفه موضوع رو دنبال میکنیم و کاملا تابع شرع و فرمانبردار بر حقیقت نیستیم.اگر هم اینطور نباشه من ترجیح میدم دیگه بحثی نداشته باشم

اما در مورد جوابی که شما دادین.من بحث بدعت رو فعلا دنبال نمیکنم.شما به تقسیم بندی توحید اشاره کردین.میشه بگین ربط این با موضوع مولودی چیه؟؟چون من متاسفانه نتونستم ارتباطی بین دو موضوع ببینم
 
آخرین ویرایش:

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
سلام علیکم

ببنید دوست عزیز من جواب سوالمو هنوز نگرفتم.بدعت چیه؟؟؟یعنی به دین اضافه شدن.این خودش مشکلات زیادی رو در دین ایجاد میکنه که من فعلا در مورد این حرف نمیزنم.یاد بگیریم که موضوع رو زیاد پیچیده نکنیم.ببینید یک موضوع میتونه به دریایی از فتوا و نظر و عقیده و اثبات تبدیل بشه.موضوع رو کنترل کنید لطفا.من فعلا کاری به بدعت ندارم.پله به پله حرکت کنیم حالا یا شما پله اول رو تعیین کنید یا من.من بیشتر دوست دارم پله اول رو اینطوری آغاز کنم:

سوال من اینه که کدام بر حق تر هستن؟؟کسی که دنباله رو مو به موی پیامبر هست یا کسی که نوپایی در دین رو قبول داره.حدیث پیامبر هست که میگه سنت من کافی هست.چیز عجیبی که از شما دیدم دسته بندی توحید بود که شما سوال کردین.واقعا برای من خیلی عجیبه.پیامبری که 13 سال از عمر نبوت خود رو در رابطه با عقیده صرف کرد الان این جوابش باشه.فهم دین با بدعت فرق داره دوست عزیز.دلیل شما به موضوع مورد نظر ما هیچ ربطی نداره.شما گفتین فرض کنین ما از جواب دادن سوال شما عاجز باشیم.خب چرا عاجزین؟؟؟وقتی شما حرف امام شافعی رو سند میکنین و میزارین اینجا و بر من اشکال میگیرین که حرف امام شافعی رو اون طوری که گفتن ننوشتم چرا از جواب دادن چیز به این ساده ای عاجز باشین؟؟؟برای من یه کم عجیبه.عاجز بودن چرا؟؟؟توحید و دسته بندی آن چه ربطی به بدعت داره؟؟؟من فعلا هیچ سوالی ندارم و در مورد هیچ چیزی بحث نمی کنم تا جواب اولین سوال من داده نشه.کدوم بر حق تر هستند؟؟؟ به نظر من جواب ندادن به این سوال یعنی اینکه جامع به موضوع نگاه نمیشه.یعنی اینکه یه طرفه موضوع رو دنبال میکنیم و کاملا تابع شرع و فرمانبردار بر حقیقت نیستیم.اگر هم اینطور نباشه من ترجیح میدم دیگه بحثی نداشته باشم

اما در مورد جوابی که شما دادین.من بحث بدعت رو فعلا دنبال نمیکنم.شما به تقسیم بندی توحید اشاره کردین.میشه بگین ربط این با موضوع مولودی چیه؟؟چون من متاسفانه نتونستم ارتباطی بین دو موضوع ببینم

وعلیکم السلام و رحمة الله

اولاً بنده از پاسخ به سؤالتون عاجز نبودم و نگفتم که عاجز هستم بلکه گفتم فرض کنین که نمی توانیم پاسخ بدیم ، شما دارین تلقین میکنین که ما توانایی پاسخ گوئی رو به این سؤالتونو نداریم.

ثانیاً ظاهراً برشما مشبه شده ، دنباله رو مو به مو مقوله ای دیگریه ، تبعیت از سنت یه مقوله و تبعیت از خلاف سنت یه مقوله ی دیگر ، بحث این بوده در ابتدا آیا هرآنچه که پیامبر صلی الله علیه و سلم انجام دادن یا امر کردن و یا نهی باید تبعیت بشه یا چیزی که انحضرت ترک هم کردن دلیل بر منع میشه که پاسخ دادیم که ترک عملی دلیل بر منع نمیشه ... حال این ترک یا در عصر نبوی بوده یا بعد از عصر نبوی حادث شده اکنون این حادث اگه موافق با احکام شریعت بود مقبول و اگه مخالف بود میشه مردود (این سخن علمای اهل سنت هستش) .

ثالثاً این سرال شما که چه کسی برحق هستش سؤالی اشتباه و جدال گونه هستش ... و پاسخ هم دادیم لکن ظاهراً شما این همه دیدگاه علما رو آوردیم شما توجهی نکردین و همش حرف خودتونو میزنین.

رابعاً بنده قول امام شافعی رو نقل کردم شما اونو رد کردین و گفتین که خود امام شافعی گفتن که هر حرفی که مخالف قران و سنت بود به دیوار بکوبین بنده نیز با توضیح این مسأله از دیدگاه علما ثابت شد که امام شافعی در این خصوص یعنی تعریف بدعت کاملاً صحیح فرمودن .

خامساً دسته بندی توحید آیا در قران و یا سنت آمده یا نه ؟؟! یعنی ایا قران فرموده که توحید تقسیم به سه دسته میشه ؟! چیزی که در همه کتابهای عقیدتی زیاد گفته میشه... یا این تقسیم بندی جنبه ی اجتهادی علما هستش ، پس این مثال رو آوردم که دلالت بر چیزی تازه در دین میکنه . حالا شما اومدین طوری غوغا کردین که انگار بنده رسالت مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم رو - معاذالله - زیر سؤال بردم.

سادساً باز تأکید میکنم احق و حق بودن میشه گفت اما این که عده ای رو برحق و عده ای دیگر رو باطل خوندن این اشتباه هستش ، مثلاً در همون قضیه تعداد رکعت های تراویح اصحاب 23 رکعت خوندن و عده ای دیگر کمتر و برخی دیگر بیشتر و در این زمینه اختلاف وجود داره و این تعدد بدعت هستش چون از سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم ثابت نشده که 23 یا بیشتر خونده باشن ، اکنون آیا اون اصحابی که در رأسشون عمر و عثمان و علی و بقیه عشره مبشره که در آن زمان درقید حیات بودن برحق بودن یا نه؟!!

بحث در خصوص مولودی و بدعت بودنش هستش بعد شما این وسط اصرار دارین که این آیا برحق بوده یا نه؟!!! علمایی که مولودی رو قبول داشتن آیا برباطل بودن؟؟!! ابوشامه ، قبل از ایشون ابن دحیة ، محمد بن عمر مُلا و کوکبری حاکم عادل بلامدافع اربیل ، ابن کثیر و ابن حجر و سخاوی و سیوطی و عراقی و غیره و مع ذلک علماهایی که در دوره ی عمر ملا و کوکبری بودن و یا اونچه که ابن جبیر در احوال اهل مکه( علما و عوام ) در سال 579هجری نقل کرده که مولودی رو گرامیداشتن اینها همشون آیا برحق بودن یا چون مولودی رو گرامیداشتن برباطل بودن؟؟؟

سؤال شما از بیغ اشکال داره و جز توهین (ناخواسته) به این علما چیزی دیگه ازش برداشت نمیشه کرد اگه چیزی غیر از اونه بیان کنین لطفاً ...


