خب مگه چه اشکال داره ؟آخه ما توی خیابون همدیگه رو دیدیمبه خدا چشمش پاکهدنبال دختر مردم نمیرهسربه زیرهاولین باری که با هم توی پارک قرار داشتیم ، حسابی تیپ زده بودم . راستش موهام رو هم از اون گیره رنگی های خوشکل زده بودم با یه روسری قرمز .همون اول حس کردم که خوشش اومد ، چیزی نگفت ولی از نگاهش فهمیدم از مدل موهام خوشش اومده .
الان یک سال از ازدواجمون میگذره ، چندوقته خیلی بهش مشکوکم . به حرف زدنش ، تلفن هاش ، موبایلش و ...دور از من تلفن جواب میده ، موبایلش رو رمزدار کرده . از همه مهم تر ، مثل زمان دوستی مون بهم محبت نمیکنه ، انگار از چشمش افتادم .نکنه یه زن دیگه گرفته ؟ نکنه براش تکراری شدم ؟ نکنه دیگه از من خوشش نمیاد ؟ نکنه . . .دیشب همه چیز رو برام گفت . گفت میخوام طلاقت بدم . وقتی علتش رو پرسیدم خیلی راحت جواب داد : توی محل کارم خانم فلانی ، خیلی از تو خوشکل تره . هم چشم هاش هم اندامش ، تازه رنگ رژلبش رو ندیدی ، حتی مدل موهاش هم از اولین روز دیدارم با تو قشنگتره .این ها رو که میگفت من فقط اشک میریختم ، راستش کار دیگه ای نمیتونستم بکنم .الان فقط پشیمونم و دارم عواقب اشتباهاتم رو پس میدم . . .