سخن از خدایی گویم که با ماست_همیشه هر زمان در هر مکان هاست
خدایی که حکیم است مهربان است_سزاوار پرستش جاودان است
تو ای انسان اگر حق را بجویی_روی سوی چمن هر بحر و جویی
نیابی جز الله ام خدایی_اگر حق را شناسی ،حق بدانی
سخن گویم از آن الله خالق_که بوده چاره ساز در هر دقائق
از اللهی که مالک ماست،سرور ماست_از آن بحر کرم که عشق دل هاست
بدانید ای مسلمان رازقت اوست_همان که می دهد بر دشمن و دوست
همان که ز مخلوقات بی نیاز است_صمد هست و بر هر چیزی حفاظ است
منم آرمان منم سرباز راهش_کنم یک جان نه صد جان را فدایش
خدای من خداجانم نظر کن_بر این بنده بر عالم هم گذر کن
که ما هستیم گنه کار و سیه رو_نداریم پشتیبان و انتظار جز از او
آرمان خرمالی(قورچای)