موفق باشید...
 

amo

Well-known member
تاریخ ثبت‌نام
22/1/14
نوشته‌ها
84
پسندها
0
سلام علیکم

دوست عزیز من نه با کسی جدل دارم و نمی خوام جدل هم بکنم.

اول اینکه انقدر نظر علما رو نیارید.من آگاه بر نظر علما هستم فقط نمیخوام موضوع زیاد بزرگ بشه.خودتون هم میدونید اگه قرار باشه نظر علما رو در مورد بدعت بودن مولودی بیارم چندتا میتونم بیارم.پس نظر علما رو لطفا به رخ من نکشین.

دوم اینکه برای من خیلی جالبه که شما موضوع احق و احق تر رو میارین اما از جواب دادن به سوال من خودداری میکنین.من اولش گفتم نسبت به بدعت بودن تراویح فعلا حرفی ندارم.اما خودتون در حرفاتون میگین که تراویح در دوران پیامبر و صحابه نبوده پس این خود بزرگترین دلیل برای بدعت بودن تراویحه.جایی که شما میگین بحث سر بدعت بودنشه؟؟؟علمایی هم که مولودی رو قبول داشتن علمای تراز اول نبوده اند و ما اینو حمل بر اشتباه میگیریم نه باطل بودن

اما شما در مورد نماز تراویح گفتین.تعداد رکعات نماز تراویح در نزد علما دارای اختلاف است و برای هر رای حدیثی وجود دارد.حدیث حضرت عایشه در مورد نماز خواندن شبانه پیامبر دلیلی بر کسانی است که تراویح را 8 رکعت میخوانند.درست حدیث یادم نیست که در صحیح بخاری اومده.اما معنیش تقریبا این میشه.پیامبر در رمضان و غیر رمضان 11 رکعت نماز میخواندند.

باز هم به شما میگم.بدعت رو من فعلا کاری ندارم.سنت و بدعت با هم فرق میکنن و مولودی طبق نظر خود شما بدعته.نظر علما رو هم در مورد ضم مولودی می تونم بیارم اما خودتون بهتر میدونین پس از خیرش گذشتم.باز هم میگم کدوم بر حق تر هستند؟؟چطور میشه سوال من در مورد افضل بودن مشکل داشته باشه؟؟؟یا حرف من صحیحه یا حرف شما.در این مورد سنت و حدیث رسول الله ما را کفایت میکنه که اگه خواستین احادیث رو هم میارم.شما فقط به حرف علما بسنده میکنین.احادیث در نظرات شما کجا رفته؟؟؟نمی دونم
والسلام
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
سلام علیکم

دوست عزیز من نه با کسی جدل دارم و نمی خوام جدل هم بکنم.

اول اینکه انقدر نظر علما رو نیارید.من آگاه بر نظر علما هستم فقط نمیخوام موضوع زیاد بزرگ بشه.خودتون هم میدونید اگه قرار باشه نظر علما رو در مورد بدعت بودن مولودی بیارم چندتا میتونم بیارم.پس نظر علما رو لطفا به رخ من نکشین.

دوم اینکه برای من خیلی جالبه که شما موضوع احق و احق تر رو میارین اما از جواب دادن به سوال من خودداری میکنین.من اولش گفتم نسبت به بدعت بودن تراویح فعلا حرفی ندارم.اما خودتون در حرفاتون میگین که تراویح در دوران پیامبر و صحابه نبوده پس این خود بزرگترین دلیل برای بدعت بودن تراویحه.جایی که شما میگین بحث سر بدعت بودنشه؟؟؟علمایی هم که مولودی رو قبول داشتن علمای تراز اول نبوده اند و ما اینو حمل بر اشتباه میگیریم نه باطل بودن

اما شما در مورد نماز تراویح گفتین.تعداد رکعات نماز تراویح در نزد علما دارای اختلاف است و برای هر رای حدیثی وجود دارد.حدیث حضرت عایشه در مورد نماز خواندن شبانه پیامبر دلیلی بر کسانی است که تراویح را 8 رکعت میخوانند.درست حدیث یادم نیست که در صحیح بخاری اومده.اما معنیش تقریبا این میشه.پیامبر در رمضان و غیر رمضان 11 رکعت نماز میخواندند.

باز هم به شما میگم.بدعت رو من فعلا کاری ندارم.سنت و بدعت با هم فرق میکنن و مولودی طبق نظر خود شما بدعته.نظر علما رو هم در مورد ضم مولودی می تونم بیارم اما خودتون بهتر میدونین پس از خیرش گذشتم.باز هم میگم کدوم بر حق تر هستند؟؟چطور میشه سوال من در مورد افضل بودن مشکل داشته باشه؟؟؟یا حرف من صحیحه یا حرف شما.در این مورد سنت و حدیث رسول الله ما را کفایت میکنه که اگه خواستین احادیث رو هم میارم.شما فقط به حرف علما بسنده میکنین.احادیث در نظرات شما کجا رفته؟؟؟نمی دونم
والسلام

وعلیکم السلام و رحمة الله

اولاً
ما منکر نیستیم که برخی از علما که البته محدود بودن همچون امام فاکهانی (امام سیوطی نقد کردن)و امام شاطبی(تقریباً مفصل تصریح کرده) و شیخ الاسلام ابن تیمیه رحهم الله تعالی(به صورت جزئی تصریح کرده) مخالفت کردن لکن درمقابل عده ی زیادی موافقت کردن و دیدگاه علما برای ما محترم هستش لکن مسأله ی اختلاف در حوزه ی مسائل فقهی در حیطه ی اجتهادات هستش که در هردو حالت میشه تمسک کرد.

ثانیاً من بالاخره نفهمیدم نسبت به بدعت حرفی ندارین یا نسبت به بدعت تراویح یا قبلش بدعت مولودی یا چی؟؟! هردفعه گفتین نسبت به فلان چیز حرفی ندارین و باید سؤال منو جواب بدین این حرفتون بوده ...

ثالثاً کجا من گفتم تراویح در دوران پیامبر و صحابه نبوده؟؟؟!!!! کجا؟؟؟ بنده عارض بودم که تعداد رکعت های تراویح نه خود تراویح ...

رابعاً علمایی که تراویح رو قبول داشتن از علمای مؤثر تاریخ اسلام بودن چطور علمائی همچون حافظ ابن حجر و امام ابوشامه دمشقی و امام سخاوی و حافظ عراقی و حاکم عادل بلامدافع اربیل ملک مظفر کوکبری و غیره ... اینها همشون شناخته شده هستن .

درخصوص تقسیم بدعت هم قول امام شافعی و سایر علمای دیگر که برخیشون رو ذکر کردم کاملاً شناخته شده هستن ....

اشتباه تا چه حد تا این حد که بدعتی رو ترویج کرده باشن ؟! معاذالله ... باشه قبول فرضو براین میزاریم که اشتباه کردن ، اشتباه اونها ثواب داره چون در حیطه ی اجتهادات بوده پس اگه ما اونو قبول کنیم باز باطل نیستیم . بعد من نمیدونم شما چطور سؤال از بنده میپرسین که آیا برحق هستن کسانی که مولودیب رو قبول دارن یا نه؟ اون وقت وقتی لیست موافقان مولودی گرفتن رو میگیم شما میگین اونها اشتباه کردن نه این که برباطل باشن بسیار خب ما هم دنباله روی اونها هتیم چطور حکم باطل بودنو برما میزنین که قائل به قبول مولودی هستیم؟!!!! اگه اونها با این همه علمشون نه یکی و دوتا بلکه عده ی زیادی قائل به مولودی هستن اشتباه کردن پس دیگه به سایر مسائل فقهی نباید اعتمادی کرد چون خیلی تردید وجود داره با این وجود.

خامساً در مورد تراویح دقت کنین سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم در رمضان و غیر رمضان 11 رکعت خوندن و در روایتی دیگر 13رکعت خوندن ، بحث اینه که چرا در عهد سیدنا عمر و عثمان و علی و موافقت اصحاب رضی الله عنهم بعضاً اون تعدادی که سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم خوندن اونها نخوندن بلکه بیشتر خوندن ؟!! و همچنین در عصر تابعین بعضاً برخی از ائمه بیش از 40 رکعت هم خوندن و براین حد معین همه ساله تکرار کردن ، چیزی که سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم انجام ندادن چرا آنها انجام دادن؟؟ البته پاسخ این برای ما مشخصه لکن در الزام مخالف به اونچه معتقد هستش فقط بیان کردم همین.

سادساً بنده واقف هستم به احادیث شریفه لکن این احادیث رو با فهم علما قبول دارم و معتدقم اگه علما در فهم حدیثی بر رأی باشن که از همه نظر از بنده ی نالایق برتری دارن پس چگونه اونو رد کنم یا خلافشو بگم اللهم در شرایطی فقط اون هم این که تحقیق خیلی گسترده ای بشه و در لابه لای اون تحقیقات نکاتی خارج بشه که اونو ترجیح داد بر دیدگاه علما که باز این مستلزم آگاهی از نظر سایر علما در حیطه ی اون موضوع خاص هستش.

سابعاً بنده حرفی نمیزنم که مدعی صحیح بودنش باشم بلکه دیدگاه علما رو نقل کردم . ادله رو نقل کردم شما چسبیدین به حرف بنده ، حرف بنده پوشالی ارزش نداره بهتره به دیدگاه علما توجه کنین ... .
 

عبدالرحمن

کاربر فعال و مفید
تاریخ ثبت‌نام
12/12/13
نوشته‌ها
235
پسندها
0
فک کنم پست من توی پست های دیگه گم شده بود برادر صدیق خواهشا به پست ما هم نگاهی بندازید همین که ثابت کنید مولودی بدعت حسنه ست کافیه
همون طوری که امام شافعی می فرمایند

البدعة بدعتان بدعة محمودة وبدعة مذمومة فما وافق السنة فهو محمود وما خالف السنة فهو مذموم

بدعت دو نوع است: بدعت محمود و بدعت مذموم ، آنچه موافق سنت باشد محمود است و آنچه مخالف سنت باشد مذموم است.
کجای مولودی با سنت موافق است؟ خواهشا روی این بحث کنید نه مطالبی که ما رو به نتیجه نمی رسونه

در ضمن از تعداد رکعات نماز شب گفتید برادر من برای تعداد رکعات نماز شب در شرع حدی مشخص نشده که هم در قرآن این امر ذکر شده که قبلا اشاره کردم (اسراء 79) و هم در حدیث صحیح
از رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ در مورد نماز شب پرسیده شد، فرمودند:« مَثْنَی مَثْنَی؛ فإذا خَشِیَ أحَدُکُم الصُّبْحَ صَلَّی رَکْعَهً واحِدَه تُوتِرُ لَهُ مَا قَدْ صَلَّی » متفق علیه، بخاری (472/990 )، مسلم.
[نماز شب دو رکعت، دو رکعت است، پس هر گاه یکی از شما بیم آن را داشت که وقت نماز صبح فرا برسد یک رکعت نماز بخواند و با آن نمازهای قبلیش را وتر کند.]

در اینجا رسول الله رکعت مشخصی تعیین نکردند

این هم پست قبلیم که مثل اینکه توی پست های دیگه گم شده بود
وای یه روز نبودیم چقد پست گذاشته شده iuiuiui
خوشحالم که دوستان بجای بحث های غیر دینی توی سایت رو به این بحث ها آوردن که هم باعث پایبند تر شدن ما به دین و هم بالارفتن علوم دینیمون میشه

واقعا مباحث زیاد شده و وقت بررسی کلی برای من وجود نداره متاسفانه اما مهم ترین نکته ای که توی سخنان دیدم تعریف بدعت حسنه توسط علما بود که برادر صدیق لطف فرمودن گذاشتن

حافظ ابن رجب حنبلی در شرح حدیث "من أحدث في أمرنا هذا ما ليس منه فهو رد" می گوید:

يدل على أن كل عمل ليس عليه أمر الشارع فهو مردود ويدل بمفهومه على أن كل عمل عليه أمره فهو غير مردود والمراد بأمره ههنا دينه وشرعه كالمراد بقوله في الرواية الأخرى من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد فالمعنى إذا أن من كان عمله خارجا عن الشرع ليس متقيدا بالشرع فهو مردود وقوله ليس عليه أمرنا إشارة إلى أن أعمال العاملين كلهم ينبغي أن تكون تحت أحكام الشريعة فتكون أحكام الشريعة حاكمة عليها بأمرها ونهيها فمن كان عمله جاريا تحت أحكام الشريعة موافقا لها فهو مقبول ومن كان خارجا عن ذلك فهو مردود

دلالت بر این می کند که هر عملی امر شارع برآن نباشد پس مردود است و دلالت می کند مفهوم آن بر این که هر عملی امر شارع بر آن باشد پس مردود نیست و منظور از "أمر" آن اینجا دین و شریعتش است مانند این فرموده ی آنحضرت در روایتی دیگر " من أحدث في أمرنا هذا ما ليس فيه فهو رد" معنی آن هرگاه کسی که عملش خارج از شرع ، مقید به شریعت نباشد پس مردود است و این فرموده ی آنحضرت " ليس عليه أمرنا" اشاره به این می کند که اعمال عمل کنندگان همگی شایسته است که تحت نظر احکام شریعت باشد و احکام شریعت با امر و نهیشان بر آنها حکم کند پس کسی که عملش تحت نظر احکام شریعت جاری باشد موافق با آن ، مقبول است و کسی که خارج از آن باشد پس مردود است.

جامع العلوم والحكم ص 60؛الناشر : دار المعرفة - بيروت الطبعة الأولى ، 1408هـ



من قطعا این تعریف رو قبول دارم ولی خوب برادر من برای مولودی کدام امر شارع بر آن وجود دارد؟ برای مثالی که شما در مورد نماز شب آوردید امر شرع برآن است وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً و بحث لغوی علما روی این آیه کرده اند که میگویند هر رکعت که توانستی نماز بخوان
اما برای مولودی والله من دلیلی از شرع ندیده ام شما حدیثی آوردین که رسول الله می فرماید روزه ی روز دوشنبه را روزه بگیرید چون من در روز دوشنبه متولد شده ام و نگفته 12 ربیع الاول رو جشن بگیرید
یا آیه ای که برادر ماهان برای مبارک بودن روز تولد حضرت موسی آوردن خوب برادر من این آیه بر رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل شد و ایشان روز تولد حضرت موسی را هرسال بزرگداشت نکردن
پس کجای امرشارع بر این عمل است که بدعت حسنه شود؟

خواهشا بحث روی این متمرکز شود که دلیلی از شریعت یعنی قرآن وسنت برای این عمل آورده شود همان طوری که خودتان در تعریف بدعت حسنه از سوی علما آورده اید
من منتظرم دلایلتان را بشنوم

اما برادر ماهان ما از اول داریم فرق بین بدعت اصطلاحی با بدعت لغوی رو تکرار میکنیم پس خواهشا همان مثال ها را تکرار نکن ممنون

جزاکم الله جمیعا
 

مسلم

کاربر ویژه انجمن
تاریخ ثبت‌نام
23/4/13
نوشته‌ها
1,407
پسندها
0
محل سکونت
ایالت آزاد "پشت کامپیوتر"
وب سایت
islamafg.com
سلام علیکم ورحمة الله
دوستان عزیزم خسته نباشید.
در مورد مولود مطلبی در سایت تابش موجود هست که خیلی جالب به نظر آمد و قسمتی از آن مطلب را که نظر چند تن از علماء محبوب هست را خدمت تان می گذارم.
شایان ذکر است که بنده در مورد نظرات علماء تحقیقی نکردم که در کتابهای شان ذکر است یا نه.
لینک صفحه هم در پایین مطلب:

۱- ابن تیمیة: أحمد بن عبد الحلیم الحرانی الحنبلی الدمشقی(۶۶۱-۷۲۸هـ، ۱۲۶۳-۱۳۲۸م) رحمه الله که یکی از قاطع ترین علمای عصر خود در مقابله با بدعتهاست، نظر منصفانه ای در باره ی مولود دارد، وی درکتاب ” اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة أصحاب الجحیم” در باره ی تقسیم بندی انواع عیدها چنین می گوید:”نوع دوم روزی است که در آن حادثه ای اتفاق افتاده است،(مناسبتی دارد) ولی این امر نه باعث می شود که در آن روز عید گرفته شود، و نه سلف چنین کاری می کردند، مانند جشن روز هیجدهم ذی الحجة”.
سپس می افزاید: ” واز این قبیل است کارهایی که بعضی از مردم به تقلید از مسیحیان در میلاد عیسى علیه السلام، و یا از باب محبت و بزرگداشت پیامبر صلی الله علیه و سلم اختراع کرده اند، که خداوند آنها را بخاطر این محبت و اجتهاد، اجر و پاداش می دهد، و نه به خاطر بدعتها”.
سپس در ادامه می گوید:” بزرگداشت تولد پیامبر صلى الله علیه وسلم وعید گرفتن آن، ممکن است بعضی از مردم آنرا انجام دهند، وبخاطر حسن نیت و احترام پیامبر در آن اجر بزرگی باشد، ولی برای بعضی از مردم چیزهایی نیکوست، که برای مؤمن درستکار ناشایست است.” ا.هـ ملاحظه می شود که ابن تیمیة با عید قرار دادن روز میلاد پیامبر مخالف است، و آن را خلاف منهج سلف می داند، ولی بطور قطعی آن را رد نکرده است، بلکه برای فاعل آن در صورت حسن نیت اجر و ثواب عظیم هم قائل شده است.
۲- ابن الحاج: محمد بن محمد بن محمد،أبو عبد الله العبدری المالکی الفاسی(وفات۷۳۷ هـ =۱۳۳۶م) مالکی مذهب واز معاصران ابن تیمیة واز علمایی است که در کتاب معروف خود بنام “مدخل الشرع الشریف” علیه تمامی بدعتهای زمان خود اعلام جنگ نموده است، یکی از این بدعتها، بدعت استفاده از آلات لهو ولعب در جشن مولود بود، وابن الحاج در این کتاب آن را تقبیح می کند ومی گوید: “چه ربطی بین آلات لهو ولعب وبین تعظیم این ماه بزرگ (ماه ربیع الأول) وجود دارد که خداوند متعال در آن با میلاد سروَر اولین وآخرین بر ما منت نهاده است؟
پس لازم است در این ماه بشکرانه خداوند بر این نعمت بزرگ، عبادات وخیرات زیاد شود. واگر پیامبر خدا در این ماه بیشتر از ماههای دیگر عبادت نکرده است، بخاطر رحمت ورعایت حال امتش بوده است، چون گاهی ایشان از روی رحمت به امت، کاری را از ترس واجب شدن، ترک می کردند. آنچنانکه خداوند متعال او را توصیف می کند: (بالمؤمنین رؤوف رحیم) یعنی نسبت به مؤمنین بسیار مهربان ودلسوز است.
لکن پیامبر صلی الله علیه وسلم به فضیلت این ماه بزرگ اشاره فرموده اند، ودر پاسخ مردی که در باره ی روزه ی روز دوشنبه از او سؤال کرد، فرمود: (ذلک یوم وُلِدتُ فیه) یعنی آن روز، روزیست که من در آن بدنیا آمده ام، لذا احترام این روز متضمن احترام ماهی است که ایشان در آن بدنیا آمده اند. پس زیبنده است که این ماه را احترام شایسته کنیم، وهمانطور که خداوند ماههای پرفضیلت را برتری داده است، ما هم این ماه را بزرگ بداریم”.
سپس در باره ی نحوه ی بزرگداشت این ماه می گوید:”پس شایسته است وقتی این ماه بزرگ فرا رسید، مورد بزرگداشت و احترام وتعظیم شایسته قرار گیرد، اما با پیروی از رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، چرا که پیامبر اوقات بافضیلت را به نیکوکاری وخیرات اختصاص می داد. آیا نمی بینی که امام بخاری روایت کرده است که:” کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ أَجْوَدَ النَّاسِ بِالْخَیْرِ، وَکَانَ أَجْوَدُ مَا یَکُونُ فِی رَمَضَانَ ” یعنی: پیامبر صلی الله علیه وسلم در کار خیر دست ودلبازترین مردم بود، ودر رمضان از همه ماهها دست ودلبازتر بود” پس ما هم مانند پیامبر صلی الله علیه وسلم تعظیم اوقات با فضیلت را به اندازه توان غنیمت بشمریم”.
سپس یک اشکال را مطرح می کند و به آن جواب می دهد ومی گوید:”اگر کسی بگوید: می دانیم که پیامبر صلی الله علیه وسلم در اوقات با فضیلت به اعمالی پایبندی داشته، اما در این ماه مانند ماههای دیگر عمل خاصی را انجام نداده است؟؟!!” علت چه بوده است؟”
ابن الحاج در جواب می گوید:”جواب این است که علت اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم در این ماه شریف بر عملی پایبندی نکرده، این است که عادت آن بزرگوار این بوده که می خواسته بر امتش آسان بگیرد، وبه آنها مرحمت نماید، بویژه در مسائلی که به خودش مربوط می شود.”
ملاحظه می شود که ابن الحاج از ابن تیمیه هم فراتر رفته، و نه تنها با بزرگداشت ماه ربیع الأول مخالف نیست، بلکه در چهار چوب شرع، به بزرگداشت این ماه توصیه هم می کند، واز آن دفاع می نماید.
۳- ابن حَجَر عَسْقلانی: شهاب الدین أبوالفضل أحمد بن علی العسقلانی الشافعی (۷۷۳هـ – ۸۵۲هـ، ۱۳۷۲م – ۱۴۴۸م) شهرت ابن حجر بر کسی پوشیده نیست، وی با کتاب “فتح الباری در شرح صحیح بخاری” وبسیاری از کتب حدیث ورجال، نام خود را در میان علمای برجسته ی تاریخ اسلام ماندگار ساخت.
جلال الدین سیوطی(وفات ۹۱۱هـ) در کتاب “الحاوی للفتاوى” نقل می کند که از شیخ الإسلام ابن حجر در باره جشن مولود سؤال شد وایشان در جواب چنین گفتند: ((أصل مولود بدعت است، و انجام آن از هیچکدام از سلف صالح قرون سه گانه نقل نشده است، ولی با این وجود، هم دارای محاسن وهم دارای معایب است، پس هرکسی در انجام آن بدنبال محاسن آن باشد، واز معایب آن پرهیز کند، در آنصورت بدعتی نیکوست، وإلا نه.))
ابن حجر در ادامه، اصلی را برای مولود اثبات می کند ومی گوید:” بر من آشکار گشت تا بر اساس حدیثی در صحیحین مولود را براصل ثابتی تخریج کنم، وآن حدیث چنین است: (قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِینَةَ، فَوَجَدَ الْیَهُودَ یَصُومُونَ یَوْمَ عَاشُورَاءَ، فَسُئِلُوا عَنْ ذَلِکَ؟ فَقَالُوا: هَذَا الْیَوْمُ الَّذِی أَظْهَرَ اللَّهُ فِیهِ مُوسَى وَبَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى فِرْعَوْنَ، فَنَحْنُ نَصُومُهُ تَعْظِیمًا لَهُ) یعنی: رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وارد مدینه شدند، ومشاهده کردند که یهود در روز عاشوراء روزه می گیرند. در این باره از آنها سؤال شد، گفتند: این روزی است که خداوند موسی وبنی اسرائیل را بر فرعون پیروز گرداند، لذا ما بخاطر بزرگداشت آنروز، روزه می گیریم”.
از این حدیث برداشت می شود که اگر خداوند در روز معینی نعمتی را به انسان ارزانی داشت، یا مصیبتی را دفع کرد، باید شکر او را بجا آورد، وهر سال در همان روز آن شکر را تکرار کرد، شکر هم با عبادتهای مختلفی از قبیل سجده، روزه، صدقه، وتلاوت قرآن حاصل می شود. وچه نعمتی بزرگتر از نعمت ظهور این پیامبر رحمت صلی الله علیه وسلم در این روز است؟ واز این جهت لازم است در تعیین روز دقت شود تا با داستان موسی در روز عاشوراء مطابقت داشته باشد. وکسی که باین امر توجه نکند، برایش مهم نیست که مولود را در چه روزی از ماه انجام دهد. حتی گروهی تا آنجا پیش رفته اند، که آنرا در هر روزی از روزهای سال قرار داده اند. که خود جای بحث دارد. این از جهت اصل عمل مولود. اما کارهایی که در مولود انجام داده می شود، شایسته است منحصر به چیزهایی باشد که از آن معنای شکر فهمیده شود، مانند تلاوت قرآن، دادن غذا، صدقه، خواندن مدایح نبوی، زهد تکان دهنده ی قلب، و انجام کارهای خیر برای آخرت. اما کارهایی که بدنبال آن می آید مانند سماع و لهو و غیره، پس شایسته است در باره ی آن چنین گفته شود: آنهایی که مباح هستند، بطوری که لازمه ی خوشحالی آن روزند، اشکالی ندارد، و آنهایی که حرام یا مکروه یا خلاف اولی هستند باید از آن جلوگیری شود.”
امام سیوطی سپس در ادامه سخنان ابن حجر می گوید: ((من هم توانسته ام بر اصل دیگری آنرا تخریج کنم: وآن حدیثی است که امام بیهقی از انس بن مالک رضی الله عنه روایت کرده است، که پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم، بعد از نبوت برای خودش عقیقه داد، در حالی که روایت شده که پدر بزرگش در روز هفتم تولدش، بجای او عقیقه داده بود، وعقیقه دو بار تکرار نمی شود)).
سپس سیوطی نتیجه گیری می کند که کاری که پیامبر صلی الله علیه وسلم انجام دادند، از باب شکر خداوند بخاطر بوجود آوردن او، و تشریع برای امتش بوده است. پس برای ما هم مستحب است برای تولد او با گردهمایی و دادن غذا و شادی کردن شکر خود را اظهار نماییم.

جشن میلاد پیامبر (ص) از افراط تا تفریط
 

amo

Well-known member
تاریخ ثبت‌نام
22/1/14
نوشته‌ها
84
پسندها
0
سلام علیکم

دوست عزیز من نه با کسی جدل دارم و نمی خوام جدل هم بکنم.

اول اینکه انقدر نظر علما رو نیارید.من آگاه بر نظر علما هستم فقط نمیخوام موضوع زیاد بزرگ بشه.خودتون هم میدونید اگه قرار باشه نظر علما رو در مورد بدعت بودن مولودی بیارم چندتا میتونم بیارم.پس نظر علما رو لطفا به رخ من نکشین.

دوم اینکه برای من خیلی جالبه که شما موضوع احق و احق تر رو میارین اما از جواب دادن به سوال من خودداری میکنین.من اولش گفتم نسبت به بدعت بودن مولودی فعلا حرفی ندارم.اما خودتون در حرفاتون میگین که مولودی در دوران پیامبر و صحابه نبوده پس این خود بزرگترین دلیل برای بدعت بودن
مولودیه.جایی که شما میگین بحث سر بدعت بودنشه؟؟؟علمایی هم که مولودی رو قبول داشتن علمای تراز اول نبوده اند و ما اینو حمل بر اشتباه میگیریم نه باطل بودن

اما شما در مورد نماز تراویح گفتین.تعداد رکعات نماز تراویح در نزد علما دارای اختلاف است و برای هر رای حدیثی وجود دارد.حدیث حضرت عایشه در مورد نماز خواندن شبانه پیامبر دلیلی بر کسانی است که تراویح را 8 رکعت میخوانند.درست حدیث یادم نیست که در صحیح بخاری اومده.اما معنیش تقریبا این میشه.پیامبر در رمضان و غیر رمضان 11 رکعت نماز میخواندند.

باز هم به شما میگم.بدعت رو من فعلا کاری ندارم.سنت و بدعت با هم فرق میکنن و مولودی طبق نظر خود شما بدعته.نظر علما رو هم در مورد ضم مولودی می تونم بیارم اما خودتون بهتر میدونین پس از خیرش گذشتم.باز هم میگم کدوم بر حق تر هستند؟؟چطور میشه سوال من در مورد افضل بودن مشکل داشته باشه؟؟؟یا حرف من صحیحه یا حرف شما.در این مورد سنت و حدیث رسول الله ما را کفایت میکنه که اگه خواستین احادیث رو هم میارم.شما فقط به حرف علما بسنده میکنین.احادیث در نظرات شما کجا رفته؟؟؟نمی دونم
والسلام




ببخشید اشتباه چاپی بود.منظور من مولودی بود نه تراویح.

خخخخخخخخخخخخخخخخ

خب چبکار کنم اشتباهه دیگه میاد
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
فک کنم پست من توی پست های دیگه گم شده بود برادر صدیق خواهشا به پست ما هم نگاهی بندازید همین که ثابت کنید مولودی بدعت حسنه ست کافیه
همون طوری که امام شافعی می فرمایند

البدعة بدعتان بدعة محمودة وبدعة مذمومة فما وافق السنة فهو محمود وما خالف السنة فهو مذموم


بدعت دو نوع است: بدعت محمود و بدعت مذموم ، آنچه موافق سنت باشد محمود است و آنچه مخالف سنت باشد مذموم است.
کجای مولودی با سنت موافق است؟ خواهشا روی این بحث کنید نه مطالبی که ما رو به نتیجه نمی رسونه

در ضمن از تعداد رکعات نماز شب گفتید برادر من برای تعداد رکعات نماز شب در شرع حدی مشخص نشده که هم در قرآن این امر ذکر شده که قبلا اشاره کردم (اسراء 79) و هم در حدیث صحیح
از رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ در مورد نماز شب پرسیده شد، فرمودند:« مَثْنَی مَثْنَی؛ فإذا خَشِیَ أحَدُکُم الصُّبْحَ صَلَّی رَکْعَهً واحِدَه تُوتِرُ لَهُ مَا قَدْ صَلَّی » متفق علیه، بخاری (472/990 )، مسلم.
[نماز شب دو رکعت، دو رکعت است، پس هر گاه یکی از شما بیم آن را داشت که وقت نماز صبح فرا برسد یک رکعت نماز بخواند و با آن نمازهای قبلیش را وتر کند.]

در اینجا رسول الله رکعت مشخصی تعیین نکردند

برادرم بنده بحث نماز شب نکردم بلکه بحث نماز تراویح و تعداد رکعت های اون رو عارض بودم. این دو متفاوت هستن در نماز شب اختلافی نیست شما هرچی میخونین بخونین هرچند باز اگه یه دقتی کنیم رو احادیثی که تصریح فرموده سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم در رمضان و غیر رمضان 11 رکعت خوندن دقت کنین در غیر رمضان هم 11 رکعت خوندن پس این تحدید هستش ولکن باز محدودیتی وجود نداره واین برداشت اجماع علما هستش در این که نماز نوافل محدودیتی براش وجود نداره ، سؤال اینه آیا من خودمو مقید به 100 رکعت نماز در روز و مکرراً در روز و شب بخونم آیا در فعل و قول سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم به این مقید بودن اشاره شده یا نه؟ چرا که ما میبینیم خیلی از ائمه همچون امام احمد بن حنبل رحمه الله و قبل از ایشان سیدنا زین العابدین علی بن حسین رحمه الله و امام ابوحنیفه رحمه الله و خیلی های دیگر خود رو مقید به خوندن رکعت های زیادی لکن با تحد و معین نمودن اون رکعات کردن .... آیا این بدعت بوده یا نه؟!

سر مسأله ی تعداد رکعات تراویح هم بنده عارض بودم که در شرع برایش حدی معین نشده لکن اصحاب 23 و یا بیشتر و یا کمتر خوندن و در مدینه عصر تابعین قریب به 40 رکعت خوندن و در برخی دیگر از بلاد اسلامی خود را به 60 رکعت مقید کردن و همه ی اینها مربوط به رکعات نماز تراویح(قیام رمضان ) هستش نه صرفاً نماز شب(قیام اللیل).

اما در مورد این که مولودی اصلی در شریعت داره یا نه... اگه مراد اصل مولودی هستش یه بحثه اما اگه محتوای مولودی هستش این بحثی دیگه .. در این خصوص امام سیوطی رحمه الله در "الحاوی للفتاوی" ج 1 ، می گوید:

عندي أن أصل عمل المولد الذي هو اجتماع الناس وقراءة ما تيسر من القرآن ورواية الأخبار الواردة في مبدأ أمر النبي صلى الله عليه وسلم وما وقع في مولده من الآيات ثم يمد لهم سماط يأكلونه وينصرفون من غير زيادة على ذلك هو من البدع الحسنة التي يثاب عليها صاحبها لما فيه من تعظيم قدر النبي صلى الله عليه وسلم وإظهار الفرح والاستبشار بمولده الشريف

نزد من (سیوطی) این که اصل مولودی گرفتن آن جمع شدن مردم و قرائت به اندازه ای از قرآن و نقل اخبار وارده در شروع امر پیامبر صلی الله علیه و سلم و آنچه در مورد تولدش از نشانه ها واقع شده ، بعد از آن سفره ای برای مردم پهن کنند و به اندازه لازم بخورند. و آن بدعت حسنه ای است که صاحب آن پاداش میگیرد در آنچه تعظیم و قدردانی پیامبر صلی الله علیه و سلم است و اظهار شادی و سرور به مولد شریف آنحضرت می باشد.

باز حافظ سیوطی می گوید:

وقد استخرج له إمام الحفاظ أبو الفضل بن حجر أصلا من السنة واستخرجت له أنا أصلا ثانيا

امام حافظ ابو فضل بن حجر [صاحب فتح الباری] برای مولودی اصلی از سنت استخراج کرده و من(سیوطی) نیز برای آن اصل دومی را اسخراج کردم.

در خصوص این دو اصل که حافظ سیوطی اشاره کرده است برادر مسلم مطلبی را از سایت تابش آورده است که شما رو به آن ارجاع میدهم و نیازی نمی بینم اصل سخن امام سیوطی رو نقل و ترجمه کنم.
 

amo

Well-known member
تاریخ ثبت‌نام
22/1/14
نوشته‌ها
84
پسندها
0
[FONT=&quot] خب جوابهایی که دادین اشتباهش از من بود.اما در مورد تعداد رکعات تراویح دوست من عبدالرحمن جواب شما رو دادند.بر تعداد رکعات نماز تروایح نظرات مختلفی شده است طوری که امام مالک 36 رکعت اعلام کرده اند.اما ما بر طبق حدیث حضرت عایشه که از بخاری یا مسلم هست که درست یادم نیست 11 رکعت میخوانیم که سه تاش وتر هستند[/FONT]

[FONT=&quot]در مورد علما گفتین.من به شما میگم آیا علمایی که مولودی رو بدعت دونسته اند در گمراهین؟؟؟این شد دلیل که شما میارین؟؟؟ما بر اشتباه بودن حمل میکنیم نه گمراهی.در ضمن علمای زیادی هستن که مولودی رو بدعت میدونن که شما گفتین تعداد اندک.حتی قرضاوی هم که به میانه روی و دوطرفه گرفتن موضوع معروف هست مولودی رو جزو بدعتها میدونه.عثیمین هم همینطور.اینا جزو علمایی هستن که اکنون زنده ان و همین آرای علمای قبلی رو که شما میگین دیده اند و طبق تمام نظر ها و تحقیق کافی نتیجه گیری کرده اند.در ضمن من بدون منبع هم حرف نمیزنم من دلیل کافی از علما دارم که بر بدعت بودن تراویح اسرار دارم.ولی شما به ضعیف بودن رای شیخ الاسلام ابن تیمیه اشاره کردین.من ضعیف بودنی در این رای نمیبینم.من به شما بار دیگه عرض میکنم که رای علما رو نیارین.این آراء برای ما هم ارزشمند هستن.ولی وقتی من و شما بر این آرا آگاهیم چه نیاز به آوردنشونه؟؟من هم دلیل کافی برای خودم از آرای علما دارم و این دلیل نمیشه که شما فقط رای تعدادی رو قبول کنین و بقیه رو نادیده بگیرین[/FONT]


[FONT=&quot]سادساً بنده واقف هستم به احادیث شریفه لکن این احادیث رو با فهم علما قبول دارم و معتدقم اگه علما در فهم حدیثی بر رأی باشن که از همه نظر از بنده ی نالایق برتری دارن پس چگونه اونو رد کنم یا خلافشو بگم اللهم در شرایطی فقط اون هم این که تحقیق خیلی گسترده ای بشه و در لابه لای اون تحقیقات نکاتی خارج بشه که اونو ترجیح داد بر دیدگاه علما که باز این مستلزم آگاهی از نظر سایر علما در حیطه ی اون موضوع خاص هستش[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]

[FONT=&quot]بله حرفتون کاملا درست.ما هم همینطور.اصلا حدیث بدون شرح باعث گمراهی انسان میشه.ما شرح حدیثی داریم.نظر علما در مورد احادیثی که قبلا آوردم چیه؟؟؟من چند روزی هست که ویندوز 8 نصب کردم و مکتب الشامله رو هر کاری کردم نخوند.ان شاء الله امشب ویندوزمو تغییر میدم و دلیل کافی براتون میارم[/FONT]


[FONT=&quot]سابعاً بنده حرفی نمیزنم که مدعی صحیح بودنش باشم بلکه دیدگاه علما رو نقل کردم . ادله رو نقل کردم شما چسبیدین به حرف بنده ، حرف بنده پوشالی ارزش نداره بهتره به دیدگاه علما توجه کنین[/FONT][FONT=&quot] ... .[/FONT]

[FONT=&quot]البته شما دیدگاه علما رو نقل میکنید اما دیدگاه علمای موافق نظر خودتون.علمایی هم هستن که مخالف حرف شما رو میزنن.برای همینه که من بهتون میگم اول این سوال منو جواب بدین که کدوم برحق تر هستن[/FONT]
 

صدیق

مدیر تالار
تاریخ ثبت‌نام
19/1/13
نوشته‌ها
620
پسندها
1
خب جوابهایی که دادین اشتباهش از من بود.اما در مورد تعداد رکعات تراویح دوست من عبدالرحمن جواب شما رو دادند.بر تعداد رکعات نماز تروایح نظرات مختلفی شده است طوری که امام مالک 36 رکعت اعلام کرده اند.اما ما بر طبق حدیث حضرت عایشه که از بخاری یا مسلم هست که درست یادم نیست 11 رکعت میخوانیم که سه تاش وتر هستند

در مورد علما گفتین.من به شما میگم آیا علمایی که مولودی رو بدعت دونسته اند در گمراهین؟؟؟این شد دلیل که شما میارین؟؟؟ما بر اشتباه بودن حمل میکنیم نه گمراهی.در ضمن علمای زیادی هستن که مولودی رو بدعت میدونن که شما گفتین تعداد اندک.حتی قرضاوی هم که به میانه روی و دوطرفه گرفتن موضوع معروف هست مولودی رو جزو بدعتها میدونه.عثیمین هم همینطور.اینا جزو علمایی هستن که اکنون زنده ان و همین آرای علمای قبلی رو که شما میگین دیده اند و طبق تمام نظر ها و تحقیق کافی نتیجه گیری کرده اند.در ضمن من بدون منبع هم حرف نمیزنم من دلیل کافی از علما دارم که بر بدعت بودن تراویح اسرار دارم.ولی شما به ضعیف بودن رای شیخ الاسلام ابن تیمیه اشاره کردین.من ضعیف بودنی در این رای نمیبینم.من به شما بار دیگه عرض میکنم که رای علما رو نیارین.این آراء برای ما هم ارزشمند هستن.ولی وقتی من و شما بر این آرا آگاهیم چه نیاز به آوردنشونه؟؟من هم دلیل کافی برای خودم از آرای علما دارم و این دلیل نمیشه که شما فقط رای تعدادی رو قبول کنین و بقیه رو نادیده بگیرین


سادساً بنده واقف هستم به احادیث شریفه لکن این احادیث رو با فهم علما قبول دارم و معتدقم اگه علما در فهم حدیثی بر رأی باشن که از همه نظر از بنده ی نالایق برتری دارن پس چگونه اونو رد کنم یا خلافشو بگم اللهم در شرایطی فقط اون هم این که تحقیق خیلی گسترده ای بشه و در لابه لای اون تحقیقات نکاتی خارج بشه که اونو ترجیح داد بر دیدگاه علما که باز این مستلزم آگاهی از نظر سایر علما در حیطه ی اون موضوع خاص هستش.

بله حرفتون کاملا درست.ما هم همینطور.اصلا حدیث بدون شرح باعث گمراهی انسان میشه.ما شرح حدیثی داریم.نظر علما در مورد احادیثی که قبلا آوردم چیه؟؟؟من چند روزی هست که ویندوز 8 نصب کردم و مکتب الشامله رو هر کاری کردم نخوند.ان شاء الله امشب ویندوزمو تغییر میدم و دلیل کافی براتون میارم


سابعاً بنده حرفی نمیزنم که مدعی صحیح بودنش باشم بلکه دیدگاه علما رو نقل کردم . ادله رو نقل کردم شما چسبیدین به حرف بنده ، حرف بنده پوشالی ارزش نداره بهتره به دیدگاه علما توجه کنین ... .

البته شما دیدگاه علما رو نقل میکنید اما دیدگاه علمای موافق نظر خودتون.علمایی هم هستن که مخالف حرف شما رو میزنن.برای همینه که من بهتون میگم اول این سوال منو جواب بدین که کدوم برحق تر هستن

اولاً پاسخ برادر عبدالرحمن را بنده دادم و ایشان قیام شهر رمضان رو با قیام اللیل اشتباه گرفته بودن که تبین شد.

ثانیاً امام مالک رحمه الله که بعد ها هستش خود اصحاب عمر و عثمان و علی و غیر آنها رضی الله عنهم بنابه روایات 23 رکعت خوندن و برخی دیگر بیشتر و در کل اختلاف هستش در تعداد رکعات به این صورت که چه تعداد بخونن و هیچ کدام هم نگفتن این تعداد از سیدنا رسول الله صلوات الله علیه و سلم ثابت شده باشه ، سخن بنده در این چند پست اخیر حول تعداد رکعات تراویح سر همین بوده که این تعداد رکعات در قول یا فعل مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم ثابت نشده اما با این وجود اصحاب و ععلما تعداد معینی را برای خودشان خواندن آیا این بدعت است یا نه؟! در خصوص اون حدیث هم که اشاره کردین 11 رکعت ، برادرم در حدیث تشریح شده در "رمضان و غیر رمضان " پس صرفاً این محدود به ماه رمضان نبوده از طرفی بنابه دیدگاه امام ابن عبدالبر رحمه الله در این که خوندن نمازهای نوفل حدی برایش معین نشده میون علما اتفاق نظر هستش. پس خوندن نماز تراویح یا نماز شب یا هر نماز نوافلی هرتعداد که بخواهیم جواز داده شده و ایرادی نداره با این سخن چنین ثابت میشه که چیزی رو که مولانا رسول الله صلوات الله علیه و سلم ترک کردن دلیل بر منع نیست ولو این که بعدها حادث شود.

ثالثاً برادرم! بنده موضع خودم رو نسبت به علما چه موافق و چه مخالف بیان کردم و عارض بودم که باید احترام بزاریم و آرا و دیدگاهشان جای احترام هستش و نباید بی ادبی کنیم به آنها لکن بحث سر اینه که شما هی میگین آیا اونهایی که مولودی رو قبول دارن برحق هستن یا نه اونهایی که مولودی رو مردود دونستن... بنده هم اتفاقا در پاسخ به شما همون سؤالی که اکنون پرسیدینو به خودتون عرضه کرده بودم. ببینین بنده مشکلی با دیدگاه علمایی که مخالفت کردن ندارم لکن این اختیار وارد است که قول کدومشونو قبول کنم در عین حال باهاشون عنادی نداشته باشم. به عبارت دیگه دو دیدگاه در مورد مولودی یکی مقبول دیگری مردود بنده دیدگاه مقبولان رو اخذ کردم چون این برایم ثابت شده درعین حال دیدگاه مخالفان رو هم احترام میزارم و باهاشون عنادی ندارم چون برای خودشون ادله ای داشتن که رو چشم ما قرار دارن اما این که این وسط بیایم هی گروهی رو قبدعت گذار با مفهموم مذمومش و گروهی دیگر رو ناصواب و ناحق و چه و چه خطاب کنیم و یا خورده بگیریم این رو بنده نمی پسندم و اگه تموم پست های بنده رو در این تایپیک مطالعه کرده باشین بنده کوچکترین تندخوئی یا بی ادبی به علمای مخالف مولودی نکردم.

رابعاً این که بنده اقوال علمای مخالف را نقل نکردم خب مشخصه بنده در مقام موافق دارم مطلب مینویسم نه مخالف اگه دیدگاه مخالفان رو بنویسم میبایست نقد کنم که در حال حاظر بنده دارم نقد مطالب شما و سایر دوستان رو که در مقام مخالف هستین رو مینویسم.

خامساً بنده کجا دیدگاه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله رو ضعیف دونستم؟! ظاهراً شما مطالب بنده دقیق مطالعه نمیکنین سخن بنده این بوده توجه کنین:


اولاً ما منکر نیستیم که برخی از علما که البته محدود بودن همچون امام فاکهانی (امام سیوطی نقد کردن)و امام شاطبی(تقریباً مفصل تصریح کرده) و شیخ الاسلام ابن تیمیه رحهم الله تعالی(به صورت جزئی تصریح کرده) مخالفت کردن لکن درمقابل عده ی زیادی موافقت کردن و دیدگاه علما برای ما محترم هستش لکن مسأله ی اختلاف در حوزه ی مسائل فقهی در حیطه ی اجتهادات هستش که در هردو حالت میشه تمسک کرد.

شما در سخن بنده اصلاً تضعیف سخن امام ابن تیمیه رو میبینین؟؟؟!!!! ابن تیمیه خیلی مختصر به قضیه مولودی اشاره کردن شاید در چند جمله اختصاراً درکتابهاشون اشاره کردن تااونجائی که بنده اطلاع دارم ولذا در کنار اسمشون نوشتم " به صورت جزئی تصریح کرده " آیا این یعنی تضعیف ؟؟!!!

سادساً از علمای معاصر سخن گفتین همچون شیخ قرضاوی و شیخ ابن عثیمین که البته ابن عثیمین فوت کردن رحمه الله لکن بنده از علمای گذشته استناد کردم و دلیل آورده بودم و در مقام موافق دلیل آورده بودم چون درابتدا روشن بوده که منهجم چیه . اما شیخ قرضاوی ایشون مولودی رو بدعت دونستن بله بنده هم اونو بدعت حسنه و علمای موافق هم اونو بدعت حسنه دونستن و دیدگاه شیخ قرضاوی هم برهمین اساس هستش قطعاً ایشون تنها وجود برخی از منکراتی که ممکنه در این مولودی ها باشه رو عیب و ناجایز دونسته و تصریح کرده که اصلاً بدعت هم نیست ( یعنی بدعت مذموم) و می گوید این کجاش بدعت و گمراهی هستش ..." فأي بدعة في هذا وأية ضلالة ؟! " درصورتی که شکر نعت هستش و تصریح می کند که : "إننا حينما نتحدث عن هذه الأحداث نذكر الناس بنعمة عظيمة، والتذكير بالنعم مشروع ومحمود ومطلوب" یعنی؛ اونچه رو که از این حوادث ، برپا می داریم مردم رو به نعمتی بسیار بزرگ یاداوری میکنیم و یاداوری به نعمت مشروع و پسندیده و مطلوب است.

اصل سخنان شیخ یوسف قرضاوی رو در سایت رسمیش میتونین مشاهده کنین.

الأحد 12 ربيع الأول 1435هـ -2014/01/12م

http://qaradawi.net/fatawaahkam/30/1548-2010-03-01-06-40-04.html



درضمن مکتبة الشامله با ویندوز هشت سازگار نیست.
 
بالا